آزادی، آرمان انقلاب اسلامی

زهرا نژادبهرام
دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم مملو ا ز تغییر و تحولات گوناگون در عرصه‌های متفاوت علمی‌، فرهنگی‌، اقتصادی‌، سیاسی و اجتماعی و... است. این تغییرات بستری برای ورود به عرصه‌های جدید و ایجاد تغییر در گذشته است. مفاهیمی که پیش‌تر به صورت آرمان و آرزو مطرح می‌شد و کمتر برای آن تعاریف آشکار و شفاف بیان می شد امروزه به متن زندگی اجتماعات بشری ورود کرده و به عنوان تجربه زیسته اجتماعات بشری مورد توجه قرار میگرد!.
مفاهیمی چون آزادی ، استقلال که شاید پیش ازاین مفاهیمی کمتر تعریف شده یا حداقل درعرصه عمومی درمیان انسانهای معمولی معنا و مفاهیم خاصی نداشت، امروزه بخشی از زندگی آنها شده است و تعاریف آنها از حدود روشنفکری و نخبه گی به معنای عام زندگی ورود پیدا کرده است !
شاید یکی ازظرفیت‌های جدی که در ایران معاصر این دو مفهوم را به عرصه زندگی عمومی مردم وارد کرد، انقلاب بود ،انقلاب 57 که در نوع خود مردمی ترین انقلاب قرن بیستم نامیده می شد ! این انقلاب با ورود به مفهوم آزادی آن را فراگیر کرد و عرصه عمومی را به خود اختصاص داد؛ امروزه کمتر نقطه شهری از کشور است که با این عبارت نامگذاری نشده باشد و تقریبا همه واحدهای شهری دارای مکانی به این نام هستند!. اما این واژه چیست که از سوی نخبه گان و مردم با هم مورد تاکید قرار میگرد ؛ آزادی مگر همان حقوق طبیعی انسانها نیست !
آزادی مگر همان حق حیات نیست‌! آزادی مگر همان همه آن چیزی نیست که ما در رژیم گذشته ازآن محروم بودیم یعنی حق بودن‌، گفتن‌، نوشتن‌ و... با این نگاه به آزادی انقلاب به پیروزی رسید و عرصه عمومی شده آزادی درانتظار فرصت‌های تازه بود که بتواند با جامعه همنشین شود؛ از این رو رسانه را به کانونی برای همنشینی برگزید انتشار روزنامه های متعدد در سالهای اولیه انقلاب تصویر آزادی عمومی شده بود !  و دراین دوره با ورود اینترنت به جهان رسانه های الکترونیگی و مجازی بستری برای هم نشینی عرصه عمومی و آزادی گردید ! آزادی در  انقلاب اسلامی یعنی تبریک گفتن به این همنشینی برای داشتن ظرفیت های گفت‌وگو و مفاهمه و رشد و ارتقا‌! اما، محدودیت آزادی تنها دریک نقطه بود و آن خطرآشکار برای افراد که البته با ظرافت ها خاص باید این مهم تصویر می شد و در واقع آزادی هما ن کلید واژه ای بود که انقلاب اسلامی را با ایران ممزوج کرد، اما به نظر می رسد اکنون آزادی بیش از انکه این زوجیت را پذیرفته باشد با محدودیت های زیادی روبه رو شده ! ازاین رو بازگشت به آرزوهای نخست و ایده آلهای انقلاب اسلامی برای آزادی امری نیست که بتوان از آن دور ماند باید موانع را به حداقل رساند و فضا را گسترده کرد که آزادی و عرصه عمومی که ممزوجی یک گانه شده اند به رشد و بالندگی برسد !


اما استقلال کلید واژه دومی بود که با انقلاب اسلامی شکلی متفاوت را به جامعه ارائه کرد شکلی از همزیستی مسالمت آمیز با جهان  بر مبنای اتکا به ظرفیت ها ی کشور و تصمیم گیری و تصمیم سازی درون کشوری! در واقع ، استقلال معنایی متفاوت برای ایران پیدا کرد معنایی از جنس تعامل و تفاهم نه بر مبنای زور و اجبار بلکه بر مبنای نوعی گفتگوی سیاسی و حاکمیت دیپلماسی برای منافع ملی ! منافع ملی در استقلال در واقع ، کلمه جادویی این شعار بود که کانون اصلی حرکت شد ! منافع ملی همان جایی است که باید برایش گفتگو کرد و تعامل و راههای گفتگوی تازه را گشود  تا منافع کشور تامین شود !  اگرچه دیگر ابزارها نیز وجود دارد اما  در استقلا ل تنها فرصت شکل گیری منافع ملی استقلال سیاسی است! امروزه جهان در نوعی پیوستگی قرار دارد که شاید پیش ازاین کمتر قابل توجه بود از تغییرات آب و هوایی تا شیوع بیماری و اقتصادهایی که به هم متصل هستند لذا مفهوم استقلال در جهان  شکلی متفاوت از خود را به نمایش گذاشته ، شکلی که شاید پیش ازا ین تجربه نشده است. امروزه آنچه مرز استقلال را مشخص می کند نوع ومیزان تعامل بر ساختار منافع ملی است، ازاین رو شعار اصیل انقلاب 57 اکنون در مرزهای جدید باید باز تعریف شود و مفاهیم نوین خود را به عرصه عمومی بازنمایی کند! اما جمهوری اسلامی مفهومی که وقتی از رهبر کبیر انقلاب راجع به آن سوال شد، گفت مثل همه جمهوری‌‌ها  که میزان رای ملت است و ملت هستند که تعیین کننده وضیت کشور می باشند! جمهوری اسلامی یک عنوان نبود یک رویکرد برای انقلابی بود که مردمان بسیاری برای به بارنشستنش جان‌هاي خود را هديه کردند ! لذا حق جمهوري اسلامي جزا ين نيست که بر مدار خوانش رهبر خود گام بردارد و معناي جمهوريت را به معناي واقعي عملياتي کند! جمهور مردم يعني مشارکت طلبي و گشايش بسترهاي مشارکت براي همه مردم با همه سليقه ها با همه ايده آلها و اين محقق نمي شود مگر در صندوق راي و اين عملياتي نميشود مگر با حضور همه سلايق ! جمهوري اسلامي يعني باور به عدالت، باور به صراحت، باور به شفافيت، باور به رعايت حقوق شهروندان، قانون و ... و اين جمهوري در آستانه روزهاي انقلاب بايد ازسوي همه دوباره مورد تاکيد و توجه قرار گيرد و حق واقعي شعارهاي انقلاب برايش ارائه شود ! از اين رو گشايش مفاهيم آزادي و استقلال و جمهوري اسلامي تنها در تکرار نيست بلکه در عمل است پس فرصت نهادينه شدن آن را با گفت‌وگو فراهم کنيم و با رويکردي گشوده همه سلايق را بپذيريم و جمهور را يک عنوان زود گذر نخوانيم و به آن وفادار باشيم و اين مهم تنها در سايه اعتماد زاي و مشارکت پذيري محقق مي‌شود. باور کنيم که آزادي کليد واژه رسيدن به اين ايده آل است !.