«خانه‌تکانی کابینه» بهانه‌ای برای سهم‌خواهی تندروها

آرمان امروز: اولين زمزمه هاي جدي در مورد فشارهاي وارده براي انجام تغييرات در کابينه رئيسي به اوايل سال باز مي گردد. فشارهايي از سوي افکار عمومي و همچنين از جانب نمايندگان مجلس افزايش‌يافته است. فشارهايي که مهمترين دليل آن وضعيت نابسامان اقتصادي و سقوط ارزش پول ايران عنوان مي شود چرا که به اعتقاد بسياري از کارشناسان، دولت رئيسي براي وضعيت اقتصادي ايران برنامه ندارد و وزراي مرتبط با حوزه اقتصاد نيز از توان علمي و تجربه کافي براي حل مشکلات برخوردار نيستند. همين عوامل باعث شده تا همانطور که گفته شد، از ابتداي سال تعداد قابل‌توجهي از نمايندگان مجلس ضمن اعتراض هايي که هر روز بيشتر و بيشتر مي شود خواستار برکناري وزراي دولت سيزدهم  شوند. فشارهايي که باعث شد تا در نهايت حجت‌الله عبدالمالکي وزير کار از دولت کناره‌گيري کند. رخدادي که آن زمان باعث شد تا خيلي ها از آن به عنوان آغاز تغييرات در کابينه رئيسي ياد کنند و مدعي شوند به‌زودي بقيه وزرا هم تغيير مي‌کنند.
با اين وجود، حميدرضا ترقي از اعضاي ارشد حزب موتلفه اسلامي آن زمان مدعي شده بود که برخلاف آنچه در فضاي عمومي گفته مي‌شود خبري از تغييرات گسترده در کابينه رئيسي نيست. اين فعال سياسي اصولگرا بر اين باور بود آنچه درباره تغييرات کابينه رئيسي گفته مي‌شود تنها يکسري شايعات با اهداف خاص سياسي است.
ترقي گفته بود: «مشکلات اقتصادي که الان در کشور وجود دارد عوامل مختلفي باعث آن شده است. ريشه مشکلات فقط دولت فعلي نيست. اين‌گونه نيست که بگوييم مشکلات اقتصادي الان و به‌وسيله همين دولت به وجود آمده است. اين‌ها عوامل متعددي دارد که برخي طولاني‌مدت هستند و به سال‌هاي دور بازمي‌گردند؛ اما به‌هرحال اگر مشکلاتي است که به خاطر سوء مديريت‌هاي فعلي ايجادشده حتماً بايد آن تغيير کند؛ اما وقتي اشکال به مسائل گوناگون برمي‌گردد راه‌حل آن تغيير يک وزير يا چند وزير نيست. راه‌حل اين است که همه دست‌به‌دست هم بدهيم و با ريشه‌يابي درست موانع درصدد حل آنان بربياييم نه اينکه فقط به دنبال يک بهانه باشيم تا علايق و اهداف خود را به‌پيش ببريم.»
ترقي درباره انگيزه اصلي نمايندگان براي تغيير کابينه تأکيد کرده بود: «عمدتاً انگيزه آنان عزل و نصب است. چيز ديگري در خلال سخنان آن براي اعمال تغييرات در کابينه تابه‌حال بيان‌نشده است. در برخي موارد هم که وزير به سؤالات و شبهات نمايندگان پاسخ مي‌دهد، آنان قانع مي‌شوند و روشن مي‌شود که اگر اقدامي انجام‌شده چه بوده است ولي الان استدلال مشخصي براي استيضاح ندارند.»


حالا و درحالي که به نظر مي رسد هنوز رئيسي در برابر فشارهاي وارده براي برکناري مهره هاي کابينه اش مقاومت مي کند، همزمان با عبور قيمت دلار از خطوط قرمز اقتصادي و اوج گيري نجومي نرخ بسياري ديگر از کالاها که باعث شده تا بسياري از اقتصاد دان ها نسبت به احتمال از هم فروپاشي اقتصادي کشور هشدار دهند، زمزمه هايي شنيده مي شود که چهره هاي سرشناس جبهه پايداري که تاکنون حامي رئيسي بوده اند، نيز فشارهايي جدي را براي تغيير کابينه به وي وارد کنند.   
همان جرياني که در انتخابات 92 برخلاف انتخابات 96 و در نبود جليلي، پشت سر رييسي ايستادند. در انتخابات 1400 اين حمايت اما براي رئيسي هزينه گزافي را به دنبال داشت.
