واکاوی طلاق عجیب به‌خاطر ترشی!

  همه زوج‌ها در روابط خود با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند. این مشکلات می‌تواند شدید یا خفیف، مربوط به یک دوره زمانی کوتاه یا دراز مدت  باشد. همچنین می‌تواند از علل رفتاری و هیجانی مختلف سرچشمه بگیرد. ناتوانی در مدیریت این چالش‌ها، زندگی‌ مشترک را با خطرات زیادی مواجه می‌کند. به‌تازگی ماجرای طلاق یک زوج که ردپای ترشی در آن دیده می‌شود، خبرساز شده است. واکاوی آن از منظر روان‌شناسی می‌تواند درس‌های درخور تاملی برای همه زوج ها داشته باشد.

    چرا کار سپهر و سولماز به طلاق کشید؟
این مرد در دادگاه خانواده درباره علت درخواست طلاق گفت: «آقای قاضی، سه سال است با همسرم ازدواج کرده‌ام. من و همسرم تحصیلکرده هستیم. وضع مالی و درآمد من خوب است. تقریبا زندگی مرفهی داریم. ولی بعد از ازدواج متوجه شدم او علاقه عجیبی به تهیه ترشی دارد... سولماز کم‌کم برای خودش مشتری پیدا کرد و دیگر از صبح تا شب در حال درست کردن انواع ترشی بود. سفارش می‌گرفت و درست می‌کرد. در مقابلش هم پول می‌گرفت... . به او گفتم دست از این کارش بردارد چون باعث آبروریزی من می‌شود. بارها چند نفر از دوستان و بستگانم به من کنایه می‌زدند که اگر پول می‌خواهم بدون خجالت به آن‌ها بگویم...». در ادامه، همسر این مرد هم به قاضی گفت: «من عاشق آشپزی و تهیه ترشی هستم. اوایل برای دل خودم این کار را انجام می‌دادم، ولی کم‌کم، هر فردی که از ترشی‌های خانه ما می‌خورد، از من می‌خواست برایش درست کنم، ولی سپهر هر بار دعوا به راه می‌انداخت، در صورتی که باید به من افتخار می‌کرد. او به جای این‌که از من تشکر کند، هر روز تحقیرم می‌کرد. به خاطر این مسئله بی‌اهمیت مرتب دعوا داشتیم...».


    احساس آسیب‌دیدن نیازهای ژنتیکی
زمانی که هر انسانی در جایگاه همسر قرار می‌گیرد و متوجه می‌شود،احتمال دارد نیازهای ژنتیکی او آسیب ببیند، گاهی عکس‌العملی غیرمعمول نشان می‌دهد که معمولا به گزارش‌های تعجب‌آوری از مشاوران یا دادگاه های خانواده منجر می‌شود. یکی از آن‌ها، داستان زندگی سولماز و سپهر است. در صورتی که با کمی بررسی می‌توان متوجه شد درست کردن و فروش ترشی توسط سولماز و درخواست جدایی سپهر ناشی از نادیده ‌گرفتن نیازهای اولیه این زوج است. پنج نیاز ژنتیک و برنامه‌ریزی شده برای هر انسان که باید با تلاش خود و حمایت شریک زندگی در تمام طول عمر برآورده شود عبارت اند از : 1- نیاز به عشق و احساس تعلق  2- نیاز به آزادی 3- نیاز به پیشرفت و خودشکوفایی 4- نیاز به تفریح 5- نیاز به بقا. اگرچه ما انسان‌ها در ژن‌های خود این نیازها را به عنوان دستورالعمل‌هایی از پیش‌برنامه‌ریزی شده داریم، اما برای چگونگی برآورده شدن این نیازها باید آموزش ببینیم.
    خودشکوفایی سولماز در برابر احساس قدرتمندی سپهر
در سولماز نیاز به پیشرفت و خودشکوفایی دیده می‌شود که بعد از تهیه ترشی و تشویق شدن از سوی دوستان و بستگان احساس می‌کرده مسیر درستی را برای خودشکوفایی انتخاب کرده و بعد از مدتی که با این کار درآمدزایی داشته، نیاز به آزادی و استقلال هم در او شکوفا و موجب شده است تمام وقت خود را صرف این مسیر کند. این اتفاق در صورتی است که تصمیمات سولماز برای برآورده کردن نیازهای خود آسیب جدی به رابطه‌اش با همسرش وارد کرده و باعث شده است نیازهای سپهر از جمله نیاز به حمایت عاطفی و احساس قدرتمندی و ارزشمندی در محیط زندگی آن‌ها از جانب همسرش نادیده گرفته شود.
    پاسخ اصولی به نیازها در زندگی‌مشترک
با توجه به این‌که زندگی‌ مشترک نوعی همزیستی و تعامل بین دو انسان از جنس مخالف، تربیت، فرهنگ و نگرش متفاوت با نیازهای برآورده نشده است، لازم و ضروری است که زوج ها در زندگی‌ مشترک مدام به آموزش و ترقی پنج نیاز ژنتیک خود و همچنین همسرشان بپردازند. به این معنا که برآورده‌شدن نیاز من در زندگی مشترک چه مقدار منفعت برای من ایجاد می کند و آیا باعث رشد و رفع نیاز همسرم هم می‌شود یا برآورده شدن نیاز من موجب آسیب زدن به همسر یا آسیب به رابطه زن و شوهری می‌شود؟ با توجه به داستان سولماز و سپهر متوجه پافشاری سولماز برای ادامه تهیه ترشی می‌شویم؛ زیرا سولماز نیاز به توجه و عشق از جانب همسرش دارد، در صورتی که با عکس‌العمل تحقیر و بی‌اهمیتی از جانب سپهر روبه روست. متاسفانه از آن جایی که این زوج برای برآورده کردن نیازهای اولیه‌شان آموزشی ندیده‌اند، علت جدایی خود را آبروریزی سولماز و خودخواهی سپهر می‌دانند، در صورتی که این زوج با آموزش و تفکر به راحتی می‌توانند نیازهای اولیه خود و همسرشان را برآورده و مسیری را برای ادامه انتخاب کنند که بسیار لذت بخش است و در این مسیر در کنار هم رشد و شکوفایی داشته باشند. افرادی در زندگی مشترک موفق و خشنود هستند که بتوانند زمانی که باید نیازهایشان عملی شود، مسیری را انتخاب کنند که این مسیر مشابه با نیازهای شریک زندگی  آن ها باشد؛ زیرا هر فردی در مسیر زندگی فقط می‌تواند خود را تغییر دهد نه همسر یا فرد دیگری را.