نسخه فوری بپیچید!

ملیحه محمودخواه–«محمد رئیس‌زاده»، رئیس سازمان نظام پزشکی، اعلام می‌کند: «جامعه پزشکی در برخی رشته‌های تخصصی و فوق‌تخصصی با چالش‌های اساسی مواجه است و از این‌رو ممکن است در آینده، فارغ‌التحصیلی از این رشته‌ها نداشته باشیم.»

او توضیح می‌دهد که آمار پایین متقاضی برای تحصیل در رشته‌های تخصصی و فوق‌تخصصی در سال‌های آینده مشکل‌ساز‌ خواهد بود و با کمبود پزشک در برخی از رشته‌های تخصصی روبه‌رو خواهیم شد.

متولدان دهه 50و قبل آن یادشان می‌آید که پیش از انقلاب اسلامی، کشور با معضل کمبود پزشک روبه‌رو بود و به همین علت پزشکانی از کشورهای همسایه مانند هند و پاکستان برای مداوای بیماران به ایران می‌آمدند. یکی از مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی این است که آمار پزشکان ایرانی در کشور افزایش پیدا کرد و آنقدر در این حوزه سرآمد شدیم که نه‌تنها نیازی به حضور پزشکان از دیگر کشورها نداشتیم، بلکه ایران به قطب گردشگری سلامت خاورمیانه تبدیل شده بود و بیماران زیادی از کشورهای عراق، پاکستان و آذربایجان هر سال برای انواع درمان‌ها به کشور ما می‌آمدند. اما پس از کرونا و مشکلاتی که در حوزه سلامت به‌وجود آمد، ورق برگشت و شاهد مهاجرت تعداد زیادی از پزشکان کشورمان هستیم و مسئولان هشدار می‌دهند که اگر این شرایط ادامه پیدا کند، دوباره شاهد حضور پزشکان خارجی در کشور خواهیم بود.

یک رشته طولانی

ایرج فاضل، رئیس جامعه جراحان در گفت‌وگو با «شهروند» درخصوص کمبود پزشک متخصص قلب در ایران می‌گوید: «بعد از انقلاب، زحمت زیادی برای مملکت کشیده شد و پزشکی ما به‌روز و در جهان زبانزد شد. پیشرفت جامعه پزشکی تا حدی بود که هیچ ایرانی‌ای برای درمان، راهی خارج از کشور نشود و همه نوع جراحی پیچیده‌ای؛ از قلب گرفته تا مغز و پیوند اعضا در داخل انجام شد، اما هم‌اکنون این وضعیت به خطر افتاده است.»

او به این موضوع اشاره می‌کند که پزشکی یکی از طولانی‌ترین رشته‌های تحصیلی دانشگاهی است، چنانچه پزشکی عمومی هفت سال و بعد دو سال طرح دارد و برای تخصص نیز ۳ تا ۶ سال و برای فوق‌تخصص هم همین سال‌ها باید طی شود. یک نفر تا ۴۰ سالگی برای پزشکی باید درس بخواند و بعد از آن تحت شرایط خاص وارد چرخه فعالیت شود که باعث می‌شود افراد انگیزه‌شان را برای گرفتن تخصص از دست بدهند.

این پزشک متخصص تاکید می‌کند: «امسال برای رشته جراحی‌ عروق ۱۸ نفر ظرفیت داشتیم، اما فقط دو نفر ثبت‌نام کرده‌اند و در رشته‌هایی مانند جراحی‌ قلب، طب‌ اورژانس و… ظرفیت خالی زیادی داریم.»

محمدعلی محسنی‌بندپی، عضو کمیسیون بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مجلس شورای اسلامی نیز به «شهروند» می‌گوید: «در سال‌های اخیر شاهد کاهش رغبت بسیاری از دانشجویان برای ادامه تحصیل در رشته‌های مختلف هستیم که یکی از آنها رشته جراحی قلب است. این کاهش اقبال پزشکان عمومی برای تصاحب صندلی‌های رشته‌های تخصصی و فوق‌تخصصی به‌شدت بر کمیت، کیفیت، سرعت و دقت خدمات بهداشتی- درمانی و تداوم و توسعه آن تاثیری سوء گذاشته و خواهد گذاشت. زنگ خطر این ماجرا از سال 96به صدا درآمده است و آثار آن در سال‌های آینده خودش را نشان خواهد داد.»

یکی از سخت‌ترین رشته‌های دنیا

پروفسور محمدعلی حسینی، فوق‌تخصص جراحی قلب و عروق هم به «شهروند» می‌گوید: «شاید بگویید چون در این رشته درس خوانده‌ام این را می‌گویم، اما می‌توانید از متخصصان سایر رشته‌ها هم بپرسید که هیچ رشته‌ای به اندازه جراحی قلب، سخت نیست. هر فرد در این رشته باید 7سال عمومی و 5سال تخصص بخواند. یک نفر باید ۱۴ سال مستمر تحصیل و کار کند تا در ۴۰ سالگی جراح قلب شود. این در حالی است که جراحی قلب، رشته‌ای بسیار سخت و پراسترس است. جراحی قلب، تنها رشته‌ای است که آمار مرگ‌و‌میر بیمار در اتاق عمل و بیمارستان در آن بالاست و این فزونی مرگ‌و‌میر بیماران منحصرا به پزشک ارتباطی ندارد، بلکه وابسته به امکانات تکنولوژی، تکنیک جراحی و امکانات بخش مراقبت‌های ویژه است.»

