رنسانس اصولگرایی

ناطق‌نوری از حضور در هیئت امنای دانشگاه آزاد نیز کناره‌گیری کرد.
آفتاب یزد در گزارشی تحلیلی به این پرسش پاسخ داده است که هدف شیخ‌نور از اقدامات اخیرش چیست. آیا او به دنبال انزواطلبی است و یا به دنبال مهیا شدن برای آغاز یک دوره جدید سیاسی. برخی ناظران می‌گویند ممکن است وی پایه‌گذار یک تحول جدید در جریان اصولگرا باشد
------------------------
آفتاب یزد- گروه سیاسی: این روزها بیشتر اخباری که با نام علی اکبر ناطق‌نوری پیوست شده است، حکایت می‌کنند که ناطق‌نوری گفت «نه»؛ و یا آن که «نه» ریش سفید اصولگرایی معتدل از پیش تر اعلام شده بود و حالا تازه اخبارش به گوش می‌رسد. رئیس مجلس پنجم شورای اسلامی این روزها بیشتر از همیشه خود را از سیاست دور نگه می‌دارد و البته باور چنین امری برای بسیاری که سال‌ها‌ فعالیت سیاسی او را مطالعه کرده یا به یاد دارند چندان سهل به‌نظر نمی‌رسد. با این حال ناطق‌نوری حالا تنها، نماد اصولگرایی معتدل و حامی حسن روحانی به شمار می‌رود و عملا به هیچ موقعیت دیگری روی خوش نشان نمی‌دهد.


شیخ 73 ساله اصولگرایان که در دو دهه گذشته روند سیاسی پر فراز و نشیب و تغییرات سیاسی نسبتا گسترده‌ای را پشت سر گذاشته، این روزها در سکانسی تازه از سناریوی سیاست ورزی خود نقش‌آفرینی می‌کند که بسیار عجیب به نظر می‌رسد. نقشی که شاید رگه‌ها‌یی از عصیان و انزوا طلبی توامان در آن مشهود و آشکار باشد.
ناطق‌نوری که سال‌ها‌ خود را نماد اصولگرایی می‌دید و شخصیت پرنفوذ جناح راست و حاکمیت به شمار می‌رفت، از خرداد 76 به این‌سو، رفته رفته با چالش‌ها‌ی سیاسی دیگری دست و پنجه نرم کرد. بسیاری معتقدند سرچشمه تشتت این روزهای اصولگرایان را باید در جدایی‌شان از ناطق در سال 76 جستجو کرد. با این حال ناطقی که به گواه برخی فعالان
سیاسی زمینه ساز بروز پدیده احمدی نژاد در ایران معاصر شد و البته خیلی زود خود را در معرض حمله بی اخلاقی‌ها‌ی او دید، با نزدیک‌تر شدن به جریان آیت الله‌ها‌شمی دهه80، به اصلاح طلبان متمایل تر شد تا در نهایت از حامیان اصلی حسن روحانی در سال‌ها‌ی اخیر به شمار بیاید و عنوان اصولگرای معتدل را پیش‌تر از مصادیقی چون علی لاریجانی از آن خود کند.
حالا اما ناطق پس از تجربه فراز و فرودهای گوناگون دست رد به سینه تمام مناصب زده است. پس از تغییر و تحولات گسترده دانشگاه آزاد که با روی کار آمدن علی اکبر ولایتی به‌وقوع پیوست، ناطق‌نوری به تازگی در گفتگویی رسانه‌ای خبر داد که جایی در میان هیئت موسس دانشگاه ندارد. حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق‌نوری در پاسخ به نامه یک عضو هیئت علمی دانشگاه که نظر وی را درباره تغییرات پدید آمده در دانشگاه آزاد اسلامی سوال کرد، پاسخ داد: «بنده از عضویت در هیئت موسس استعفا داده‌ام و اصلاً در جریان آن چه در دانشگاه آزاد می‌گذرد، نیستم و به هیچ وجه در امور دانشگاه دخالت نداشته و ندارم. بنابراین آن چه در مورد این جانب گفته می‌شود، به‌شدت تکذیب می‌شود.»
