علیه ژئوپلیتیک ایران

سمیرا کریمشاهی: تیرماه امسال در میانه‌ ائتلاف‌ و اتحاد‌های موجود در صحنه روابط بین‌اللمل، نشست سران ۳ کشور آمریکا، امارات و هند به همراه رژیم صهیونیستی خبر ظهور یک همکاری جدید را مخابره کرد. قبل از آن برای نخستین بار وزرای خارجه ۳‌کشور و اسرائیل در پاییز 1400 طی یک نشست مجازی از تشکیل ائتلاف و افزایش همکاری‌های چهارجانبه استقبال و از گروه جدید (I2U2 Group) رونمایی کردند. سپس دیدار جو بایدن و لائیر لاپید، نخست‌وزیر وقت اسرائیل  در جریان تور تابستانی بایدن به غرب‌آسیا و نشست مجازی‌شان با مودی و بن‌زاید نشان از عزم و جدیت ۴ بازیگر به منظور نقش‌‌آفرینی منطقه‌ای و بین‌المللی در ذیل ائتلاف جدید را داشت که گفته می‌شود ایده‌ اولیه آن در یک دورهمی به میزبانی یوسف‌العتیبه سفیر امارات در واشنگتن متولد شد. در طول این مدت ائتلاف چهارگانه نشست‌های متعددی در قالب موضوعات انرژی، امنیت غذایی، سلامت، فضا، حمل‌ونقل و آب برگزار کرده که نخستین گام آن آغاز پروژه کشاورزی به ارزش ۲ میلیارد دلار و پروژه انرژی‌های تجدیدپذیر در هند با سرمایه‌گذاری طرف‌های همکاری بوده است. تازه‌ترین این نشست‌ها، چهارشنبه هفته گذشته با موضوع اقتصاد و کشاورزی در ابوظبی برگزار شد که مهم‌ترین خروجی نشست، پیوستن هند به پروژه کلان کشاورزی به ابتکار آمریکا و امارات بود. طرح مأموریت نو‌آوری در کشاورزی برای اقلیم (AIM4C)، پلتفرمی در زمینه امنیت غذایی با توجه به تغییرات آب و هوایی است که تاکنون بانیان آن توانسته‌اند مشارکت 140 بخش دولتی و خصوصی را جذب کنند و اکنون امارات و آمریکا تمایل دارند از طریق ظرفیت ائتلاف چهارجانبه جدید، بخش آسیایی این پروژه توسعه یابد.  * از چین تا ایران، پشت پرده تشکیل ائتلاف چهارگانه در پس هر ائتلافی انگیزه‌های مشترک و متفاوتی وجود دارد که بازیگران عضو را به سوی تشکیل آن سوق داده است. موتور محرک چهارگانه جدید را می‌توان آمریکا و سپس اسرائیل دانست. ائتلاف‌سازی جدید آمریکا، فراهم کردن بازوی کمکی جدید برای ائتلاف چهارگانه قدیمی‌تری تلقی می‌شود، یعنی همکاری چهارجانبه آمریکا، ژاپن، هند و استرالیا که از سال 2007 به منظور رقابت واشنگتن با پکن در اقیانوس آرام و شرق آسیا شکل گرفت. کم‌رمق شدن نظم تک‌قطبی آمریکایی و نفوذ روزافزون چین در غرب‌‌آسیا، سران کاخ‌سفید را به تکاپوی تقابل با ابزارهای قدرت بلوک شرقی انداخته است. از جمله پروژه عظیم «یک کمربند- یک جاده» چین که آمریکا در تلاش است با استفاده از رقابت فعال میان چین و هند، کریدورهای جهانی منهای چین را به عرصه رقابت با راه ابریشم جدید وارد کند. به همین دلیل تاکید بسیاری وجود دارد که هدف اصلی تشکیل ائتلاف چهارگانه راه‌اندازی یک «دالان امنیت غذایی» عنوان شود تا در پس یک جنگ احتمالی در آسیا، آمریکا و همراهانش