لحظات پراسترس برای جراحان قلب

سیروس عباسی، جراح قلب در بیمارستان نمازی شیراز، نیز به «شهروند» می‌گوید: «جراح قلب، لحظات پراسترسی را سپری می‌کند و ساده‌ترین عملی که انجام می‌دهد بیش از 4ساعت زمان می‌برد. جراحی قلب، کاری تیمی و طاقت‌فرساست و دستیاران جراح قلب باید در طول عمل حضور داشته باشند. گاهی یک جراحی ۱۲ ساعت طول می‌کشد.»

او تاکید می‌کند: «به‌دلیل فوتی‌های زیاد عمل‌های قلب، تعداد شکایت‌ها از جراحان قلب بالاست که باعث می‌شود پزشکان از کار ناامید شوند. هر بیماری که تحت عمل، عارضه‌ای پیدا کند یا فوت شود، بلافاصله از پزشک شکایت می‌شود و باید برای کاری که درست انجام داده دو سال پله‌های دادگاه را بالا و پایین برود.»

عباسی با اشاره به اینکه هم‌اکنون آمار پزشکانی که مهاجرت کرده‌اند، بالاست و شاید مجبور شویم برای درمان بیماران قلبی و برخی از جراحی‌ها، بیماران را به خارج از کشور بفرستیم، ادامه می‌دهد: «بعد از کرونا تعداد بیماران قلبی بالا رفته، این در حالی است که تعداد آمار پزشکان متخصص قلب بعد از کرونا و شرایطی که در آن زمان به‌وجود آمد، کاهش چشمگیری یافته است.»

او راهکار حل این معضل را بازگشت اعتبار پزشکان متخصص قلب می‌داند و ادامه می‌دهد: «ابتدای امر باید اعتبار و حیثیت پزشک به او بازگردد، همچنین تعرفه پزشکان نسبت به مشکلات اقتصادی روز تعیین شود. اگر هم کسی به‌دنبال حل این معضل نباشد، درنهایت مجبورند از هند، پاکستان و کشورهای اطراف جراح قلب بیاورند.»

این جراح قلب توضیح می‌دهد: «روش‌های جدیدی مانند آنژیوپلاستی سبب شده انجام عمل‌های جراحی در همه دنیا کاهش پیدا کند، به این معنا که جراح قلب باید استند بای بماند که اگر آنژیوپلاستی جواب نداد، او اقدام به عمل جراحی کند.امروزه همکاران جراح قلب در شهرستان‌ها درآمدهای پایینی دارند، به همین دلیل ترجیح می‌دهند رشته‌های پرسود دیگری را انتخاب کنند. بسیاری از پزشکان، رشته‌های جراحی قلب را ترک کرده‌ یا برگشته‌اند به پزشکی عمومی.»

او با تاکید بر اینکه طبیعتا کاهش استقبال پزشکان از جراحی قلب می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری بر بدنه جامعه بگذارد، می‌گوید: «شاید با کمبود متخصص جراحی پلاستیک اتفاق خاصی رخ ندهد، ولی با کمبود جراحان قلب، جان مردم به خطر می‌افتد. البته باید گفت شاید در تهران تعداد پزشکان قلب کم نباشد، اما وقتی در سراسر کشور تعداد متخصصان قلب کاهش پیدا کند، یک معضل همه‌جانبه است و نمی‌توان تنها یک ‌جانب را سنجید.»

او تاکید می‌کند که براساس آمارها تقریبا دانشگاه‌ها سالی ۲۰۰ نفر را برای تخصص، آموزش می‌دهند. در نتیجه، این تعداد برای کشور ما بسیار اندک است. از طرفی شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه به‌گونه‌ای است که هم‌اکنون تب‌وتاب مهاجرت را در بین پزشکان داغ کرده است. پزشکان عمومی که به هر دلیلی از ایران مهاجرت می‌کنند در همان کشور مقصد چهار سال ادامه تحصیل می‌دهند و تخصص می‌گیرند تا با همان مدرک بتوانند موقعیت شغلی بهتری برای خودشان دست‌وپا کنند، زیرا اگر متخصصان از ایران به کشورهای اروپایی بروند باید دوباره از پزشکی عمومی شروع کنند.

او با اشاره به این موضوع که هم‌اکنون تعداد جراحان قلب در شهرستان‌ها و پایتخت رو به کاهش است و این مسئله جای تأمل دارد توضیح می‌دهد:« این را هم باید بدانید که جراح به تنهایی کافی نیست، بلکه باید امکانات لازم هم وجود داشته باشد که طبیعتا هزینه امکانات سرویس جراحی قلب بسیار سنگین است. با این حال به‌نظرم هرچه تعداد جراحان قلب افزایش یابد به همان میزان هم تجربه آنها کم می‌شود. بنابراین به جای اینکه جراحان بیشتری تربیت شود باید وسایل انتقال سریع بیمار به پایتخت یا نزدیک‌ترین مرکز پیشرفته هموار شود. جراحان متخصص هفته‌ای ۱۰ تا ۱۵ عمل دارند، بنابراین تجربه آنها در این مواقع ملاک است نه تعداد زیاد جراحان. اینکه به هر دلیلی جراح قلبی را در شهرستانی که امکانات لازم را برای عمل نداشته باشد، مقیم کنیم، او کار چندانی نمی‌تواند انجام دهد.