چهره هاي شناخته‌شده دولتي مانند «وحيد يامين‌پور»، معاون وزير ورزش و جوانان، «اميرحسين قاضي‌زاده‌هاشمي» رييس بنياد شهيد و ايثارگران، «مسعود ميرکاظمي» معاون رييس جمهوري و رييس سازمان برنامه و بودجه کشور و «محمد دهقان» معاون حقوقي رييس‌جمهوري. تنها بخشي از فاکتور گران قيمتي بود که پايدارچي ها روي ميز رئيسي تازه بر منصب نشسته گذاشتند. محمد مهاجري کنشگر رسانه اي اصولگرا، آن زمان در کنايه اي سنگين حطاب به رئيسي گفته بود: رئيسي به همه افرادي که به او در انتخابات کمک کرده بودند، سهم داد، اما جبهه پايداري اکنون ناراحت است که خيلي زحمت کشيده و چرا بيش از اين از آن‌ها استفاده نشده است.
لحظه حساس تصميم گيري
حسين کنعاني مقدم، فعال سياسي اصولگرا، در مورد فشارهاي جديد اعضاي جبهه پايداري به رئيسي براي تغيير در کابينه به خبرنگار «آرمان امروز» گفت: در شرايط کنوني و شرايط بغرنج اقتصادي کشور نه تنها پايدارچي ها که همه فعالان سياسي به رئيسي توصيه مي کنند تا هر چه سريعتر فکري براي تغيير کابينه خود بکند!
وي ادامه مي دهد: چرا که گرچه ممکن است در تيم وي، ستارگاني نيز وجود داشته باشند ولي از آنجاييکه اين افراد؛ سابقه کار تيمي ندارند، معمولا گل به خودي مي زنند!    
وي سپس با انتقاد از سخنان اخير امام جمعه تبريز که گفته بود به نظر مي رسد يک کودتاي اقتصادي در شرف رخ دادن است نيز گفت: اينها آدرس غلط دادن به مردم و افکار عمومي است. چون اگر ايشان واقعا به چنين رويکردي ايمان دارد بايد مشخص کند که اين کودتا داخلي است يا خارجي؟ يا اينکه تمام اسناد خود را ارايه کند. وگرنه در جايگاه يک امام جمعه چنين سخناني مي تواند شائبه هاي فراواني را به وجود آورد.
اين فعال سياسي ادامه مي دهد: با تمام اين تفاصيل به نظر مي رسد آقاي رئيسي نه تنها بايد تغييراتي در کابينه خود ايجاد کند که حتي تيم اقتصادي خود را نيز کاملا نونوار کند.
اما بالاخره شايعه فشار پايدارچي ها تا چه حد صحت دارد؟ سوالي که کنعاني مقدم در پاسخ به آن به آرمان امروز گفت: مسلما اين فشار وجود دارد. اما فشار و لابي کردن هاي آنها براي جايگزيني مهره هاي خودشان به جاي وزراي کنوني است نه اينکه بخواهند وضعيت کشور بهبود پيدا کند يا دلشان براي مردم بسوزد.
با تمام اين تفاصيل همچنان يک سوال اصلي باقي مي ماند. اينکه فشارهاي پايدارچي ها تا چه حد مي تواند تاثيرگذار باشد؟ کنعاني مقدم در اين مورد به نکته ظريفي اشاره مي کند: در حال حاضر لابي هاي داخل مجلس که بيشتر نزديک به پايدارچي هاست، چه از لحاظ استيضاح و چه از منظر مهره چيني و ورود عوامل خود به داخل هيات دولت، به گونه اي است که به نظر مي رسد بتواند به هر حال روي تصميم هاي رئيسي تاثيرگذار باشد! اما در اين ميان رئيسي بايد يکبار براي هميشه با خودش کنار بيايد که واقعا مي خواهد به شکل مستقل و با هدف بهبود وضعيت و پيشرفت کشور کار کند يا مي خواهد يک تعاوني چند منظوره را اداره کند؟!
با اين شرايط بايد منتظرماند و ديد که آيا پايدارچي ها مي توانند در وزن کشي با ديگر جريان هاي سياسي و خود رئيسي، به هدف خود و تغييرکابينه دست پيدا کنند يا در اين راه زور رئيسي و مقاومت وي در برابر اين طيف سياسي پرقدرتي که تاکنون حامي وي بوده و به نوعي رياستش را مديون آنهاست، مي چربد؟