در این ائتلاف، در مدیریت پیامد بحران غذایی تاثیرگذار باشند و مانع از شکل‌گیری انحصار در کریدورهای شمالی با نقش‌آفرینی چین، ایران و روسیه شوند. چنین آینده‌نگری‌ای بویژه بعد از جنگ در اوکراین اهمیت یافت که ترکیه موفق شد ابتکار حل بحران غلات را با میانجیگری میان مسکو و کی‌یف به دست بگیرد و تاثیر مثبت این اتفاق بر سیاست خارجی این کشور تا حدی بود که پیشنهاد معرفی اردوغان به عنوان نامزد کسب جایزه صلح نوبل مطرح شده است.  نگاه اسرائیل به ائتلاف چهارگانه بیشتر تحت تاثیر معادلات منطقه‌ای بویژه تقابل با ایران است. تنگنای ژئوپلیتیکی رژیم صهیونیستی و جغرافیای محصور شده توسط کانون‌های مقاومت در سوریه، لبنان و غزه این رژیم را به سمت راهبرد مقابله به مثل کشانده است. تحرکات اسرائیل در مرزهای غربی و شمال غرب ایران و تلاش برای نفوذ و حضور در مرزهای آبی و جنوبی ایران ذیل توافق آبراهام با بحرین و امارات حاکی از برنامه نفوذ در پیرامون ایران است. حساسیت مساله تجزیه‌طلبی و تهدید منافع ملی ایران به وسیله آن شاید باعث شده باشد فتنه‌انگیزی‌های اسرائیل در اقلیم کردستان و جمهوری باکو بیش از مرزهای جنوبی مورد توجه قرار بگیرد اما به این معنا نخواهد بود که اسرائیل روی تهدید‌های بالقوه‌ای که برای ایران در مرزهای جنوبی‌اش وجود دارد کمتر حساب باز کرده یا نادیده انگاشته است. * تهدید منافع ملی در آب‌های جنوبی ایران ائتلاف چهارجانبه به رهبری آمریکا و چشم‌انداز آن که خروجی تهدید‌آفرینی برای ژئوپلیتیک ایران دارد، ملزم می‌کند تحولات آن زیر ذره‌بین ایران قرار بگیرد. طرح امنیت غذایی و همکاری‌های مواصلاتی ذیل I2U2 به معنای تسریع در روند فعال‌سازی «کریدور عربی – مدیترانه» خواهد بود که اقیانوس هند را به شرق مدیترانه وصل می‌کند. این به معنای ظهور رقیب سرسخت برای ظرفیت‌های کریدوری ایران است، بویژه نقش استراتژیک بندر چابهار که ممکن است با کمرنگ شدن انگیزه‌های هند به منظور سرمایه‌گذاری و استفاده از آن، محدود شود. کریدور عربی - خاورمیانه یک پروژه آبی -ریلی است که هم‌اکنون بخش زیادی از آن  در حد طرح باقی مانده و نیازمند پیشرفت در همکاری و سرمایه‌گذاری طرف‌های ذی‌نفع است. این کریدور، بندر مومبای هند در سواحل غربی این کشور را به بندر جبل‌علی امارات وصل می‌کند، سپس از طریق خط ریلی راه‌‌آهن الاتحاد، امارات به عربستان سعودی متصل می‌شود. در ادامه نیازمند تکمیل یک خط ریلی از جنوب‌شرقی عربستان تا الحدیثه در مرز این کشور با اردن است و سرانجام 300 کیلومتر مسافت ریلی که مرز عربستان و اردن را به بندر حیفا در شرق مدیترانه می‌رساند که فقط 70کیلومتر از این مسیر فعال است.  