برخورد یک‌جانبه با معتادان و سارقان  راه به جایی نمی‌برد

  معتادان متجاهر یکی از معضلات مهم اجتماعی هستند. پلیس اعلام کرده‌است که عزم خود را برای جمع‌آوری این افراد و بازداشت خرده‌فروشان به کار گرفته‌است. این فراوانی به چه دلیل ایجاد شده و آیا امکان عملی‌شدن سخن پلیس وجود دارد؟ وقتی یک بزهکار مثل معتادان متجاهر، چند سالی رها می‌شود و بعد برای جمع‌آوری آن اقدام می‌شود، برخورد با این مسئله دشوار می‌شود، چراکه موجب تعدد معتادان متجاهر شده و گستردگی پیدا کرده و قبح بزه‌بودن عمل از رفته‌است. در مورد بخش دوم پرسش شما هم با یک تصمیم آنی مشکل بشود این موضوع را حل کرد و شاید در دراز مدت بشود آن را حل کرد که آن هم لازمه‌اش این است که ما مراکز ترک اعتیادی داشته‌باشیم و اشخاصی که گرفتاری اعتیاد پیدا کرده‌اند، حمایت شوند. به صرف اینکه برخورد می‌کنیم، اما زیرساخت‌ها آماده نباشد، بعید است بشود به طور کلی معابر را از وجود معتادان پاکسازی کنند، مگر اینکه زیرساخت‌ها آماده باشند. مراکزی که بتوانند بازپروری کنند و برای ترک معتادان به آن‌ها کمک کنند.  موضوع بیکاری هم به این مسئله دامن می‌زند. ما دچار تورم بیکاری هستیم. وقتی معتاد می‌خواهد ترک کند، نیازمند مشغولیت شغلی است که بتواند خود را تأمین کند. خیلی از این معتادان برای تأمین خرج اعتیادشان موا‌د‌فروشی هم می‌کنند و مبالغی از این راه به دست می‌آورند، از همین رو موضوع مبارزه با اعتیاد و معتادان متجاهر، نیازمند برخورد چند‌جانبه و برنامه‌ریزی چند‌جانبه است و با یک حرکت و شعار خبری، نمی‌شود با یک بزه عمومی که سال‌هاست در منظر عموم دیده می‌شود، برخورد کرد. این موضوع همان‌طور که گفتم چند‌جانبه است و عملکرد مراکزی مثل بهزیستی یا شهرداری و دیگر سازمان‌ها باید در یک پکیج اقدامات کشوری انجام شود و در قالب همان زیرساخت‌هایی که عرض کردم با معتاد برخورد شود. چند نفرشان را ببرند زندان؟ ما امروز با تورم زندانیان مواجه هستیم. برای اینکه برخورد جدی شود، زیرساخت‌ها باید فراهم شود.   یکی از پیوست‌های معتادان متجاهر ارتکاب آن‌ها به جرائمی مثل سرقت خصوصاً سرقت‌های خرد است. ارزیابی شما در این‌باره چیست؟   معتادان باید هزینه‌های اعتیادشان را تأمین کنند. یکی از مسائلی که به آن اشتغال دارند، مواد‌فروشی یا سرقت‌های خرد است که می‌تواند به آن‌ها کمک کند مخارج اعتیادشان را تأمین کنند. وقتی با موضوع اعتیاد برخورد شد، طبعاً مسئله سرقت‌ها هم آمارشان پایین خواهد آمد و همه این مسائل از نظر جرم‌شناسی و بزه‌های اجتماعی با هم مرتبط هستند و همدیگر را تقویت می‌کنند. اعتیاد سرقت و سرقت اعتیاد را تقویت می‌کند، بیکاری هم همین‌طور و مسائل دیگر هم دخیل هستند.    به هر صورت رها بودن معتادان متجاهر مقابل چشم شهروندان آزار‌دهنده است. این موضوع جایگاه قانونی پلیس و دستگاه قضایی را نزد مردم مخدوش نخواهد کرد؟ وقتی آمار اعتیاد بالا می‌رود و در جامعه دیده می‌شود، این موضوع روح‌جمعی جامعه را آزار خواهد داد. این موضوع از نظر روانی روی ذهن جامعه هم اثر می‌گذارد و نمای شهری، نمای دلپسندی نمی‌شود. شاهدیم که مزاحمت‌های صورت گرفته واقعاً انسان را خسته و عصبی می‌کند. راننده‌های زیادی بوده‌اند که به دلیل مزاحمت‌های صورت گرفته از سوی این افراد عصبانی شده و برخورد‌هایی داشته‌اند. به هر حال وجودشان در منظر عموم، موجب آزردگی روح جمعی جامعه می‌شود و این آزردگی مردم را نسبت به مسئولان کشور بدبین و مکدر می‌کند.    