پوشش های سنتی پشت ویترین‌های مدرن بازگشت «دختر لر» به سنت

ایرانشهر- مرضیه احسانی: اولین بار نامشان را در روایت‌ها، داستان‌ها و کتاب‌های جغرافیای دوران ابتدایی شنیدیم. می‌گفتند روزگار را بر خلاف ما به جای چهاردیواری آجری در چادری سیاه می‌گذرانند. پیشه‌اشان دامداری است و هر چیزی را با دستان خودشان می‌سازند از گلیم و گبه و جاجیم گرفته تا ماست و دوغ و کره محلی. مردان و زنانی با پوششی خاص که اغلب در عکس‌ها و تصاویر کتاب خلاصه می‌شدند یا در ماکت‌های کودکانه مان. بعدها آنها را در مستندهای خارجی‌ها دیدیم. کسانی که آداب و رسوم و لباس و لهجه‌شان جاذبه‌ای برای فیلم سازان خارجی بود.
حالا در کمال ناباوری مردمانی هستند که هنوز در کنار شهر نشینی در چادرهای سیاه شان زندگی می‌کنند، وآنها اهالی استان کهگیلویه و بویراحمد هستند. مردمانی که گرچه با گذشت یک قرن از آغاز دوران مدرن و زندگی نوین شهر نشینی هنوز چادر‌نشینند و در کنار مدرنیسم همچنان از پوشش سنتی که میراثی از گذشتگانشان است، استفاده می‌کنند. چادر‌نشینانی از نسل آریوبرزن، مردمانی لر زبان و غیور که زنان و مردانش هنوز پوششی سنتی دارند؛ زنانی با دامن های پف‌دار و حجیم،
پیراهن هایی بلند با طرح های بته جقه و پولک دوزی شده، روسری توری و چارقدهایی هفت رنگ، لچک‌های سنگ دوزی شده با اشرفی ها. و مردانی با پوششی از جقه، کلاه نمدی، تنبان و گیوه.
به خاطر داشتن چهار فصل و آب وهوایی خوش، پایتخت طبیعت ایران نام گرفته است.یاسوج شهری است با طبیعتی خیره کننده است که گرچه تا قبل تنها به صورت افقی در حال گسترش بود اما اکنون ساختمانها در حالت عمودی و آپارتمان نشینی درحال قد کشیدن هستند. اگر چه به شهرنشینی مدرن نزدیک شده اند ولی پوشش زنان و مردان دیگر آن شکل و ظاهر قدیمی را ندارد. پشت ویترین لوکس و جدید هر مغازه‌ای لباسهای سنتی بر تن مانکن های امروزی به نمایش گذاشته شده اند. بیشترین چیزی که در خیابان هفت تیر (مرکز خرید یاسوج) به چشم می‌خورد مغازه‌های پارچه فروشان و طلافروشانیست که یکی درمیان در بین دیگر مغازه‌ها خودنمایی می‌کند. سوزن دوزی‌ها و پولک‌های زرق و برق دار موجود در پارچه‌ها در رقابت با طلاهای پشت ویترین مغازه‌ها هستند.


وجه تمایز مردمان این شهر با دیگر شهر‌های سنتی ایران این است که مردمانش علاقه مند به پوشش این لباسها در مراسمشان هستند. در بازار، پاساژها و مراکز خرید زنانی را می‌بینید که با لباس های مدرن در حال انتخاب پارچه برای پوششی سنتی در جشن عروسی هستند. آنها پوشیدن لباسهای سنتی را با اختیار و علاقه انتخاب می‌کنند مگر زنانی از نسل قدیم که از روی عادت پیراهن و تنبان بر تن دارند؛ لباس‌هایی که اکثرا از هندوستان وارد می‌شوند.
زهرا احمدی، یکی از اهالی قدیمی این استان ازگذشته‌هایی دور می‌گوید که برای تهیه کردن این لباسها پارچه‌هایی را از شهر های اطراف خریداری می‌کردند. او می گوید: با نبود وسایل حمل و نقل در آن زمان مردان لری که برای تامین مایحتاج زندگی خود به بیرون از محدوده چادر نشینی می‌رفتند، دیگر خانوارها هم لیستی را از نیازهای خود به مردان می‌دانند که یکی از اقلام آن لیست پارچه های مورد نیاز برای لباسهای محلی بود. به گفته احمدی اکثر پارچه هایی که در قدیم برای دوخت لباس استفاده می‌کردند از محدوده کازرون، بهبهان و بازار وکیل تهیه می‌شدند و زنان با دست‌دوزی و گاهی هم با داشتن چرخ های قدیمی به دوختن لباسها می‌پرداختند. کم‌کم بعد از ساکن شدن این عشایر در محدوده های شهری به رسم قدیم پوشش ها ادامه داشت تا اینکه با آمدن نسل‌های جدید و مدرن شدن به مرور این نسل‌ها از پوشش‌های سنتی دور افتادند و تنها زنان مسن و از نسل‌های قدیمی‌تر این لباس‌ها را به تن داشتند و نسل‌های جدید در مناطق شهر‌نشین از همان پوششی استفاده می کردند که مردان و زنان تهرانی آن را می پوشیدند.
