جنگ مناره ها و مسئولان ما! 

در شرایطی که میهن عزیزمان وارد یک جنگ ترکیبی( آمیخته‌ای از جنگ سیاسی، جنگ کلاسیک، جنگ نامنظم، جنگ مجازی، خبررسانی جعلی و شایعه پراکنی، فشار دیپلماتیک، جنگ دادگاهی، یورش فرهنگی، ایجاد تضاد دینی و...) گسترده قرار دارد، موضع برخی از متولیان امر با اقداماتی که نشان از ناآگاهی از نتایج و تبعات اظهاراتشان است یا بی تفاوت به پیرامون خود هستند، نگرانی های زیادی را ایجاد کرده است و حکایتی تاریخی را تداعی می کند که برای اهل نظر خالی از لطف نیست. تقریباً 700 سال پیش در اصفهان مسجدی می‌ساختند. کار تمام شده بود و کارگران در حال انجام خرده کاری‌های پایانی بودند. پیرزنی از آن جا رد می شد، ناگهان پیرزن ایستاد و گفت به نظرم مناره مسجد کج است! کارگران خندیدند، ولی معمار با صدای بلند فریاد زد ساکت! چوب بیاورید، کارگر بیاورید، چوب را به مناره تکیه دهید، حالا همه با هم، فشار دهید، فشااااااااااار! و مرتب از پیرزن می‌پرسید مادر درست شد؟ بعد از چند دقیقه پیرزن گفت درست شد و دعاکنان دور شد.  کارگران گفتند مگر می‌شود مناره را با فشار صاف کرد؟معمار گفت: نه! اما می‌توان جلوی شایعه را گرفت! اگر پیرزن می‌رفت و به اشتباه به مردم می گفت مناره کج است و شایعه کج بودن مناره گسترش می یافت، دیگر هرگز نمی شد مناره را در نظر مردم صاف کرد! ولی من الان با یک چوب و کمی فشار، مناره را برای همیشه صاف کردم! تاریخ ایران و تشیع حادثه های تلخی را در حافظه خود دارد؛ حوادثی با چاشنی شایعه، اخبار و روایت های غیر موثق و ناامید کننده که جنگ ترکیبی برای اهل مطالعه و دقت در تاریخ را به معنای واقعی تداعی کرده است.  فضایی که می طلبد نه تنها مدیران ما باید جنگ روایت ها و شایعه ها را جدی بگیرند، بلکه جا‌دارد  تمام ملت عزیز ایران درباره این هجمه ترکیبی و جنگ روایت ها هوشیار و مواظب باشند که در این جنگ رسانه ای و مجازی، فریب خبررسانی های جعلی و شایعه پراکنی ها را نخورند و به موقع وارد عمل شوند.  در این میان، نقش مدیران و مسئولان و دستگاه های عریض و طویل دولتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این که در زمان مناسب و با عقلانیت، تدبیر و دقت در برابر هجمه تبلیغاتی عظیم و کم سابقه دشمن آمادگی داشته باشند و منفعل عمل نکنند.  آن چه  بدیهی است ماجرای مسمومیت دانش آموزان یک مسئله عینی بوده که افکار عمومی را نگران کرده است تا جایی که حتی مراجع عظام تقلید هم به مسئله ورود کرده اند و خواستار مشخص شدن کم و کیف ماجرا هستند. دستور شخص رئیس جمهور به وزیر کشور و دستگاه های مسئول و همچنین دستور دادستان کل کشور نشان از ورود دستگاه های مسئول برای برخورد با این مسئله است،  اما این که درخصوص مسمومیت مشکوک دانش آموزان در سراسر کشور و متعاقب آن هجمه تبلیغاتی و فضاسازی رسانه ای رسانه های معاند، اظهارات و موضع گیری های متناقضی از سوی برخی مسئولان و رسانه های کشور منعکس می شود، غیرقابل قبول است.  این که به رغم همه جوسازی ها و دروغ پراکنی رسانه ای دشمن، هنوز برخی مسئولان و دستگاه ها نمی دانند چگونه باید در برابر شایعات و فضاسازی ها رفتار کنند نیز تاسف بار و نگران کننده است.  این که سرعت عمل و دقت نظر در رفع شبهات و پاسخ به شایعات وجود ندارد و آشفتگی در مواجهه با جنگ تبلیغاتی دشمن وجود دارد، آسیب زاست.  این که باور کنیم مرجعیت رسانه ای چقدر می تواند در چنین مواقعی در مواجهه با  موج  شایعات و خبرهای غیر موثق و حتی هدفمند دشمن خارجی موثر باشد. باور کنیم که برای داشتن مرجعیت رسانه ای، باید نگاه جدید به رسانه و کارکردها و جایگاه آن در جامعه داشت. رسانه مستقل و پرسشگر که اعتماد افکار عمومی را پشت سر خود دارد، فرصت است و درست در همین مواقع می تواند به عنوان ابزار مهمی برای خنثی کردن موج شایعه سازی هدفمند، موثر واقع شود و باور کنیم تا زمانی که به این باور نرسیم مدام باید برای مقابله با هر بحران ساختگی توان و نیروی مضاعفی را خرج کنیم و تازه مطمئن هم نباشیم که تا چه حد آن را مهار کرده ایم. در نهایت این که نباید به راحتی اجازه دهیم مناره جامعه ما با اخبار جعلی و شایعات کج شود و باید با تبیین و اقدام به موقع، مناره هایی را که در حال کج شدن هستند در نزد افکار عمومی صاف کنیم!