خطای تاکتیکی برلین در حمایت از تروریسم

آرمان امروز- سرويس ديپلماسي: وزير خارجه آلمان در واکنش به صدور حکم اعدام براي جمشيد شارمهد، از احضار کاردار ايران در برلين خبر داده و گفته که آلمان نقض گسترده حقوق يک شهروند آلماني را نمي پذيرد. در عين حال، دولت آلمان 2 نفر از ديپلمات ‌هاي سفارت کشورمان را نيز عناصر نامطلوب اعلام کرده و از آن ها خواسته است تا خاک اين کشور را ترک کنند. اين موضع گيري دولت آلمان آن هم در شرايطي که اقدامات تروريستي جمشيد شارمهد منجر به جان باختن شماري از شهروندان شده، جداي از اينکه عجيب است، تحت تاثير دلايل ديگري است.
در روزها و ماه هاي اخير و به طور خاص پس از وقوع برخي ناآرامي هاي داخلي و در عين حال طرح ادعاهاي مختلف در مورد کنشگري فعال ايران در قالب جنگ اوکراين و البته ايجاد رکود در فضاي مذاکرات احياي برجام، جريان هاي سياسي و رسانه اي اروپايي اقدامات گسترده اي را عليه جمهوري اسلامي در دستورکار قرار داده اند که بر پايه آن ها سعي شده تا جاي ممکن کارزار فشارحداکثري دولت ترامپ که در دولت بايدن نيز ادامه پيدا کرده، با قوت و جديت بيشتر، اين مرتبه از جانب دولت هاي اروپايي عليه جمهوري اسلامي دنبال شود و عملا فضا و زمينه مناسب جهت آنچه به تسليم داشتن ايران خوانده مي شود، فراهم گردد.
در اين راستا، دولت هاي اروپايي به ويژه دولت آلمان، بر شدت اقدامات و سياست هاي ضدايراني خود افزوده اند و شاهديم که در ماه هاي اخير بارها و بارها با موضع گيري هاي مداخله جويانه و بعضا بي پايه و اساس خود، سعي در تقويت روند جنگ رسانه اي و تبليغاتي عليه کشورمان و ارائه تصويري سياه از ايران به افکار عمومي بين المللي داشته اند.
از اين رو، کنشگري هاي اخير دولت آلمان عليه جمهوري اسلامي و محکوم کردنِ صدور حکم اعدام براي سرکرده يک گروهک تروريستي که دستش به خون مردم آلوده است نيز تنها يک پازل کوچک از طرحواره کلان‌ترِ معادله تقابل غرب با ايران است. تقابلي که به دلايلي که پيشتر نيز به آن ها اشاره شده در ماه هاي اخير ماهيت شديدتري را به خود گرفته است.


البته که نبايد فراموش کرد که جريان ها و لابي هاي صهيونيستي نيز از نفوذ قابل توجهي در چهارچوب معادلات سياسي و اجتماعي آلمان برخوردارند و در موارد اينچنيني از وزن قابل‌ توجهي در شکل دهي به سياست هاي برلين عليه کشوري نظير ايران برخوردارند.
تشديد تحرکات سرويس هاي امنيتي آلمان جهت پيشبرد اقدامات فراقانوني عليه فعاليت ها و نهادهاي وابسته به جريان مقاومت فلسطين و لبنان در آلمان دو نمونه ساده از مواردي هستند که در قالب آن ها مي تواند نفوذ مخرب و منفي جريان ها و لابي هاي صهيونيستي در صحنه معادلات سياسي و اجتماعي آلمان را درک کرد. نفوذي که بدون ترديد در چهارچوب معادله برخورد و تقابل با ايران، اراده و اهرم هاي بيشتري دارد و نمود عيني اش را در جوسازي هاي اخير دولت آلمان عليه صدور حکم اعدام براي سرکرده گروه تروريستي تندر نشان مي دهد.