بخش دیگری از مأموریت پلیس در این روز‌ها اجرای طرح‌های مبارزه با سرقت است. یکی از معضلات بزرگ جامعه علاوه بر اعتیاد، معضل سارقان است که چرخه سرقت‌شان همچنان برقرار است. پلیس هم طرح‌های مبارزه با سرقت را انجام داده‌است و بررسی‌ها حکایت از این دارد که عمده این افراد هم سابقه‌دار هستند. اجرای این طرح را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ مسئله سرقت یا هر بزه اجتماعی تعریف شده و چند‌جانبه است و زمانی که تورم و آمار بیکاری بالا باشد، وجود دارد. یک مطلب هم هست که قوه قضائیه و پلیس در چرخه آخر ماجرا قرار دارند و بعد از وقوع جرم وارد می‌شوند. ما شاهدیم عدم کنترل بعد از آزادی هم سبب شده‌است برخی سارقان مرتکب جرائم دیگر حتی جرائم درجه اول شوند. بررسی سوابق بعضی سارقان بعد از دستگیری مشخص می‌کند سوابق بیشتری دارند که معلوم است مجازات‌ها و رسیدگی‌های قبلی بازدارنده نبوده‌است. فلسفه مجازات‌ها، وجود پلیس و وجود دستگاه قضایی برای این است که برخورد با مجرم هم موجب تنبیه متهم شود و هم جنبه بازدارندگی داشته باشد و جلوگیری از تجری خود متهم و دیگر افراد شود. وقتی برخورد قضایی و انتظامی ضعیف شود، هم موجب تجری متهم می‌شود و هم موجب تجری دیگران می‌شود که به فراوانی آمار اضافه می‌کند. وقتی می‌بینیم یک سارق حرفه‌ای که چند سابقه دارد، دستگیر و چند ماه بعد آزاد می‌شود، هم تجری برای متهم است و هم تجری نسبت به دیگران است که وارد بازار بزهکاری اجتماعی شده‌اند.    در جوامع پیشرفته وظیفه کنترلی مجرمان به چه شیوه‌ای عمل می‌شود؟ یکی از مسائلی که در چند کشور روی آن مطالعه داشته‌ام، این است که این افراد مورد نظارت عام قرار می‌گیرند. از طریق کارت هویت ملی و از نظر هویت ملی‌شان در فعالیت‌های اجتماعی تحت کنترل هستند که این موضوع بر عهده پلیس است که تحت نظر دستگاه قضایی باید عمل شود که شخص را رصد کنند که وقتی سارقی آزاد می‌شود، این فرد در جامعه یله نشود و به چرخه جرم برگردد. بنابراین باید نظارتی وجود داشته باشد که از نظر هویت ملی مورد نظارت قرار گیرند. این افراد از نظر عملکرد، اشتغال و موارد دیگر باید رصد شوند و معلوم شود بعد از آزادی چه می‌کنند.    یعنی بخشی از توان پلیس صرفاً باید برای کنترل این افراد به کار گرفته شود؟ بله. در کشور‌های دیگر هم وجود دارد که اشخاص تحت نظارت هستند و مرتب از نظر فعالیت‌های اجتماعی‌شان کنترل می‌شوند.    خب در اینجا طبقه‌بندی زندانیان هم وجود ندارد و آن گونه که می‌دانید مجرمی که اولین‌بار به زندان افتاده است، کنار مجرمان حرفه‌ای قرار می‌گیرد. این معضل را چگونه می‌شود حل کرد؟ به نکته خوبی اشاره کردید. این مشکل از قبل از انقلاب وجود داشت که فضای ندامتگاه برخلاف کلام امام که فرمودند زندان‌ها باید دانشگاه باشد، متأسفانه زندان‌ها نتوانستند بعد از انقلاب رسالت آموزشی و تربیتی را اعمال کنند و یکی از آسیب‌های ما مسئله زندان و عدم طبقه‌بندی جرائم است. کسی که بار اول مرتکب جرم شده‌است در زندان با حرفه‌ای‌ها نگهداری می‌شود. من زمانی که دادستان بودم و به زندان‌ها سرکشی می‌کردم، متوجه شدم آن‌ها شب‌ها سوابق خودشان را به اشتراک می‌گذاشتند، به گونه‌ای که بزرگنمایی آن‌ها و خلاف‌هایی که مرتکب می‌شدند، سبب می‌شد دیگران برای ارتکاب جرم تحریک شوند و این‌گونه روحیه مجرمانه تقویت می‌شود.    فارغ از مسائلی که اشاره کردید بخشی از جرائم هم در زندان‌ها صورت می‌گیرد. این را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ اینکه مصیبت است. در حال حاضر گوشی‌های تلفن همراه در زندان‌ها اجاره داده می‌شود و فرد هر زمان اراده کند می‌تواند تماس بگیرد. کنترلی هم وجود ندارد. مواردی داشته‌ایم که از داخل زندان کلاهبردار محکوم به ۱۵ سال زندان پروسه‌های کلاهبرداری را هدایت کرده‌است که معلوم است ارتباط وی کنترل نشده‌است و این موارد باید کنترل شود. در یک برایند کلی ما در یک جنبه نمی‌توانیم با این جرائم برخورد کنیم، باید چند‌جانبه و گروه‌های مختلف و مسئولان مختلف و مراجع مختلف از بازرگانی، اقتصادی، بهزیستی و فرهنگی در یک مجموعه برای اصلاح وضعیت موجود هماهنگ شوند. اینکه پلیس اعلام کند با سرقت یا اعتیاد مبارزه می‌کند، نمی‌تواند موفق باشد.