شاخص های رسانه امام رضایی

می گویند عصر، عصر ارتباطات است. شاید در روزگاری احساس می شد، قدرت برتر از آنِ کشوری است که تسلیحات پیشرفته تر و مخرب تری دارد یا شاید این تصور وجود داشت که عمر پایداری یک نظام، به میزان دسترسی اش به منابع انرژی است. اگرچه همه این ها در جای خود باقی است، اما اکنون این عقیده هم طرفداران زیادی دارد که قدرت برتر در  یَد حکمرانانی است که بتوانند بهتر و شایسته تر افکار عمومی جامعه را با خود همراه سازند.   در مدیریت افکار عمومی و احیای حس اعتماد و انسجام سازی، ارکان موثری نقش ایفا می کنند و دستگاه های مختلفی وظیفه دارند، اما یکی از مهم ترین ایفاگران این نقش، «رسانه» است. رسانه ای که می تواند همچون شمشیر دو لب در این مسیر ایفای نقش کند. این رسانه است که امروز در فرم دهی سبک زندگی افراد جامعه موثر است، به آن ها می گوید چگونه زندگی کنند، چگونه غذایی بخورند، کدام فیلم را ببینند، چگونه بپوشند و حتی چگونه مرگی برای خود انتخاب کنند.   مثال های فراوانی وجود دارد که چطور یک رسانه می تواند واقعیتی را آن طور که می خواهد، منعکس کند و بخشی از جامعه را با خود همراه سازد. موضوعی که استادان این حوزه با عنوان «سواد رسانه ای» در دوره های آموزشی به تفصیل درباره آن سخن گفته اند و این سطور مجالی برای آن نیست.  هر چند هنوز که هنوز است این مسئله، یعنی این که رسانه چقدر می تواند در اقناع و تنویر افکار عمومی، در اطلاع رسانی بهنگام، در فرهنگ سازی، ایجاد همبستگی و انسجام سازی موثر باشد، توسط بسیاری از مسئولان و دست اندرکاران کشورمان درک نشده یا نادیده انگاری می شود. در حالی که اعتراضات و سپس اغتشاشات اخیر تا حدودی برای این دسته از مسئولان روشن کرد که دوران «نگفتن»ها و «ننوشتن» ها تمام شده است. امروز دوران چگونه گفتن و چگونه نوشتن است. دورانِ گفتن ناگفته ها و شنیدنِ ناشنیده هاست. حالا تصور کنید ابزاری با این قدرت عالی، عاری از معرفت و به دور از بصیرت و اخلاق حرفه ای باشد! خواسته یا ناخواسته چه آسیبی به جامعه وارد خواهد کرد؟ بسیاری از حوزه های مهم کاری اسناد بالادستی دارند که حداقل به هنگام بحران به آن پناه می برند یا صاحبان برخی مشاغل، به هنگام تصدی آن شغل، سوگندی یاد می کنند، در واقع یک چارچوب اخلاقی برای خود متصور می شوند که در مسیر انجام وظیفه مبادا قدمی کج بردارند. حال ما چه چارچوبی برای اخلاق رسانه تدارک دیده ایم؟ شاید بگویید «قانون». اما اولا که تجربه زیستی نشان داده بگیر و ببندهای قانونی، گرهی از این ماجرا کاملا باز نمی کند و اتفاقا می تواند مخاطب را به سمت رسانه های غیررسمی سوق دهد، دوم این که بدون تعارف رسانه بهتر از هر کسی می داند که گاهی چطور گزارشی را از دَم تیغ قانون عبور دهد که با هیچ کدام از مفاد و تبصره های قانونی منافاتی نداشته باشد، اما بتواند اخلاق را دور بزند، بدون آن که ردی از خود باقی بگذارد! بالطبع هر کشوری با توجه به فرهنگ و قوانین حاکمه خود، تدبیر و مسیر راه گشایی برای پایمال نشدن اخلاق حرفه ای در رسانه تدارک دیده است، این جا دقیقا همان جایی است که «سیره رضوی» می تواند دستگیر ما باشد. جایی که می توانیم در چارچوب نظری حضرت علی بن موسی الرضا (ع)، قدم و قلم برداریم. کاری که آقایان در ارشاد و ... می توانند بکنند، نگارش میثاق نامه رسانه ای با الهام از سیره و سلوک رضوی است. مگر نه این است که ما در مملکتی زندگی می کنیم که هر روز صبح خورشید، زیر سایه شمس توس طلوع می کند و اتفاقا همه جا صحبت از ترویج فرهنگ رضوی می کنیم، به خصوص این روزها در دهه کرامت و میلاد حضرت رضا (ع) یا دهه پایانی ماه صفر که سالروز شهادت ایشان است. اما در عمل چه اتفاقی می افتد؟ رسانه های ما چقدر اخلاقی و امام رضایی هستند؟  به عنوان نمونه این روزها شاهد برگزاری مناظره های داغ در رسانه ها هستیم که اتفاقا هر چقدر به انتخابات هم نزدیک تر شویم، این بحث و جدال ها، بیشتر رنگ و بوی سیاسی به خود می گیرد. چرا منش و اصول اخلاقی امام رضا(ع) در مناظرات شان را که بسیار هم معروف است به عنوان الگویی برای فرم دهی مناظرات استخراج نمی کنیم و به کار نمی بندیم؟  کتاب های روایی شیعه، مناظرات ایشان با سه گروه از جمله اهل کتاب، ملحدان و متکلمان دیگر فرقه ها و ادیان را ثبت کرده است. کتاب عیون اخبار الرضا (ع)می تواند در این باره استفاده شود. در حالی که هر گاه صحبت از «رسانه رضوی» و ترویج فرهنگ رضوی می شود، نگاه ها به سمت نگارش صفحه یا ستونی درباره سبک زندگی حضرت رضا (ع) می رود و به همین بسنده می شود. در حالی که اصل حرف این است که باید صفحه به صفحه، ستون به ستون و سطر به سطرِ رسانه رضوی منطبق با هنجارهای اخلاقی حضرتش باشد. تصور کنید در این روزگار که ما کار خبرنگاری و رسانه ای می کنیم، امام رضا(ع) حیات جسمانی داشتند و هر روز صبح نسخه ای از رسانه ما به رویت ایشان می رسید، از خودمان بپرسیم ایشان چقدر از نحوه مطالبه گری ما خرسند می شوند؟ آیا قلم فرسایی های ما مورد پسندشان است؟ اگر به هنگام نگارش هر پست، استوری یا توئیت به این اصل توجه کنیم بدون شک شاهد خیلی از دعواهای کف تایم‌لاین و تهمت پراکنی ها نخواهیم بود. واقعیت این است که ما در این ایام حواسمان به آذین بندی کوچه ها، برپایی ایستگاه های صلواتی و برگزاری جشن ها و مولودی ها و حتی برگزاری مسابقات مذهبی - که البته در جای خود بسیار نیکو و پسندیده است – هست، اما از این رکن مهم که فرهنگ رضوی باید در لحظه لحظه زندگی شخصی و کاری ما جاری باشد، غفلت کرده ایم، وگرنه اکنون می توانستیم سرمان را با افتخار بالا بگیریم و بگوییم: این جا ایران، صدای ما را از رسانه امام رضا(ع) می شنوید...