درباره اسماعيل احمدي، نيرويي جهادي و مردمي

خدا بيامرزد پدر كسي را كه برخيزد  و يك گام جلوتر بيايد
«قل انما اعِظُكم بواحده أن تقوموا لله مثني و فرادي.... بگو كه من به يك سخن شما را پند مي‌دهم و آن سخن اين است كه شما خالص براي خدا دو نفر دو نفر با هم يا هر يك به تنهايي قيام كنيد (سبأ – 46) 
روزي شيخ ابوسعيد ابوالخير براي سخنراني ، ارشاد و موعظه مردم به مجلسي وارد شد، مردم نيز در انتظار بودند تا شيخ آنها را راهنمايي كرده و به سمت خير و كمال هدايت كند. با توجه به ازدحامي كه در مجلس وجود داشت و استقبالي كه از شيخ شده بود، مردي از ميان جمعيت و از ميان مستمعين برخاست و خطاب به جمع حاضر فرياد زد كه: «خدا رحمت كند كسي را كه از جاي خويش برخيزد و قدمي جلوتر آيد.» مردم هم در مجلس برخاسته و يك قدم به جلو آمدند تا ازدحام كمتر شود. ابوسعيد بلافاصله پس از اين سخن از منبر پايين آمد، سخنراني خود را پايان داد و گفت: «همه سخن همين است كه اين مرد گفت! خدا رحمت كند كسي كه از جاي خود برخيزد و قدمي به پيش آيد...» واقع آن است كه اين موضوع يكي از مهم‌ترين آموزه‌هاي (اگر نگوييم مهم‌ترين آموزه) بشري و اساس فلسفه و تربيت اسلامي است. اين نكته كه به عمل كار برآيد به سخن داني نيست. امروز مشكل اصلي كشور ما هم، كمبود همين نوع نگاه است. هر فرد و جرياني در هر جايگاهي كه قرار دارد، اگر يك گام رو به جلو بردارد، يك گره باز كند، مشكلي را حل كند يا عمل مثبت و خيري انجام دهد و... بدون ترديد حركتي به سمت بهبود برداشته است. 
مجموعه قطرات اين گام‌هاي مثبت، اين نيات خير و اين حركت‌هاي مثبت، نهايتا منجر به باراني از اعمال خير و گره‌گشا خواهد شد. ما در ايران امروز به يك چنين نگاه‌ها و يك چنين اقداماتي نياز داريم. ضمن تبريك روز پاسدار و اعياد شعبانيه به همه ملت ايران، تمام پاسداران اين مرز و بوم و همه فداكاران و ايثارگران بايد به اين نكته هم اشاره كنم كه ديروز خبر فوت شهادت‌گونه عزيزي منتشر شد كه شخصا مختصر آشنايي با ايشان داشتم. آشنايي ما با اين عزيز بعضا حضوري و تلفني بود. ايشان از مدت‌ها قبل به عنوان نيروي جهادي از طريق بررسي‌هاي ميداني و جست‌وجوهاي گسترده، محروم‌ترين مناطق ايران و پرمشكل‌ترين روستاهاي ايران را شناسايي كرده و به اتفاق تعدادي از نيروهاي جهادي عزم كرده بود كه در محروم‌ترين نقاط ايران حاضر شده و به رفع مشكلات مردم بپردازد. يك بار طي تماسي كه با ايشان داشتم، گفتم كه ما چگونه مي‌توانيم به اين حركت‌هاي جهادي كمك كنيم؟ اسماعيل احمدي گفت كه ليستي از مسائل و مشكلات و بايد‌ها و نبايدها را براي من مي‌فرستند تا در قالب گزارش و خبر و يادداشت در روزنامه بازتاب پيدا كرده و توجه‌ها را به خود جلب كند. يك صفحه كامل گزارش از مشكلات و معضلات منطقه ارسال و در روزنامه اعتماد كار شد. پس از آن هم به‌طور مستمر مطلب، خبر، گزارش و... درباره چالش‌ها و مشكلات مناطق محروم ارسال مي‌كردند كه در «اعتماد» منتشر مي‌شد. اين ضرورت، گمشده امروز ايران ماست. بسياري از افراد و جريانات در حرافي، سخنراني، وراجي و... فوق‌العاده زبردست و حاذق هستند اما در زمان عمل و اقدام خبر و رفع محروميت‌ها همواره چشم به دولت‌ها و حكومت‌ها بسته‌اند. امروز در جامعه ايراني علاوه بر اينكه حكومت‌ها و دولت‌ها براي گره‌گشايي از مسائل كلاني چون تورم، گراني، فقر و در كل توفان مشكلات، مسوولند و بايد پاي كار باشند، اما اين رافع مسووليت تك‌تك ايرانيان به عنوان يك جزء‌ از يك كل نيست. هر كدام از انسان‌ها، زنان، مردان و جوانان ايراني مي‌توانند گره از هزار توي مشكلي باز كنند. افرادي مانند واعظ مهدوي از افراد پر تلاش كه سال‌هاي سال معاون امور اجتماعي شهرداري تهران، معاون وزير كار، سازمان برنامه و بودجه و... بود و روزي ساكش را برداشت و به مناطقي چون سيستان ‌و ‌بلوچستان رفت تا به مدرسه‌سازي و رفع محروميت‌ها كمك كند. نمونه ديگر خانم دكتري است با نام سحر دفاعی كه شب و روز در بيمارستان امام خميني بدون كمترين انتظار مالي، توقع و بدون دستمزد در دوران كرونا و دوران پساكرونا در حال سرويس‌دهي درماني رايگان به بيمارستان است. انسان شريفي كه به محض آگاهي از سيل در خوزستان راهي منطقه شدند و در كنار مردم به درمان آلام آنان اقدام كرد. يا خانم بزرگوار ديگري كه از خارج به ايران آمده بود تا به نزديكانش سري بزند و به محض آگاهي از مشكلات مردم سيستان‌وبلوچستان، راهي اين منطقه شد، مدرسه ساخت و از مردم دستگيري كرد. در ادامه هم سايتي تاسيس كرد تا از ظرفيت‌هاي مردم براي بهتر شدن وضعيت مناطق محروم استفاده كند. پسر آيت‌الله بيات زنجاني هم جوان بي‌ادعايي است كه با استفاده از اعتباري كه خدا به او و خانواده‌اش عنايت كرده شبانه‌روز تلاش مي‌كند تا افراد محروم و مستضعف را دستگيري كند. در اين مسير به افرادي كه براي عمل جراحي و بيماري، به مستاجران براي تامين رهن و اجاره، براي نيازهاي زنان بي‌سرپرست و... كمك مي‌رساند. از اين افراد گمنام بسيار وجود دارند و اسماعيل احمدي هم يكي از همين افراد گمنام (اما بلندآوازه) بود. فردي كه به عنوان نيروي جهادي بدون ادعا راهي روستاهايي شد كه در آنها محروميت موج مي‌زند و مشكلات زيادي داشته و مردم گرفتاري‌هاي فراواني دارند. انسان مسوولي كه شب و روزش را صرف حل مشكلات مردم كرده بود. تا اين اواخر بسياري از افراد و جريانات واسطه شده و اصرار كردند تا در وزارت ورزش و جوانان از ظرفيت‌هاي بسيارش استفاده شود. امروز اعتماد ملت ايران به مسوولان و به همديگر به گروه‌هاي اجتماعي، احزاب سياسي، نهادهاي مدني و... آسيب جدي ديده است. رفع اين بي‌اعتمادي و نااميدي در سايه حل مشكلات و گرفتاري‌ها است، رفع اين گرفتاري‌ها هم با اقدامات عملي ولو كوچك و اندك باشد ممكن است. حتي اگر يك گام باشد. همان‌گونه كه شيخ بزرگي روز و روزگاري در منبري در سبزوار گفته بود: «خدا رحمت كند كسي كه از جاي خود برخيزد و قدمي به پيش آيد...»