دولت حامی سوءمدیریت نباشید

هدف دولت بی‌شک یاری رساندن است، اما روشی که در پیش گرفته شده نه فقط نمی‌تواند مشکلی را حل کند که اوضاع را به مراتب بغرنج‌تر هم می‌کند، چراکه گرفتن دست استقلال در این مقطع و در خصوص پرونده استراماچونی، حمایت از سوءمدیریت است. حمایت از ورزش بی‌تردید اتفاقی قابل تقدیر است، اما همه ورزش در فوتبال و یکی، دو تیم خاص خلاصه نمی‌شود. تیم‌هایی که همواره به دلیل بی‌کفایتی مدیریتی در حال حیف و میل بیت‌المال هستند، ولی زیاده‌خواهی‌هایشان تمامی ندارد و جدا از دست‌درازی مستقیم به جیب مردم، گاهی برای لاپوشانی بی‌مبالاتی‌هایشان دست مقابل دولت نیز دراز می‌کنند و به شکلی دیگر از بیت‌المال منفعت می‌برند! درست مانند تلاش‌های فتح‌الله‌زاده برای پاس کردن طلب استراماچونی از جیب دولت که دست‌آخر هم به نتیجه رسید.
مدیرعامل استقلال بار‌ها بی‌هیچ خجالتی مدعی شد که ۱۰۰ میلیارد طلب استراماچونی برای کشور پولی نیست! اما برخلاف نظر فتح‌الله‌زاده، این رقم ناچیز از بودجه یک سال فدراسیون‌هایی، چون کشتی که یکی از پرافتخارترین رشته‌های ورزشی ایران است بیشتر است! رشته‌ای که اتفاقاً محبوبیت و طرفداران زیادی در کشور دارد و مصرف‌گرا هم نیست، به‌طوری‌که به واسطه هر ریالی که هزینه می‌کند، حتماً موفقیت و مدالی به دست می‌آورد و نام ایران را جز با افتخار در دنیا مطرح نمی‌کند.
فتح‌الله‌زاده خوب می‌داند ۱۰۰ میلیارد برای کشور پول زیادی است و می‌توان با آن بودجه چندین فدراسیون را پرداخت کرد و گره از مشکلات به مراتب واجب‌تر قهرمانان و مدال‌آوران بسیاری باز کرد، اما مدیرعامل استقلال و مدیرانی، چون او که همواره مصرف‌گرا بوده‌اند ترجیح می‌دهند با مصاحبه‌های احساسی و روش‌هایی که دیگر در آن استاد شده‌اند، مشکلات خود را به پای دولت بنویسند و هزینه بی‌مبالاتی و مدیریت سراسر اشتباه خود را از جیب مردم برداشت کنند. از فتح‌الله‌زاده و امثال او در دیگر باشگاه‌های همیشه بدهکاری که با بی‌کفایتی‌های خود سال‌هاست چوب حراج به بیت‌المال زده‌اند هیچ حرجی نیست، اما انتظار می‌رود دولت با دیدی بازتر و تصمیمی مدبرانه‌تر با اینگونه مسائل برخورد کند!
قائم‌مقام استقلال باید هم بحث استراماچونی را ملی بخواند و با استفاده از واژه و بیان جملاتی حماسی مدعی شود اگر این مشکل حل نشود، باعث حذف استقلال از آسیا و سرخوردگی اجتماعی می‌شود، اما آیا بی‌کفایتی‌های مدیریتی که باعث بالا رفتن تعداد پرونده‌های شکایت از فوتبال ایران در فیفا شده باعث سرخوردگی اجتماعی نمی‌شود؟ آیا پرداخت رقم‌های درشت به بدهکاران مالی باشگاه‌ها که نتیجه بی‌مبالاتی مدیران است باعث سرخوردگی اجتماعی، آن‌هم در این روز‌ها که مردم با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه هستند، نمی‌شود؟


هیچ تردیدی نیست که نیت و هدف دولت خیر و یاری رساندن به ورزش است،، اما بهتر آن بود که برای برخورد با مدیری نامه می‌زدند که پرونده استراماچونی را روی دست استقلال گذاشت! بهتر آن بود نه برای پرداخت طلب استراماچونی که برای کوتاه کردن دست مدیری که این نان را در سفره استقلال گذاشت بود، زده می‌شد. مربی که اتفاقاً داشت خوب کار می‌کرد، اما به واسطه بی‌کفایتی مدیری که چندی بعد در پستی بهتر ظاهر می‌شود به یکی از بزرگ‌ترین طلبکاران آبی‌پوشان پایتخت تبدیل شد. ورزش مشکلاتی به مراتب واجب‌تر از طلب استراماچونی دارد. چرا دولت آن زمان که مشکلات مالی مسئولان را ناچار به اعزام کیفی کاروان‌های ورزشی به رقابت‌های مهم می‌کند، نامه نمی‌زند برای مساعدت مالی؟ چرا آن زمان که ورزشکاران و قهرمانان به دلیل مشکلات مالی ناچار می‌شوند عطای ورزش را به لقایش ببخشند، نامه نمی‌زنند برای مساعدت مالی؟ چرا زمانی که یک فدراسیون به دلیل مشکل مالی ناچار به لغو اعزام ورزشکاران خود به مسابقات می‌شود، نامه نمی‌زنند برای یاری‌رسانی؟
طلب استراماچونی نتیجه سوءمدیریت مدیران سابق است و پرداخت آن حمایت از این سوءمدیریت! این نخستین بار نیست که بی‌کفایتی مدیران باشگاهی در فوتبال چنین پرونده‌های تأسف‌باری را به دنبال دارد، پرونده‌هایی که آبروی ایران را در دنیا خدشه‌دار می‌کند و تنها راه مقابله با تکرار اینگونه پرونده‌ها نامه زدن برای کوتاه کردن دست این مدیران از فوتبال کشور است. افرادی که حضورشان باعث سرافکندگی فوتبال ایران است و بس.