تحليل كدام روزنامه به واقعيت نزديك‌تر است؟

جدال بي‌حاصل انتساب جاسوس‌ها  به جناح‌هاي سياسي ادامه دارد 
روزنامه اعتماد در مورخه 25 دي ماه 1401 درباره ويژگي‌هاي شخصيتي و مواضع عليرضا اكبري كه به اتهام جاسوسي به نفع دولت انگلستان اعدام شد يادداشتي منتشر کرد.  عنوان اين يادداشت «جاسوسي با پيشاني پينه بسته» بود. روزنامه كيهان در فاصله 10 روز از يادداشت روزنامه اعتماد، در واكنش به اين يادداشت و به احتمال يادداشت‌هايي با ادبيات و تحليلي مشابه، در 5 بهمن 1401، يادداشتي با عنوان «جاسوس اعدام‌شده انگليس در كدام رسانه‌ها لانه كرده بود؟!» منتشر كرد. روزنامه اعتماد به انعكاس ديدگاه‌هاي اكبري در رسانه‌هايي چون خبرگزاري ايسنا، ميزگردي با عنوان «بررسي پروتكل الحاقي پيمان منع گسترش تسليحات هسته‌اي و موضع ايران در قبال آن»، روزنامه رسالت، خبرگزاري فارس و روزنامه كيهان اشاره کرد است. با اين ‌همه روزنامه اعتماد از انعكاس اين ديدگاه‌ها در رسانه‌هاي مختلف، نتيجه‌گيري مستقيمي درباره همكاري اكبري با رسانه‌هاي طيف خاص سياسي نكرده ، اما اشاره نموده است كه برخي اظهارات او با مواضع تند و تيز و پيشنهادهاي تندروها همخواني دارد. در مقابل روزنامه كيهان فقط با استناد به انعكاس اظهارات اكبري در سه رسانه يعني روزنامه ايران (ارگان رسانه‌اي دولت روحاني در آن مقطع زماني) در 28 مهر 97، سايت خبر آنلاين در مورخه 9 مهر 97  و سايت ديپلماسي ايراني (پيش از انتخابات رياست‌جمهوري سال 96) به صراحت نتيجه مي‌گيرد كه عليرضا اكبري در رسانه‌هاي مدعي اصلاح‌طلبي لانه داشته و با آنها همكاري مي‌كرده است! اين روزنامه هيچ اشاره‌اي به انعكاس اظهارات اكبري در رسانه‌هاي منتسب به اصولگرايان نكرده است. در تحليل مواضع و ديدگاه‌هاي اكبري، روزنامه اعتماد اشاره دارد مواضع اكبري تا جايي كه در دسترس است... 
 مواضعي نسبتا تند و عليه تيم مذاكره‌كننده دولت محمد خاتمي است و از وزارت خارجه و تيم‌هاي مذاكره‌كننده دولت‌هاي احمدي‌نژاد حمايت‌هايي قوي كرده؛ تحريم‌ها را در عين سختي، مفيد دانسته و ترسي هم از ارجاع پرونده هسته‌اي ايران به شوراي امنيت نداشته است. در مقابل روزنامه كيهان نيز با تحليل مواضع او در سال‌هاي 96 و 97، معتقد است اين اظهارات به وضوح بيانگر تعلق و حمايت آشكار وي از خسارت‌محض برجام، تسليم شدن در برابر نظام سلطه و خودتحريميFATF است. اين روزنامه هيچ اشاره‌اي به مواضع اكبري در حمايت از رويكرد اصولگرايان و ضديت با اصلاح‌طلبان در مسائل مختلف سياست خارجي در سال‌هاي متمادي نكرده است. روزنامه اعتماد همچنين به تشريح ويژگي‌هاي ظاهري و پوششي مي‌پردازد كه اكبري به عنوان جاسوس، خود را در نقاب آن مخفي مي‌كرده است. تيتر «جاسوسي با پيشاني پينه ‌بسته» به خوبي اين تاكيد را نمودار ساخته است. اما روزنامه كيهان به ويژگي‌هايي نمي‌پردازد كه افراد نفوذي مي‌توانند به كمك آنها با چهره‌اي موجه، در زير نقاب تظاهر به دينداري، به مراكز حساس نفوذ پيدا كنند. درباره تحليل اين دو روزنامه در اين باب، ذكر چند نكته مي‌تواند مفيد باشد: 
-  نخست آنكه هيچ فردي بالفطره جاسوس به دنيا نمي‌آيد. به عبارت ديگر جاسوسي براي كشورهاي رقيب يا دشمن يا حتي كشورهاي به ظاهر بي‌طرف يا دوست، فرآيندي زمانبر است و بايد انگيزه‌هاي قوي از خيانت به ميهن در فرد رشد پيدا كند. بر اين اساس، اگر فرض را بر اين بگيريم كه اكبري پس از تصميم به جاسوسي، ماموريت خاصي برعهده گرفته است كه بخشي از آنها به نوشتارها و اظهارنظرهاي جهت‌دار و هدفمند او مربوط مي‌شود، بايد بين ديدگاه‌هاي او در دوره قبل و بعد از تصميم به جاسوسي، تمايز قايل شد.
- با اين تمايز، اظهارنظرهاي فرد جاسوس در دوره جاسوسي را نمي‌توان دقيقا ديدگاه واقعي او تلقي نمود. به ويژه اگر كنشگري جاسوسي او در ارايه اطلاعات محرمانه و حساس به ديگر كشورها تعريف شده باشد، در اين صورت فرد جاسوس اظهارنظرهاي متناقضي بيان خواهد داشت تا شك و اتهام جاسوسي را از خود دور كند. در نتيجه، تحليل سخنان جاسوس، ما را دچار خطا خواهد كرد. بر اين اساس ايجاد همبستگي تحليلي بين گرايش سياسي فرد جاسوس با اظهارنظرها و كنش جاسوسي او با خطا همراه بوده و فايده چنداني هم نخواهد داشت. 
- در اين ميان آنچه ارزش تحليلي دارد، پرداختن به فرآيند جذب فرد در سيستم‌هاي جاسوسي، ارايه راهكارهايي براي بستن روزنه‌هاي رخنه به نخبه‌هاي سياس و امنيتي ما و نيز تحليل شيوه‌هايي است كه فرد براساس آنها مي‌تواند با رد گم كردن و فريب نهادهاي امنيتي با چهره‌اي موجه در نهادهاي حساس، نفوذ و اطلاعات محرمانه و حساس را دراختيار سرويس‌هاي جاسوسي بيگانه قرار دهد؛ وگرنه، فرد هر گرايش سياسي هم داشته باشد در اين فرآيند، امكان غوطه‌ور شدن در باتلاق خيانت به ميهن را خواهد داشت. در مجموع تحليل روزنامه اعتماد را مي‌توان در اين راستا تلقي نمود. اين تحليل مشخصات ظاهري و اظهارنظرهايي را معرفي مي‌كند كه حساسيت كمتري در نهادهاي امنيتي براي نفوذ و جاسوسي ايجاد مي‌كند.