پیش از این ماجرا نیز خبر رد پیشنهاد دبیری شورای عالی امنیت ملی و جانشینی علی شمخانی در کابینه از سوی ناطق‌نوری در رسانه‌ها‌ منعکس شد. ناطق همچنین در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به سبب حمایتش از حسن روحانی و اقدام به برخی فعالیت‌های انتخاباتی به نفع او، به جهت آن که فعالیتش با سمتش در دفتر رهبری منجر به بروز حواشی انتخاباتی و خلاف قانون نشود، از سمتش به عنوان بازرسی دفتر رهبری استعفا داد. این در حالی است که مصطفی میرسلیم در گفتگو با روزنامه منصوب به دولت، خبر فعالیت تعداد زیادی از اعضای. .. به سود کاندیدای رقیب حسن روحانی را به تازگی و به صراحت رسانه‌ای کرده است و چه بهتر که این رفتار ناطق‌نوری برای بسیاری دیگر نیز سرمشق باشد. علی اکبر ناطق‌نوری همچنین از سال 88 به این سمت در جلسات جامعه روحانیت مبارز که به همراه آیت الله‌ها‌شمی رفسنجانی و تعدادی دیگر از روحانیون سال‌ها‌ در آن فعالیت داشتند شرکت نکرده است. رویکردی که البته به تبع عدم حمایت جامعه روحانیت درمقابل بی‌اخلاقی‌ها‌ی مناظره مشهور انتخاباتی سال 88 و اتهامات یک طرفه احمدی نژاد، از سوی ناطق اتخاذ شد.
با توجه به فوت آیت الله‌ها‌شمی رفسنجانی و خالی ماندن کرسی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام که به تازگی محسن رضایی از روشن شدن تکلیف آن در ماه جاری خبر داد، بسیاری ناطق‌نوری را از گزینه‌ها‌ی رسیدن به جانشینی‌ها‌شمی می‌دانند. با این حال، ساختار سیاسی و تجربه چند دهه اخیر نشان داده که سیاستمداران معمولا مادامی که الزام قانونی نداشته باشند، برای به اختیار گرفتن پستی در ساختار سیاسی از باقی مناصب‌شان کناره گیری نمی‌کنند. از این رو و همچنین با توجه به بهبود شرایط آیت الله‌ها‌شمی شاهرودی که دیگر گزینه جدی ریاست مجمع تشخیص مصلحت به شمار می‌رود، نمی‌توان رفتار ناطق‌نوری را با چنین گراهایی تحلیل کرد و البته چنین منصبی چندان با قوت و ضعف گمانه زنی‌ها‌ نیز ارتباطی ندارد.
با این حال برخی تحلیلگران رفتار ناطق را نه از روی میل به انزوا، که به مثابه مهیا شدن او برای دوره جدید سیاسی تعبیر می‌کنند. فیاض زاهد، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتگو با آفتاب یزد، با بیان این نکته که اتفاقا اقدامات ناطق‌نوری خروج از انزوا و بازگشت به عرصه روشن سپهر سیاست در ایران است، اظهار داشت: «شاید مسئولیت قبلی و یا مسئولیت‌های حکومتی به دلیل انتصاب‌شان به مقامات عالی رتبه، دست ایشان را می‌بست برای آن که بتوانند با صراحت به آن چه در امور سیاسی می‌اندیشد عمل کند.» زاهد ضمن ترسیم فضای موجود اصولگرایی، عنوان کرد: « نگرانی از سرنوشت اصولگرایی، سقوط و افول مانیفست و ایدئولوژی اصولگرایی، تضعیف اصولگرایی سنتی و در واقع جاه طلبی برخی از اصولگرایان جدید و رادیکال شیخ نور را نگران کرده که از کنه و ریشه و اصالت محافظه کاری در ایران چیزی باقی نماند.» کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به ویژگی‌ها‌ی حقیقی محافظه کاری از جمله تدبیر، عقلانیت، حرکت آهسته، منضبط و پیوستگی، تصریح کرد: « آن چه که امروز ناطق می‌بیند نه تنها محافظه کاری نیست که نوعی رادیکالیسم لجام گسیخته است که مسئولیت شکست‌ها‌ی متوالی جریان اصولگرایی را به گردن دارد و من فکر می‌کنم ناطق‌نوری برای حفظ محافظه کاری وارد صحنه شده است.» وی افزود: « او کنش، اثر و حضور موثرتری در صحنه سیاسی ایران خواهد داشت و این را باید به فال نیک گرفت که مردان جوانمرد، عاقل، اهل تدبیر و محافظه کاران با اصول در عرصه سیاست ایران می‌درخشند. واقعیت این است که جریان اصولگرایی طرفدارانی دارد، ولی در سال‌ها‌ی اخیر فرمان به دست کسانی افتاده که مرتب در انتخابات‌ها‌ی مختلف شکست می‌خورند و مادامی که این فرمان از این عده از اصولگرایان گرفته نشود و اصولگرایان تدبیرگرایی مانند ناطق‌نوری، لاریجانی و امثال احمد توکلی به صحنه نیایند محافظه کاران بعید است که در نزد افکار عمومی به موفقیتی برسند.»