او می گوید: حالا اما نسل‌های جدیدی که تا پیش از این کمتر به پوشش لباس‌های سنتی عادت داشتند و تنها در مراسم عروسی آنها را به تن می‌کردند، در سالهای اخیر علاقه بیشتری به خرید لباسهای سنتی نشان می‌دهند.
پارچه های وارداتی بر تن زنان لر
هندوستان، ترکیه و امارات سالانه پارچه های زیادی را به ایران صادر می‌کند تا زنان لر برای پوشش سنتی خود از آنها استفاده کنند. بسیاری از مغازه داران یاسوجی می گویند: پارچه‌های سنتی هم در ایران ساخته می‌شوند، و هم از خارج از کشور وارد می‌شوند. این پارچه ها از جنس های مختلفی هستند که هر کدام نوعی دوختی متفاوت چه با دست چه با چرخ دارند و بر اساس نوع دوخت و طرح، دستمزد خیاط‌ها متغییر است.
تاثیر مدرنیسم در لباسهای سنتی
لباسهای جدید زنان لر متفاوت از لباسهای مادران خود هستند. مینا‌ رحیمی یکی دیگر از اهالی این شهر می‌گوید: پوشش این لباس‌ها در سال‌های نه چندان دور حتی در مراسم ها کمتر به چشم می‌خورد ولی اکنون به نسبت سال‌های قبل بیشتر شده است. نسل‌های امروزی با وجود اینترنت، شبکه‌‌های اجتماعی از ایده هایی جدید برای تغییر در لباسهای سنتی استفاده می‌کنند. لباس های جدید هر سال با پارچه ای جدید، طرحی جدید و نوع دوختی متفاوت روانه بازار می‌شود.
به گفته رحیمی، این لباسها هزینه‌های زیادی را در پی دارد، که زنان تنها به پوشیدنش در چند مراسم عروسی بسنده می‌کنند و برای مراسمی دیگر لباسی جدید می پوشند، چرا که به گونه‌ای از مد افتاده به حساب می‌آیند. سال بعد لباسی با پارچه و طرحی جدید دوخته می‌شود. گاهی خود مشتریان و گاهی هم خیاط ها طرحی را برای لباسهایشان پیشنهاد می‌دهند که از شکل اولیه لباس لری فاصله دارد. هر چند که گاهی طی سال‌ها بازگشتی به همان لباس‌های قدیمی دارند ولی تا بازگشت به آن سال‌ها نیازمند زمانی هستند. این لباسها تنها برای لر زبانان این استان نیست، بلکه ترک‌های قشقایی که هم در استان کهگیلویه و بویر احمد و هم در استان فارس زندگی می‌کنند از این پوشش استفاده می‌کنند.
هزینه های میلیونی طلای زینتی برای لباس سنتی
لباسهای محلی این استان زیورآلاتی را لازم دارد که از جنس طلا هستند و بسته به تعداد و اندازه اش هزینه های زیادی را می‌طلبد. این طلاها از قدیم تا کنون برای زیبایی به همراه این لباس‌ها پوشیده می‌شده، که همانند لباس‌ها طی سال‌ها دستخوش تغییراتی شده اند. بهار زاهدی فر از طلاهایی می‌گوید که از دوران مادر بزرگش به او رسیده و اکنون او وارثش است. از نقش‌ها و طرح هایش می‌گوید، که تاکنون در زیور آلات طلا فروشی‌ها ندیده است، با این حال می گوید طلاها هم به سمت قدیم کشیده می‌شوند. طلاسازان از طرح های سنتی در قدیم استفاده می‌کنند.
سرزلفی، سرجارقدی، کلاه اشرفی، سوزن روسری، سینه ریز، دستبند، النگو و انگشتری ازجمله زیورآلات سنتی این استان به حساب می‌آیند که به نوعی میراث زنان لر است. زاهدی‌فر درادامه می‌گوید: دخترانی که از طلاهای قدیمی از زبان زنان مسن می شنوند از روی کنجکاوی و تک بودن طلایشان، طرحی را می‌کشند و به طلا فروشان می‌دهند تا برایشان بسازند. همچنین در این سالها از سبک و طرح طلاهای دیگر قومیت‌ها در طلاهای خود استفاده می‌کنند، و بر روی لباس‌ها‌ی خود می‌پوشند. تاج، کمربند، شمس و گردنبندهایی خاص از جمله زیورآلاتی هستند که به دیگر قومیتها تعلق دارند. طلاهایی که از آنها صحبت می‌شوند تعداد زیاد و انواع مختلفی دارند که در سالهای مختلف تنها نوعی از آنها در بین زنان لر رواج داشته است. طلاها هم در این سالها مانند لباسها با مد پیش می‌روند. اگر بخواهیم از طرح های استفاده شده در طلاها بگوییم بیشترشان طرح سکه‌ها و پادشاهان قاجاری و پهلوی است که گاهی در استان‌های همجوار ساخته می‌شوند و دستمزد هایی را هم بابت کارشان می‌گیرند.
با این حال همیشه روزگار این گونه نمی‌ماند. و هیچ تضمینی وجود ندارد که پوشش زنان لر که میراث ایران هستند به این شکل باقی بمانند. شاید روزگاری بیاید که دیگر اثری از آنها نباشد.