درماندگی یا مکاری؟

گروه سیاست خارجی: مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ایران دنبال چیست؟ رافائل گروسی در حالی پس از یک سال موفق شد برای سومین بار به تهران سفر کند و با جمعی از مقامات عالی‌ رتبه ایران گفت‌وگو داشته باشد که متاسفانه ۲ مرتبه قبلی سفر این دیپلمات آرژانتینی، برنامه هسته‌ای ایران را با چالش مواجه کرده است. سفر گروسی به ایران در شرایطی انجام شده که مدیرکل آژانس طی چند ماه گذشته برای پذیرش خود در تهران به التماس افتاده بود. ریجکت کردن درخواست‌های مکرر آقای مدیر‌کل برای سفر به تهران در پی اقدامات ایران در کاهش دسترسی‌های بازرسی آژانس و قطع بیش از 20 دوربین آژانس در تاسیسات ایرانی انجام گرفت؛ تصمیمات جبرانی‌ای که تهران در واکنش به قطعنامه ضد‌ایرانی آخر شورای حکام در دستور کار قرار داد. با این مقدمه پرسش اساسی پیرامون اهداف سفر گروسی به ایران در آستانه نشست آتی شورای حکام - که دست بر قضا  تصمیم درباره انتخاب مجدد گروسی در این مسند هم از دستور کارهای نشست جاری خواهد بود- شکل می‌گیرد. در شرایطی که برجام در برزخ تصمیمات و عدم تصمیمات واشنگتن قرار گرفته است، سفر رافائل ماریانو گروسی به احتمال فراوان با طراحی‌های دولت آمریکا برای تعیین تکلیف توافق انجام شده است. آمریکایی‌ها هر روز از اینکه دیگر توافق هسته‌ای و مذاکرات اولویت آنها نیست صحبت می‌کنند، با این حال روانه کردن گروسی به ایران سومین اقدامی است که پس از فعال کردن مجدد کانال تبادل پیام مسقط و دوحه در مدت اخیر انجام داده‌اند. با این وصف، تعاملات ایران و آژانس در دوره مدیریت گروسی نشان می‌دهد مدیرکل آژانس به صورت کامل این نهاد فنی و تخصصی را به ابزار فشار و امتیازگیری طرف غربی و آمریکایی در مقابله با ایران قرار داده، این رویکرد اگرچه در دوران ریاست یوکیا آمانو و محمد البرادعی بر آژانس هم دنبال می‌شد اما در دوران مدیریت گروسی این رویه سیاسی‌کارانه و غیرحرفه‌ای تشدید شد. در دوران گروسی چند قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام به تصویب رسیده است. این علاوه بر پرونده  ادعاهای جدید درباره برخی اماکن ایرانی است که با پرونده‌سازی صهیونیست‌ها گشوده شد. گروسی خرداد امسال در آستانه نشست فصلی شورای حکام، در یک سفر غیرمتعارف و بی‌سابقه به تل‌آویو رفت تا به تهدیدات این رژیم علیه برنامه هسته‌ای ایران گوش فرا دهد! سفر مدیرکل آژانس به اسرائیل در شرایطی انجام شد که این رژیم چند مرتبه مبادرت به حملات خرابکارانه به تاسیسات هسته‌ای ایران کرده و در تمام این موارد آژانس و مدیرکل کاملا سکوت کرده و به محکومیت این حملات تروریستی نپرداختند.  اولین سفر گروسی به ایران در شهریور 99 هم برای او پربار بود. دولت روحانی در آن مقطع با توجه به نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با استدلال اینکه بهانه از آمریکایی‌ها گرفته شود، به ادعاها و درخواست‌های آژانس نسبت به 2 مکان ایرانی مشروعیت بخشید که تا همین امروز گزارش‌های آژانس بر همین مبنا نگاشته می‌شود. آژانس این را همچنین ذیل PMD مبنایی برای افزوده شدن به پیکره احیای برجام قرار داد که در صورت باز ماندن می‌توانست - و می‌تواند - کل مزایای توافق را برای ایران بلااثر کند. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش‌جدید خود هم که به نظر می‌رسد فضاسازی این آژانس علیه تهران است، اعلام کرد ایران به برخی تعهدات خود در توافق هسته‌ای سال 2015 عمل نکرده است. آژانس همچنین گفته در حال انجام رایزنی‌هایی با ایران درباره منشأ ذرات اورانیوم ۸۴ درصدی کشف‌شده در تاسیسات هسته‌ای فردو است. در گزارش آژانس اتمی تصریح شده ایران طی نامه‌ای در ۲۰ فوریه درباره وجود ذرات اورانیوم 83.7 درصدی در فردو گفته ممکن است «نوساناتی ناخواسته در سطح غنی‌سازی» اتفاق افتاده باشد. در فضای کنونی هم که دولت بایدن طی چند ماه گذشته یک میدان جنگ گسترده با داغ کردن بی‌ثباتی در داخل ایران و همزمان کارزار دیپلماتیک و وضع تحریم‌های جدید ایجاد کرده است، سفر گروسی به تهران فقط با این اتفاق قابل توجیه خواهد بود که بخشی از فرآیند عقب‌نشینی واشنگتن از توطئه‌گری و مکاری علیه ایران و ناامیدی از ایجاد ناامنی در کشور و  انجام توافقی با تأمین منافع اقتصادی ایران باشد. یعنی سفر گروسی تنها زمانی می‌تواند مفید تلقی شود که رهاورد آن بتواند بخشی از حصول نتیجه و گره‌گشایی از وضعیت فعلی مذاکرات و توافق  مطلوب ایران داشته باشد؛ در غیر این صورت سفر گروسی، افتادن در دام بیهوده و دور باطلی است که جز مانع تراشی بر سر برنامه هسته‌ای ایران آورده‌ای برای کشور نخواهد داشت.  شاید بد نباشد مسؤولان در ایران این قسمت از خاطرات مایک پمپئو را بخوانند؛ جایی که رئیس پیشین سیا و وزیر خارجه دونالد ترامپ در فصل ششم کتاب خاطراتش که بتازگی منتشر شده، درباره نحوه انتخاب گروسی به عنوان مدیرکل آژانس انرژی اتمی نوشته ‌است: «سال ۲۰۱۹ مدیر‌کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درگذشت. چالش برای جایگزینی او، در اصل، مبارزه‌ای بود بر سر دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای. ما دوستی به نام رافائل گروسی را می‌خواستیم. در سفرم به وین به عنوان عضوی از کنگره با او آشنا شده بودم. ما گروسی را با قاطعیت انتخاب کردیم».