جنگ دلار با روان مردم

آرمان امروز- مجتبي کاوه: کمتر کسي پيش‌بيني مي‌کرد دلار امسال از 50 هزار تومان عبور کند. حتي بدبين‌ترين کارشناسان اقتصادي نيز تا يک ماه قبل تصور نمي‌کردند دلار بتواند نه تنها از 50 هزار تومان رد شود به نرخ 60 هزار تومان نزديک شود اما با سياست‌هاي اشتباه اقتصادي دولت اکنون به راحتي مي‌توان قيمت‌هاي بسيار بعيدتر را هم براي اسکناس آمريکايي، امکان‌پذير و شدني ارزيابي کرد. نکته قابل تامل اين که مسولان اجرايي کشور کمترين مسئوليت پذيري را در مورد وضعيت کنوني اقتصادي دارند و گويي در يک دنياي موازي، مسئولان دولت کشور ديگري هستند!   کارشناسان اقتصادي معتقدند شرايط اقتصادي کنوني همان ابر تورمي است که از آن گريزان بوديم.
تکرار عبارات غيرواقع بينانه و بي اثر در برابر سقوط ارزش ريال
رمز گشايي از برنامه دولت در روزهاي آتي براي حل بحران ارزي که مخبر از آن با عنوان خلاقانه «هميني که هست» ياد کرده، کار چندان دشواري نيست. اين برنامه عبارت است از تکرار برخي عبارات از سوي مسئولان اقتصادي از جمله خاندوزي وزير اقتصاد، فرزين رئيس کل بانک مرکزي و هاموني رئيس بازار جديد التاسيس مبادله ارز و طلا . اين عبارات از فرط تکرار به راحتي در ذهن بسياري از ايرانيان نشسته است اما اگر هنوز با آنها آشنا نيستيد چند نمونه از آنها را به عنوان نمونه بخوانيد: «قيمت ارز در بازار آزاد بيان گر واقعيت هاي اقتصادي کشور نيست» يا «دلار در بازار آزاد توسط چند کانال تلگرامي به صورت کاذب نرخ گذاري مي شود» يا « به زودي شاهد آرامش بازار ارز خواهيم بود» يا عبارات ديگري نزديک به همين مضامين. به عبارت ديگر دولت بدون هيچ برنامه اصولي فقط شاهد و تماشاچي سقوط ارزش ريال است. سوال اينجاست که اگر انتقادات به بي برنامه گي دولت در برابر افزايش نرخ ارز و سقوط ارزش ريال نابجاست، برنامه اقتصادي دولت براي تغيير وضعيت موجود – غير از تکرار اين عبارات غيرواقع بينانه – چيست؟
ربط دادن جهش بورس به سياست هاي بانک مرکزي


يکي ديگر از نکات قابل توجه در ماجراي جهش ارز که کمتر در دولت هاي گذشته شاهد بوديم اين است که مسئولان اين دولت برخي تحولات که مثبت يا منفي بودن آن هم به سادگي قابل شناسايي نيست را به تمهيدات خود ربط مي دهند. نمونه آن اظهارات امير هاموني رئيس مرکز مبادله ارز و طلاي بانک مرکزي است که جهش اخير بورس را به موفقيت آميز بودن تمهيدات ارزي دولت ربط داده است. هاموني که سابقه نه چندان درخشان در بورس را هم يدک مي کشد – او در دوران جهش ها و ريزش هاي بورس رئيس فرابورس بود – درباره کارکردهاي مرکز مبادله ارز و طلا گفته است؛ « اين مرکز تأثير دوگانه‌اي خواهد داشت، جداسازي نرخ 28 هزار و 500 که قبلاً براي کالا‌هاي اساسي (دارو و تجهيزات پزشکي) اعلام شده است از نرخ‌هايي که مي‌تواند براساس عرضه و تقاضا براي کالا‌هاي غيراساسي کشف شود، يک تأثير آن بوده است، اين کار روند را شفاف مي‌کند و عرضه‌ها را سنگين‌تر کرده است. در اين مدت شاهد حجم معاملات بسيار خوبي در بازار بوده‌ايم، و بر عرضه ارز پتروشيمي، فولاد و معادن، مس تأثير مستقيم گذاشته است.