در نهايت بايد گفت يکي ديگر از مولفه هايي که رفتارهاي عجيب دولت آلمان در محکوم سازي صدور حکم اعدام براي جمشيد شارمهد، سرکرده گروهک تروريستي تندر را توضيح مي دهد، تلاش هاي برلين جهت فرار رو به جلو در موضوعات حقوق بشري است. مساله اي که آلمان به شدت سعي دارد بر برخي ابعاد پرونده و سابقه تاريخي خود در رابطه با آن، سرپوش بگذارد.
در واقع، دولت آلمان به عنوان عضوي از جهان غرب، در سال هاي اخير همواره سعي داشته تا خود را به مثابه نمود و سمبلي از احترام به حقوق بشر، دموکراسي، آزادي و ديگر اصول و آرمان هاي انسان دوستانه و متعالي نشان دهد.
اين در حالي است که برلين تاکنون هيچ پاسخي را در مورد رويکردها و اقدامات خود در مواردي نظير تسليح رژيم صدام حسين به سلاح هاي شيميايي که  به نحو گسترده اي در جريان جنگ تحميلي عليه کشورمان استفاده شدند، ميزباني از گروه هاي خاص، طرح موضع گيري هاي مداخله جويانه در مورد مسائل داخلي ايران، دخالت غيرمستقيم در ماجراي رامشتاين (پايگاه هوايي آلمان که از از آن براي بمباران عراق، سومالي و يمن استفاده شده است) و البته مراودات مخفي و پنهان آلمان با برخي گروه هاي تروريستي و بعضا ضدايراني ارائه نکرده است.
البته کارنامه دولت آلمان در اين زمينه به مراتب سياه تر از موارد ذکر شده است با اين حال حتي همين موارد نيز برلين را از موقعيت طلبکار در حوزه مسائل حقوق بشري خارج مي سازند.
در اين رابطه اين ايران است که بايد طلبکارِ رويه ها و اقدامات منفي و غيرسازنده دولت آلمان عليه کشورمان باشد. رويه هايي که تاکنون آسيب ‌هاي جدي را به شهروندان کشورمان مخصوصا در قالب حملات شيميايي رژيم بعث در دوران جنگ تحميلي وارد کرده اند.
گرفتن ژست هاي بشردوستانه آن هم در شرايطي که طيف ها و گروه هاي سياسي افراطي در آلمان در مدت اخير قدرت گيري قابل توجهي داشته اند، بسياري از ناظران و تحليلگران مسائل سياسي در آلمان را وا داشته تا نسبت به اين مساله هشدار دهند که شايد آلمان در حال بازگشت به تنظيماتِ کارخانه و ظهور مجدد سياستمداران و دولت هاي مخرب و ويرانگر در آن است.
از اين رو، آلمان با فرافکني در مورد مسائل و چالش هاي داخلي خود و برجسته سازي مسائل مرتبط با ديگر کشورها نظير ايران سعي دارد تا توجهات را از اين چالشِ بدخيم داخلي خود که روز به روز نيز ابعاد جدي تري را به خود مي گيرد، دور سازد.
از سوي ديگر تنش بين تهران و برلين افزايش يافت و  آلمان تبادلات پارلماني را تعليق کرد. بر همين اساس خانم کاتيا ماست، مديراجرايي فراکسيون حزب سوسيال دموکرات آلمان اعلام کرد که در پي تحريم ‌هاي جمهوري اسلامي عليه نمايندگان پارلمان آلمان که به بوندس ‌تاگ معروف است، شوراي خبرگان بوندس ‌تاگ کار خود در چارچوب تبادلات پارلماني نمايندگان آلمان و ايران را از هفته آتي به تعليق درمي ‌آورد.
وزارت خارجه ايران اعلام کرد که سه تن از نمايندگان پارلمان آلمان (بوندس‌ تاگ) تحريم شده‌اند: رناته آلت (حزب دموکرات آزاد)، رودريش کيزه‌وتر (حزب دموکرات مسيحي) و ميشائل روت (حزب سوسيال دموکرات).
به نظر مي رسد که اين اتفاق نيز ريشه در همان تنش هاي قبلي دارد و شايد اين امر سبب شود تا مسيرهاي ديپلماتيک بيش از پيش مسدود شوند و مشخصا در چنين مقطع زماني اگر آلمان به واقع به دنبال صلح و ثبات است بايد به گونه اي ديگر عمل کند.