اسرائیل به منظور بهره‌برداری ضدایرانی خود از ائتلاف کوآد خاورمیانه، نیاز به تقویت روابط خود با امارات و هند دارد تا منافع مشترک آنها با اسرائیل بر ایران ارجحیت یابد. بلافاصله بعد از آشکار شدن روابط اسرائیل و امارات در 2020،  فدراسیون بین‌المللی اتاق‌های بازرگانی هند و اسرائیل در امارات راه‌اندازی شد. هند بزرگ‌ترین مشتری تسلیحات نظامی رژیم ‌صهیونیستی است و در جریان سفر وزیر خارجه هند به سرزمین‌های اشغالی در اکتبر 2021، دو کشور توافقنامه همکاری نظامی 10 ساله امضا کردند. روابط تل‌‌آویو و ابوظبی تحت تاثیر توافق آبراهام در طول 2 سال گذشته رشد قابل توجهی داشته است. از نظر اقتصادی حجم مبادلات تجاری طرفین از 125 میلیون دلار سال 2020 به 700 میلیون دلار سال 2021 رسید و در 2022 از یک میلیارد دلار عبور کرد. سال 2021 با سفر مقامات وزارت جنگ اسرائیل به امارات با همراهی مدیران هفت شرکت فعال این رژیم در زمینه‌های نظامی، امنیتی و سایبری، اهداف افزایش همکاری‌های امنیتی طرفین دنبال شد. در مارس 2022، امارات اعلام کرد یک صندوق 10 میلیارد دلاری برای سرمایه‌گذاری در بخش‌های استراتژیک اسرائیل از جمله انرژی، آب، هوا و فضا، بهداشت و درمان و فناوری نوین کشاورزی ایجاد کرده است.  تمرکز طرفین بر آب‌های استراتژیک پیرامون شبه جزیره عربستان حساسیت ایران و عربستان را برمی‌انگیزد. پروژه اتصال خلیج‌فارس به بنادر اشغالی در شرق مدیترانه با مانع بزرگ ایران و  محور مقاومت از جمله انصارالله یمن در آبرا‌ه‌های جنوبی مواجه است. امارات و اسرائیل در این راستا به اشغال جزایر یمن و نقض حاکمیت این کشور مشغولند که تازه‌ترین مورد آن تخلیه اجباری ساکنان جزیره عبدالکوری با موقعیت ژئواستراتژیک نزدیکی به شاخ آفریقا و منابع نفت است. چنین تحرکاتی افزایش حضور و نفوذ ایران در اقیانوس هند، خلیج عدن و دریای سرخ به منظور کنترل موازنه قدرت در آب‌های جنوبی را ضروری کرده است. هرچند ائتلاف چهارگانه ظرفیت مطلوبی برای اهداف اسرائیل در جنوب خلیج‌فارس، همچنین تقابل آمریکا با چین دارد، اما بدون چالش هم نیست. چین روابط مطلوب و همکاری متعدد با اسرائیل و امارات بویژه سرمایه‌گذاری در بنادر دارد که پروژه مهار طرح کمربند و جاده را برای آمریکا سخت می‌کند. برخلاف اسرائیل، هند و امارات دارای سطحی از روابط و همکاری با ایران هستند، بویژه هند که ظرفیت بکر ترانزیتی ایران، سران این کشور را متوجه خود کرده است. کریدور شمال - جنوب، هند را به روسیه و اروپا متصل می‌کند و دارای مزیت اقتصادی نسبت به مسیر‌های جایگزین است. همچنین کریدور عربی - مدیترانه تا فعال‌سازی کامل، فاصله و موانع زیادی دارد اما انفعال در برابر تلاش‌هایی که با هدف انزوای مواصلاتی ایران در شمال و جنوب به جریان افتاده، مزیت‌های ژئوپلیتیکی ایران را کمرنگ می‌کند و از بندر چابهار تا بندر آستارا از رقابت‌های کریدوری خارج خواهند شد یا حداقل وزن تاثیرگذاری خود در موازنه ژئوپلیتیک راه را از دست خواهند داد.