میرسلیم: نمی‌دانم فرزندم چگونه آزاد شد!

آرمان امروز، گروه سياسي: نماينده تهران در واکنش به اينکه يعني شما در جريان پرونده فرزندتان قرار نداريد؟ تصريح کرد: مي‌دانم فرزندم آزاد شده اما نمي‌دانم مورد عفو رهبري قرار گرفته است يا خير.
مصطفي ميرسليم، نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي، در پاسخ به اينکه فرزند شما بنابر عفو رهبري آزاد شد؟ گفت: فکر کنم عفو رهبري شامل پسر من هم شد بايد از خودش بپرسيد. او در واکنش به اينکه يعني شما در جريان پرونده فرزندتان قرار نداريد؟ تصريح کرد: مي‌دانم فرزندم آزاد شده اما نمي‌دانم مورد عفو رهبري قرار گرفته است يا خير. ميرسليم در پاسخ به اينکه بنابراين هنوز فرزند شما مورد عفو قرار نگرفته و امکان دارد در آينده مورد عفو قرار بگيرد، خاطرنشان کرد: نه عفو تمام شد.
گفتني است، پيش از اين خبري مبني بر آزادي و عفو سيدمهدي ميرسليم فرزند مصطفي ميرسليم منتشر شد.
مصطفي ميرسليم نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي پيشتر درخصوص ماجراي بازداشت پسرش به اتهام همکاري با منافقين (مجاهدين خلق) گفته بود: مهدي را ظاهراً پس از دو سال مراقبت، در تيرماه 1398 بازداشت و در بهمن 1398 به اتهام اقدام عليه امنيت ملي به پنج سال حبس محکوم کردند که پس از درخواست تجديد نظر و قطعي شدن حکم در بهمن 1399 به زندان اوين برده شد. در هنگام دستگيري او، با اطلاعاتي که مأموران امنيتي به من دادند متوجه مسائلي که او را گرفتار کرده بود شدم و فکر مي‌کنم که اگر زودتر متوجه اين مسائل شده بودم، با تنبيه مختصري مي‌توانستم او را از از اين وضعيت نجات دهم. بنده براي جلوگيري از هرگونه شائبه و شبهه، در هيچ يک از مراحل بازداشت و بازجويي و محاکمه و تجديد نظر دخالتي نکردم. منافقين با شناسايي و سوء استفاده از نقطه ضعف مهدي او را شکار کرده و به دام انداخته و سعي کردند از او اطلاعاتي بدست بياورند که البته چون او فاقد هرگونه اطلاعات طبقه بندي شده بوده، موفقيتي جز به دام انداختن او به دست نياوردند. نقطه ضعف مهدي از بدو تولد با او بوده و اين مسئله هم جسمي است و هم روحي. من و مادرش هم بسيار تلاش کرديم تا اين نقاط ضعف بر شخصيت او تأثير نگذارد و او بتواند بتدريج که رشد مي کند، بدون احساس ضعف و به صورت عادي به تحصيل و زندگي اجتماعي بپردازد و تا حدود زيادي هم موفق بوديم.


فرزندم بسيار عاطفي و ساده لوح و سست ‌اراده است؛ اين ضعف موجب ناتواني در تامين وضعيت معيشتي او شده و منافقين نيز با استفاده از همين موارد توانستند او را جذب کنند و به انحراف بکشانند و مأموران امنيتي نيز گمان کرده بودند که او عنصر اثرگذاري است. مهدي در دوران بازجويي متوجه شد که فريب خورده و به دام افتاده و کاملا نادم و افسرده شد به گونه‌اي که دائم پس از بازجويي و بويژه در زندان احساس غربت مي‌کرد و شب و روز را با اشک و ناله مي‌‌گذراند.