روزنامه جوان
1402/03/16
تمدن اسلامی با دولتمرد غربگرا نمیشود
ویژگیهایی تمدن اسلامی از نظر امامخمینی (ره) چیست؟در مورد بحث تمدنسازی، چون رشته من جامعهشناسی است، مطالب کتابهای جامعه شناسی هیچگاه دلم را راضی نمیکرد، یعنی داشتههای قبلی من را نمیتوانست توجیه کند. در شرایطی که بالاخره ما خودمان یک تمدن بزرگ اسلامی داشتیم و تمدنهای قبل از دنیای اسلام مانند ایران، یونان، رم و کشورهای دیگر نیز وجود داشت، ولی تئوریهای جامعه شناسی چه تئوریهای کلاسیک و چه تئوریهای مدرن خیلی تمدنهای دیگر را بها نمیدهد و به همین دلیل من دنبال نظریهای بودم که بتوانیم تمدنها را به همه اشکال آن در دنیا توضیح دهم و بر همین اساس به نظریهای تحت عنوان دولت و تمدن رسیدم؛ یعنی بین دولت و تمدن یک رابطه تنگاتنگ و نزدیک میبینم. البته این مسئله جزئیات بسیاری دارد، ولی به شکل خلاصه در اینجا دولت بر تمدن مقدم است و در تعریف ساده دولت گروهی است که نیروی قدرت و توان مناسب سیاسی را تصرف میکند یا از گروههای قبلی میگیرد. البته تمدن هم تعریفهای خیلی زیادی دارد که به شکل ساده توسعه شهر، توسعه اقتصادی و همینطور تولید علم است و ترکیب این سه ویژگی تمدن میشود.
من برای اینکه این نظریه خودم را مستحکم کنم، دنبال مبانی نظری آن در فرهنگ خودمان میگشتم. به نهج البلاغه و صحیفه حضرت امام خمینی (ره) و به کتابهای دیگر متفکران اسلامی رجوع کردم. وقتی به نهج البلاغه رجوع کردم، نامه امامعلی (ع) به امامحسن (ع) را دیدم. در مورد متن آن حرف زیاد است، ولی یکی از جملات آن خیلی برای من جالب بود و آن اینکه میگوید «اذا تغیر السلطان تغیر الزمان» یعنی وقتی سلطان عوض شود، زمانه عوض میشود، البته برخی هم گفتهاند جامعه یا زمان عوض میشود، ولی زمانه ترجمه شدهاست. این برای من خیلی جالب بود که امامعلی (ع) به این نکته توجه کردهاست که وقتی سلطان عوض شود، شرایط خیلی تغییر میکند. وقتی که به صحبتهای امامخمینی (ره) رجوع کردم، دیدم الی ماشاءالله حرف دارد؛ مثلاً امامخمینی (ره) میفرمایند که «بدبختی و خوشبختی ملتها وابسته به اموری است که یکی از آنها صلاحیت داشتن هیئت حاکمه است.» بعد حضرت امام ادامه میدهند که «صلاحیت یک هیئت حاکمه و یک اشخاصی که کارهای حساس در دستشان هست، این موجب یک صلاحیتی در عموم میشود.» امام از هیئت حاکم به دولت میرسد و میگوید که «دولت صالح نباشد، مملکت صلاحیت پیدا نمیکند»، یعنی یک دولت غیرصالح یک مملکت را غیرصالح میکند. بعد امام در جای دیگر میفرمایند که «مشکل ما الان دولتهای ماست، مشکل اسلامی دولتهای اسلامی است» یا میفرمایند که «مشکل اسلام دولتهای اسلامیست نه ملت ها.»
در مجموع از نظر امامخمینی (ره) برای تمدنسازی چه اتفاقی باید بیفتد؟
امامخمینی (ره) به عنوان یک ستاره درخشان در تاریخ اسلام و یک تغییر دهنده تاریخ وقتی که میخواهد اصلاحات به وجود بیاورد، به صورت جزئی این کار را انجام نمیدهد، بلکه میگوید اصل نظام سیاسی و دولت است که باید تغییر کند. امامخمینی (ره) هم از دولت صحبت کرده، هم از حکومت و هم از نظام یعنی چند مفهوم با هم استفاده شده ولی چیزی که اصل است اینکه نظام سیاسی باید تغییر کند تا تمدن به وجود بیاید. تحولات تاریخی در این مسیری که طی شده چگونه بودهاست؟
بر اساس نظریهای که دارم، در مورد تحولات تاریخی میگویم که حوادث بعد از انقلاب اسلامی را براساس تحولات دولتهایی که آمدند باید توضیح داد؛ مثلاً اسم ۱۰ سال اول انقلاب را دوره معصومیت، پاکی و برابرخواهی گذاشته ام. بعد از پایان جنگ و رحلت حضرت امام مرحوم هاشمی رئیسجمهور شد. مرحوم هاشمی یک نظریه را مطرح کرد که نظریه سازندگی بود و این نظریهای که میخواست با آن کشور را اداره کند همان نوسازی زمان شاه بود و مصیبت تعویض مسیر انقلاب انجام شد؛ شما میتوانید از سازمان برنامه و بودجه بپرسید این برنامه سازندگی زمان هاشمی چقدر متفاوت از برنامه نوسازی قبل است. بعد از آقای هاشمی، آقای خاتمی با نظریه گفت وگوی تمدنها به غرب گرایش داشت، بعد از آن نیز احمدینژاد نظریاتی داشت ولی او را هم قدرت عوض کرد، بعد هم دولت آقای روحانی نظریه برد- برد را مطرح کرد که در واقع نظریه برد- باخت بود و اکنون هم آقای رئیسی آمده که قضاوت در مورد آن را برای بعدها میگذاریم. آیا نظریه تمدنسازی امام قابل تئوری پردازی و کاربردی بود؟
