مهم تر از توافق تهران-ریاض

ایران و عربستان روز جمعه 19  اسفند ماه 1401  به میانجی گری پکن پای توافق نامه ای را امضا کردند که از همان لحظات اولیه انتشار اخبار و تصاویر آن به سرعت به خبر اول رسانه های مهم جهانی تبدیل شد  و  واکنش های توام با استقبال بسیاری از کشورها و به خصوص کشورهای منطقه را به همراه داشت. روابط تهران و ریاض که در ادامه سلسله  تحولات تنش آلود و پس از ماجرای حمله به سفارت این کشور در تهران و کنسولگری عربستان در مشهد  در تاریخ 13 دی ماه 1394 با فراخوانی سفیر عربستان از تهران قطع شده بود پس از 7 سال با بیانیه سه‌جانبه‌ای که در پکن به امضای دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان ، مساعد بن محمد العیبان وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی عربستان سعودی و وانگ یی رئیس دفتر کمیسیون مرکزی امور خارجی حزب  و بالاترین مقام سیاست خارجی چین رسید در مسیر جدیدی قرار گرفت.  مسیری که قرار است طی دو ماه با دیدار وزیران خارجه دو کشور به  بازگشایی سفارت ها   به عنوان نماد روابط دیپلماتیک  ایران و عربستان بینجامد  درباره اهمیت این توافق  و نقش  مثبت آن در تحولات منطقه و حتی جهان  اجماع نسبی وجود دارد، اما آن چه بیش از اصل توافق باید مورد توجه و مداقه طرف ها باشد پایداری این توافق است چرا که زمینه ها و پتانسیل‌های بالقوه و بالفعل تنش در روابط تهران-ریاض آن چنان گسترده و گاه عمیق است که نمی توان انتظار داشت همه این موارد به یک باره با یک توافق محو یا غیر فعال شوند. این توافق  را می توان از جهات گوناگون مهم ارزیابی کرد. روابط حسنه  دو کشور ایران و عربستان به عنوان قدرت های تاثیر گذار در جهان اسلام و منطقه تبعات مثبت خود را نشان خواهد داد چرا که طیفی از کشورهای عربی  نیز سیاست خارجی خود را با سیاست عربستان تنظیم می کنند . حذف آمریکا از ترتیبات یک توافق نامه مهم که یک طرف آن همواره به تبعیت از سیاست های واشنگتن شهره بوده است هم از نکات مهم این توافق است.البته ریاض مدتی است که  با ناامیدی از واشنگتن و به ویژه پس از همراهی نکردن با ریاض برای  پاسخ به حملات  به آرامکو رویکرد تنوع در سیاست خارجی خود را انتخاب کرده است سفر بن سلمان به مسکو سپس توافق نامه  بسیار گسترده با شی جین پینگ در ریاض نمونه هایی از این تغییر رویکرد نسبتا استراتژیک است که اکنون با این توافق نامه جدید پازل آن گسترده تر هم شده است  . حضور پررنگ چین در این توافق نامه که هم حکایت از ورود جدی تر پکن به عرصه نقش آفرینی سیاسی جهانی است و هم نشان دهنده منافع و ملاحظات این عضو شورای امنیت و دومین اقتصاد بزرگ جهان  برای تضمین تداوم ثبات  و امنیت در منطقه و گذرگاه های انرژی است از نکات قابل توجه است. این توافق همچنین علاوه بر این که پروژه انزوای جمهوری اسلامی ایران  را دچار خدشه جدی خواهد کرد ریسک هر گونه اقدام  نظامی  علیه ایران را  برای اسرائیل افزایش  خواهد داد  چرا که  از یک طرف چین به عنوان یک قدرت جهانی  با این توافق بر حفظ ثبات و امنیت منطقه صحه می گذارد و از طرف دیگر  تل آویو دیگر نباید دلخوش به ایجاد ائتلافی  با عربستان و دیگر کشورهای عربی مطیع ریاض در اقدام خشن علیه ایران  باشد . هرچند برخی با نگاه بدبینانه یکی از انگیزه های ریاض از این توافق را دور نگه داشتن خود از  تبعات درگیری احتمالی اسرائیل و آمریکا با ایران  درباره موضوع هسته ای و حملات تلافی جویانه تهران تفسیر می کنند. حتی اگر این گمانه را که عربستان بعد از توافق با ایران با تکیه بر جو ایجاد شده به سمت عادی سازی روابط با تل آویو حرکت و آن را راحت تر توجیه کند محتمل بدانیم(کما این که نیویورک تایمزو وال استریت ژورنال روز گذشته   در گزارش هایی نشانه هایی از این احتمال را بروز دادند)  به وضوح می توان اسرائیل  را از حیث پیش بردن پروژه مقابله با ایران بازنده بزرگ این توافق دانست. این توافق قطعا ابعاد دیگری را هم در بر خواهد گرفت امابه نظر می رسد  آن چه در باره این توافق مهم تر از اصل انعقاد آن است پایداری و به نتیجه رسیدن آن است.همان طور که اشاره شد گسل های  بالقوه و بالفعل موجود میان ایران و عربستان گاه چنان عمیق است که ترمیم آن به  مدت ها زمان نیاز دارد و به صرف یک اعتماد سازی  اولیه نمی توان انتظار محو آن ها را داشت چراکه این توافق در خلأ اتفاق نیفتاده و به طور اجتناب ناپذیری طیفی از منافع و ملاحظات دو طرف در آن درگیر است. به قول ضرب المثل معروف انگلیسی" the devil is in the detail"  «شیطان در جزئیات {خوابیده} است».  این که سرانجام موضوع یمن چه خواهد شد و آیا ریاض  به سمت حل و فصل آن می‌رود یا همان رویه سابق را ادامه خواهد داد؟ این که معادله لبنان از بن بست خارج می شود یا نه ؟ این که  اقدامات تخریبی درباره حضور ایران در عراق ادامه خواهد یافت یا نه ؟  این که شارژ مالی  بنگاه های رسانه ای ضد ایرانی متوقف می شود یا نه ؟ مناسبات  احتمالی با تل آویو  و نسبت آن با تحرکات این رژیم علیه ایران چگونه خواهد بود؟ نگاه ریاض به این توافق  واقعی یا حرکتی  تاکتیکی و برای گرفتن امتیاز از آمریکا و اسرائیل است  ؟ یا این که تا چه حد  می توان از تکرار اقدامات احساسی و هیجانی در مناسبات 2 کشور جلوگیری کرد ؟  و...که مجموعه ای از جزئیات البته مهمی است که می تواند موفقیت این توافق مهم را به مخاطره افکند و  همچون بومرنگی وضعیت روابط دو کشور را به شرایط  بدتر از وضعیت پیشا توافق ببرد.