فیاض زاهد در ادامه و با توجه به مناصبی که ناطق‌نوری آنها را رد کرده است، تاکید کرد: «طبیعی است که شان ناطق‌نوری بالاتر از معاون اولی است و از طرفی هم این شائبه وجود داشت که انتصاب ایشان به مقامات عالی رتبه در عالی‌ترین سطوح نظام مانع مهمی در جهت موضع‌گیری ایشان باشد. وی افزود: « ایشان از انتخاب آقای رئیسی به عنوان کاندیدای اصولگرا راضی نبود، از انتخاب احمدی نژاد و نوع رفتار قالیباف راضی نبود و همه این‌ها‌ نشان داد که ناطق‌نوری تمایز آشکاری با جریان فعلی پیدا کرده است.» این تحلیلگر سیاسی همچنین با بیان این نکته که شاید ناطق پایه گذار جریانی جدید در طیف اصولگراها شود تا طیف‌ها‌ی عاقل، خردمند، اهل تعامل و اهل گفتگو در آن حضور پیدا کنند، تصریح کرد: «در ادامه شاید بتوان ناطق‌نوری را پایه گذار احیا و رنسانس اصولگرایی در ایران دانست.» زاهد در پایان افزود: « ناطق‌نوری جریان بسیار هدفمند و قدرتمندی را می‌تواند شکل دهد که در خیلی از حوزه‌ها‌ می‌تواند با جریان اعتدالی و حتی جریان اصلاح طلب پیوندهای استراتژیک برقرار کند. محور عمده این نگرش حمایت از منافع ملی، استفاده از همه نخبگان در هر دو جناح و پرهیز از تندروی و افراط در دو سوی جریان سیاسی کشور باشد.»
می‌شود این طور به ماجرا نگاه کرد که ناطق‌نوری با آگاهی و تجربه خود در مسیری قرار گرفته که نه تنها بسیاری از اصولگرایان نیاز به وجود چنین جریانی را احساس کرده‌اند، بلکه برخی چهره‌ها مانند سعید جلیلی و حتی به تازگی محمدباقر قالیباف نیز سودای سردمداری آن را در سر می‌پرورانند. رویایی که البته با حضور ناطق برای چنین اشخاصی تعبیر نخواهد شد و گویا ناطق اصلا با هدف خارج کردن جریان محافظه‌کاری از چنین ورطه‌هایی در آستانه ورود دوباره به میدان است.
به نظر می‌رسد که ناطق این روزها با نه گفتن‌ها‌ی متوالی اش، به نگارش دوران تازه سیاسی خود روی آورده است و اگر چنین تحلیلی به وقوع پیوندد، می‌توان این طور برداشت کرد که ناطق می‌خواهد شمایل از تکامل جریان آیت الله‌ها‌شمی باشد تا این بار او موافقت همگان را در کنار خود ببیند و طرح‌ها‌ی ناطق زدایی در سیاست ایران
به وقوع نپیوندد.