براساس نظریهای که امام دارد، تئوری تولیدشده و براساس آن میتوان تئوری تولید کرد. امام در خصوص موارد زیادی حتی مانند اینکه تزکیه برای دولتمردان خیلی مهمتر از بقیه مردم است نیز توصیه دارند و میفرمایند که «تزکیه برای دولتمردان، برای سلاطین، برای رؤسای جمهور، برای دولتها و برای سردمداران بیشتر لازم است تا برای مردم عادی» موارد دیگری نیز هست که نمیتوان همه را گفت ولی دولتی که در جامعه مستقر است، میتواند تغییراتی را به وجود بیاورد و مهم برنامه این دولت است که میتواند بد یا خوب باشد، میشود اسلامی باشد یا غربی باشد. امامخمینی (ره) برای اصلاح جامعه یک مسیری را انتخاب کردهبود و البته برای حفظ آن نیز مطالبی دارد، ایشان میفرمایند که حفظ جمهوری اسلامی یک واجب عینی و از اهم واجبات عینی است، یعنی از نماز اهمیت بیشتری دارد، برای اینکه اگر این حفظ شود اسلام و نماز حفظ میشود؛ یعنی اگر نظام اسلامی باشد شهر، اقتصاد، صنعت و علم توسعه پیدا میکند و واقعیت هم نشان دادهاست که به رغم هزاران دردسری که با دشمنان داخلی و خارجی داشتیم، جمهوری اسلامی ایران تاریخ را عوض کردهاست. من در زمان رژیم قبلی سربازی رفته ام و در آن دوره دیده ام که چطور امریکاییها بالاسر ما بودند، ولی الان جمهوری اسلامی ایران یک قدرت برتر است که مسیر تاریخ را عوض کردهاست و نظام سیاسی به رهبری امامخامنهای با مسیری که امامخمینی تعیین کرده بودند، این کار را انجام دادند. آیا همیشه در مسیر رسیدن به مدینه فاضله براساس نگاه تمدنساز امامخمینی (ره) با دولتهایی مواجه خواهیم شد که راه را عوض میکنند؟
تاریخ نشان داده که امکان دارد دولتهایی بر سرکار آیند که به ظاهر مسلمان هستند، حتی اهل نماز هم بودند، ولی نگاهشان به غرب بود. به همین دلیل است که امامخمینی (ره) میگوید هر کسی که ادعای اسلام میکند، مسلمان نیست. امام با تمدنها دیگر مخالف بودند؟
امامخمینی (ره) میگویند که ما با آثار تمدن غربی مخالف نیستیم. در سال ۴۳ میگویند «اسلام با آثار تمدن مخالف نیست» ولی یک نکته جالب تری را در ادامه همین مطلب در سال ۵۷ میگویند اینکه «همه مظاهر تمدن را با آغوش باز قبول داریم لکن اینهایی که اینها دارند مظاهر تمدن نیست.» همچنین امام خمینی (ره) نظریهای را مطرح میکنند کهای کاش روی آن سرمایه گذاری میشد. ایشان نظریهای را مطرح میکنند تحت عنوان پیشرفت غساله و میگویند این چیزی که اروپاییها تحت عنوان پیشرفت مطرح میکنند، پیشرفت نیست، بلکه پیشرفت غساله است که بشریت را نابود کردهاست و پیشرفتی است که دارد بشر را به نیستی میرساند. این بیانات در سال ۵۷ گفته شدهاست. میگویند ما با آثار تمدن مخالف نیستیم، ولی آن چیزی که اروپاییها ادعا میکنند پیشرفت نیست، چون بشریت را به سمت نابودی برده است.
بالاخره وقتی این صحبتها مطرح میشود، ممکن است گفته شود یک تمدنی را میخواهید ایجاد کنید که میگوید عدالت خواه است و مقتضیات خاص اسلامی خودش را دارد. از طرف دیگر میگوید هنوز خیلی نتوانسته اید کسانی یا دولتهایی را پیدا کنید که این کار را انجام دهید. هر چند اینها ایدهآلهای ماست، ولی اینگونه هم نیست که نتوانسته ایم در این مسیر قدم برداریم. من به عنوان کسی که از نسل انقلاب هستم و زمان انقلاب را دیده ام و در دوره رژیم قبلی حتی معلم مدرسه بوده ام میتوانم بگویم که به اهداف بسیاری از انقلاب هم رسیده ایم ولی معلوم است که اگر همه انقلابها هر چیزی را که میخواهند به شکل ماشینی به آن میرسیدند دنیا به انتها میرسید.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
رهبر انقلاب عقبنشینی کدام دولتها را مثال زدند
نظام با خرافات و توهم نمیرود
تمدن اسلامی با دولتمرد غربگرا نمیشود
قانونشکنی با خرید و فروش موتورهای سند سفید
درخشش ناهید در کمفروغی تکواندو
پول مدالآوران ایران در جیب امثال پریرا
رهاوردهای نهضتی ۶۰ ساله
مرز مصر هم برای صهیونیستها ناآرام شد
دوستدار ایران ایمان و امید را زنده نگه میدارد
سوآپ گازی یک گام تا اجرا