معنای توافق ایران و عربستان

پس از برگزاری پنج دور مذاکرات اولیه به میزبانی عراق و عمان، سرانجام دو روز پیش جمهوری اسلامی ایران و عربستان پس از مذاکرات فشرده نهایی در چین توافق کردند که پس از هفت سال روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند. این توافق که با واکنش گسترده بین‌المللی مواجه شد آثار و تبعات منطقه‌ای و بین‌المللی و معانی راهبردی کلانی در بطن خود دارد.
مهم‌ترین معنای این توافق را باید نمودار شدن یکی از مهم‌ترین نشانه‌های تغییر نظم جهانی و پایان ابرقدرتی یکه‌تاز امریکا دانست. برای حدود چهار دهه امریکا خود را به عنوان ابرقدرت بلامنازع جهان معرفی می‌کرد و البته با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان رقیب اصلی و ابرقدرت بلوک شرق در پایان جنگ سرد، اغلب کشور‌ها هم این را پذیرفته بودند. امریکایی‌ها در این مدت منادی نظم نوین جهانی بودند که با تسلط لیبرال سرمایه‌داری، در واقع داعیه رهبری بشریت را داشته و به دنبال برقراری نظمی بودند که تأمین‌کننده کامل منافع و ایدئولوژی آن‌ها با استثمار دیگر کشور‌ها و ملت‌ها باشد. بوش پدر در روز ۲۶ دی ۱۳۶۹ حدود دو ساعت پس از آغاز حمله ائتلاف تحت امرش شامل ارتش‌های ۲۸ کشور از پنج قاره جهان به ارتش صدام در یک سخنرانی گفت: «این یک لحظه تاریخی است. ما در سالی که گذشت، پیشرفت بزرگی در اتمام دوره طولانی درگیری و جنگ سرد داشته‌ایم. ما این فرصت را پیش رو داریم که برای خود و برای نسل‌های آینده نظم نوین جهانی ایجاد کنیم.» به مدت چهار دهه تمام تلاش دولت ایالات متحده این بوده که این نظم را کاملاً مسلط نموده و کشور‌هایی، چون ایران که آن را نپذیرفته و در برابر آن مقاومت می‌کردند، دچار ضعف یا فروپاشی کند و موانع برای تحقق این استیلای کامل را از سر راه بردارد، ولی مدت‌هاست که تغییرات بزرگی در عرصه جهانی در حال رخ دادن است. با مقاومت کشور‌های مستقل و فداکاری ملت‌های بزرگی، چون ایران، صحنه روابط بین‌الملل در حال یک تغییر اساسی است و نشانه‌های این تغییر مدت‌هاست در حال رخ‌نمایی است. به چالش کشیدن اروپا در اوکراین به دست روسیه از حدود یک سال پیش نشان می‌داد که دوران یکه‌تازی غرب در حال پایان یافتن است و کشور‌ها کم‌کم در حال بازیابی اعتماد به نفس خود برای پایان دادن به نظم یکجانبه و غیرعادلانه فعلی جهانی هستند. توافق ایران با عربستان در حالی‌که عربستان تا پیش از این یکی از کشور‌های در مدار غرب، و به خصوص امریکا، بود بدون نقش‌آفرینی و حضور امریکا و در کشور چین، به عنوان یکی از قدرت‌های بزرگ جهانی و از قطب‌های اصلی جهان چندقطبی پیش رو، به روشنی این تغییر نظم جهانی را نشان می‌دهد.
‌دولت آقای رئیسی برخلاف دولت قبل که تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد غرب گذاشته بود و امید داشت که از مسیر برجام به محوریت امریکا به عنوان کدخدای جهانی و بعد از بدعهدی امریکایی‌ها با امید به اینستکس اروپایی به رفع مشکلات پرداخته و مسائل اقتصادی و دیپلماتیک کشور را حل کند، از همان ابتدای کار اعلام کرد که گسترش روابط با همسایگان و نیز قدرت‌های مختلف جهانی را در دستور کار دارد و بنا ندارد مسیر دولت قبل را ادامه دهد. این سیاست تاکنون با پذیرش ایران در سازمان شانگهای، بهبود روابط اقتصادی و دفاعی با روسیه و گسترش روابط با کشور‌های همسایه همراه بوده و امروز با توافق جدید به سمت کاهش مشکلات و چالش‌ها با عربستان و برخی کشور‌های عربی منطقه به پیش می‌رود. این سیاست که تاکنون موفق نشان داده، علاوه بر کاهش تنش‌ها به زودی آثار اقتصادی بزرگ خود را نیز نشان خواهد داد.
‌عربستان سعودی نیز متوجه شده که امریکا رو به افول است و دیگر آن قدرت و تأثیرگذاری سابق را در عرصه بین‌الملل ندارد. از طرفی قدرت روزافزون ایران در صحنه جهانی و به نتیجه نرسیدن برجام که به عنوان یک عامل مهار ایران و تأمین‌کننده امنیت عربستان و دوستان امریکا در منطقه عمل می‌کرد نیز مزید بر علت شده و باعث شده که در سیاست خارجی خود یک محاسبه مجدد انجام دهد. عربستان به این نتیجه رسیده که در شرایط کنونی حل مشکلات با ایران و نزدیکی به محور ایران-چین-روسیه در نظم جدید جهانی پیش رو، بیشتر و بهتر امنیت و منافعش را تأمین خواهد کرد تا تداوم پیروی از امریکای در حال افول!


علاوه بر نمودار شدن ضعف امریکا و ارسال پالس روانی به مردم جهان مبنی بر تغییر نظم جهانی که ضربه محکمی بر پرستیژ جهانی در حال افول امریکا است، می‌توان گفت که رژیم صهیونیستی دومین بازنده بزرگ این توافق است. منطقاً این رژیم به دنبال این بوده و هست که کشور‌های عربی، به خصوص عربستان، به عنوان مهم‌ترین کشور عربی در کنار اسرائیل و در مقابل ایران قرار بگیرند و بخشی از بار مقابله و دشمنی با ایران را بر دوش بکشند. این توافق ضربه بزرگی به این ایده بوده و احتمالاً اثرات منفی بزرگی بر تداوم پیمان ابراهیم که به دنبال عادی‌سازی روابط این رژیم با کشور‌های عربی و اسلامی بود خواهد گذاشت.
‌کاهش تنش ایران با برخی کشور‌های منطقه که در مدار امریکا و رژیم صهیونیستی حرکت می‌کردند و تداوم این روند از ایجاد ائتلاف برای ضربه زدن به ایران نیز جلوگیری خواهد کرد و رژیم صهیونیستی را در برابر ایران و محور مقاومت تنها خواهد گذاشت. همچنین تلاش‌های برخی کشور‌ها که با تکیه بر این رژیم به دنبال تغییر ژئوپلتیک و ایجاد تنش در برخی از مرز‌های ایران بودند نیز مهار خواهد کرد.
تغییر نظم جهانی در حال رخ دادن است و برخی اغتشاشات و حوادث مشکوک داخل ایران همچون ماجرای بدحالی دانش‌آموزان در تعداد بسیار محدودی از مدارس نیز صرفاً آخرین دست و پا زدن‌های دشمن با کمک عوامل داخلی و عده‌ای فریب‌خورده برای مهار جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از پایه‌های این تغییر است. باید این تغییر را فهم و تلاش کرد تا در پس آن، ایران به جایگاه شایسته خود در سطح جهانی دست یابد.