تأثير غيرمستقيم آن بر بازار‌هاي موازي از جمله بازار سرمايه است. در همين مدت کوتاه با توجه به اينکه پيش از اين ارز پتروشيمي‌ها در سامانه نيما معامله مي‌شد و اکنون به بازار دوم آمده است، اين مسئله توانسته است بازار سرمايه را هم رونق دهد، در همين مدت هم شاهد افزايش رشد بازار سرمايه هستيم که اميد مي‌رود يک رشد پايدار و متعادلي باشد که به بازار سرمايه مولد و اشتغالزايي کمک کند که سرمايه‌ها را از بازار‌هاي غيرمولد مانند ارز، طلا، مسکن به‌سمت بازار سرمايه آورد و بازار مالي رونق گيرد و فشار از بخش واقعي اقتصاد برداشته شود و بازار مالي را هم به رونق برساند.» به عبارت ديگر در حالي که کارشناسان بازار سرمايه معتقدند جهش هاي اخير بورس مستقيما به افزايش نرخ دلار در بازار آزاد مرتبط است هاموني مي گويد اين اتفاق که هنوز معلوم نيست سهامداران را منتفع يا متضرر کند ، از نتايج تاسيس مرکز جديدي است که او مديريت آن را به عهده دارد.
محمود جامساز کارشناس اقتصادي در گفتگو با «آرمان امروز» در تحليل شرايط کنوني و آينده بازار ارز مي گويد: سياست‌هاي اقتصادي دولت با واقعيت ها و شرايط کشور همخواني ندارد. درس هايي که از شکست سياست هاي قبلي نيز وجود دارد در اين دولت کاملا نديده گرفته شد و اشتباهات به همان شکل سابق تکرار شده است. به عنوان مثال، اعلام قيمت 28500 توماني براي دلار در سامانه نيما يکي از اشتباهاتي بود که از شکست آن از قبل مشخص بود چرا که دلار دستوري با قيمت ثابت يعني رشد تقاضاي کاذب و بي نظمي بيشتر در بازار. افزايشي که در نرخ دلار از ابتداي سال تاکنون شاهد بوديم از 120 درصد فراتر رفته است و چنين اتفاقي کاملا بي سابقه است اما در برابر چنين تحول بي سابقه اي ما شاهد سياست اصولي و منسجمي نيستيم.
وي با اشاره به ريشه هاي تنش بازار ارز، افزود: نا اطميناني هاي اقتصاي و تورم و بحران ارزي متغيرهاي به هم پيوسته اند و ريشه اصلي آنها را بايد در افزايش تنش سياسي بين ايران و غرب جستجو کرد. اقتصاد کشور ما معايب ساختاري فراواني دارد اما آنچه در ماه هاي اخير اين تنش بي سابقه را ايجاد کرده از بين رفتن اميدها به کاهش تقابل ايران و غرب و احياي برجام بوده است. با از بين رفتن اميد به احياي برجام – هرچند بورل مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا هر از چندي از اميدي کمسو براي احياي آن سخن مي گويد – و از سرگيري دور جديدي از تحريم ها عليه ايران به فعالان اقتصادي ما اين سيگنال را مي دهد که دوره تسامح غرب براي فروش نفت و بازگشت منابع ارزي ايران به پايان نزديک شده و وضعيت منابع ارزي کشور تضعيف خواهد شد. طبعا با چنين چشم اندازي تقاضا براي ارز افزايش مي يابد و دولت و بانک مرکزي هم نمي توانند چنين تقاضايي را جواب بدهند.
جامساز با بيان اين که در حال حاضر آينده براي تجار مبهم است مي افزايد: مديريت بازار ارز با نرخ ارز شناور نيازمند منابع لازم است اما وقتي دلار در مرکز مبادله دائما به قيمت بازار نزديک مي شود نتيجه اي که به دست مي آيد اين است که منابع لازم براي اجراي اين سياست در اختيار بانک مرکزي نيست و اين نااطميناني باعث افزايش بيشتر تقاضاي ارز و رشد قيمت در بازار مي شود.
وي در پايان با اشاره به تورم بالاي 48 درصدي و تورم نقطه به نقطه 70 درصدي خاطر نشان کرد: بايد بدون تعارف گفت ابر تورم که از آن گريزان بوديم اکنون ديگر آغاز شده است و اگر خواستار خروج از آن هستيم بايد تغيير و تحولات بنيادي در برنامه هاي اقتصادي و سياسي را هر چه سريع تر آغاز کنيم.