وزیر آمدنی وزیر آوردنی

 وزرا و اصولا مدیران ارشد و میانی و حتی خرد به دو دسته قابل تقسیمند؛ آمدنی و آوردنی. وزیر آمدنی کسی است که برای خود رزومه‌ای پر پیمان تدوین می‌کند و آن را برای همه تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران و موثران ارسال می‌کند، مستمر این و آن را می‌بیند، لابی‌گری و واسطه‌بازی می‌کند، قول‌های نامتعارف می‌دهد، از هرگونه همایش و نمایش استقبال می‌کند، سینه‌چاک در پی منصب‌ها و موقعیت‌های اداری و مدیریتی پر و بال می‌زند و چون تشنه‌ای در یافتن آب می‌دود. من این دسته از وزیران و مدیران را وزیران آمدنی نام می‌نهم. اما دسته‌ای دیگر از مدیران و وزیران کسانی هستند که در خانه نشسته‌اند و به کارها و اشتغالات همیشگی‌شان مشغولند و دارای صلاحیت‌های اخلاقی و حرفه‌ای‌اند. ایشان نه در طلب موقعیت‌های مدیریتی و اداری‌اند و نه با کسی لابی می‌کنند، بلکه به شکل متین و البته پرتلاش فعالیت‌های حرفه‌ای خود را به پیش می‌برند و به همین دلیل معمولا برای پذیرش مدیریت‌های کلان میانی یا خرد باید به سراغ‌شان رفت و از آنها مصرانه خواست که مسوولیت بپذیرند. گرچه آنها رغبتی برای پذیرش آن موقعیت و مدیریت از خود نشان نمی‌دهند، چون جایگاه شخصیتی و حرفه‌ای خود را محترم و ارجمند می‌شمارند و البته وقتی احساس کنند، می‌توانند یا باید برای جامعه در یک موقعیت مدیریتی مفید و موثری باشند، از زیر بار سنگین مسوولیت شانه خالی نمی‌کنند. این دسته از مدیران و وزرا را می‌توان وزرا یا مدیران آوردنی نام نهاد. من برخی از وزرای پیشنهادی چون علیرضا کاظمی، احمد میدری، صالحی امیری، صالحی، ظفرقندی و عراقچی که نسبت به آنها شناخت دارم را از این دسته می‌دانم. تجارب زیسته‌ای که اینجانب به عنوان مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی و سایر مسوولیت‌ها با جناب آقای دکتر کاظمی دارم، شواهد فراوانی برای اثبات این مدعا نشان می‌دهد که به چند نمونه مشخص اشاره خواهم کرد. من پس از آنکه مدیرکل آموزش و پرورش خراسان شدم، از دکتر کاظمی خواستم که معاونت نیروی انسانی و پژوهش اداره کل را بپذیرد. 
او به‌شدت استنکاف می‌کرد اما وقتی اصرار مرا دید و احساس کرد که باید مسوولیت بپذیرد، پذیرفت و البته پس از پذیرش مسوولیت برای انجام کارها شبانه‌روز نداشت.
یا زمانی که سرپرست وزارت آموزش و پرورش شدم، ایشان معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش بود. با شروع دولت مرحوم ريیسی سرپرست وزارت شد. در آن زمان من معاون وزیر و ريیس سازمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی بودم. او همیشه با تواضع مثال‌زدنی دو نکته را یادآوری می‌کرد؛ اینکه من بر هیچ یک از معاونان برتری ندارم و شرایط خاص باعث سرپرستی من شده است و نیز اینکه نمی‌خواهد پس از سرپرستی وزیر باشد. این موضوع را آن‌قدر تکرار می‌کرد که بارها من و سایر معاونین به ایشان تذکر می‌دادیم حالا اگر نمی‌خواهی وزیر شوی اشکالی ندارد، اما پرتکرار بازگو نکن.
دو تجربه دیگر در این خصوص را بیان می‌کنم؛ اول وقتی که سردار مومنی گزینه پیشنهادی وزارت کشور از او خواسته بود که قائم‌مقامی ستاد مبارزه با مواد‌مخدر و معاونت فرهنگی ستاد را بپذیرد. با من مشورت کرد و هیچ میلی برای پذیرش نداشت‌ که بنده به او اصرار کردم که قبول کند و پیشگیری با رویکرد فرهنگی که تخصص اوست را در این موقعیت برای کنترل و کاهش مصرف مواد مخدر وجهه همت خویش سازد و آخرین تجربه معرفی او به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش بود. اولین کسی که به او اطلاع داد که برای تصدی وزارت آموزش و پرورش ظاهرا به او رسیده‌اند، من بودم. مجددا و دوباره میل به عدم پذیرش و اشتیاق به این موقعیت را در او دیدم و تنها خواهشم از او این بود که اگر چنین پیشنهادی دادند، نه نگوید. او چنین قولی به من داد. بنابراین او را باید وزیری آوردنی و نه آمدنی نام نهاد.
سویه دیگر ماجرا اما هنگامی است که مدیران آمدنی مسوولیتی را می‌پذیرند. آن است که همه همت و اراده و انگیزه و اندیشه‌شان بر مسوولیت پذیرفته ‌شده متمرکز می‌شود. دکتر کاظمی از این ویژگی‌ها نیز برخوردار است. صبر، وقت‌گذاری، برنامه‌ریزی، فعالیت مستمر و خستگی‌ناپذیر از خصوصیات او پس از پذیرش مسوولیت است .


در پایان ذکراين نکته را ضروری می‌دانم کار وزیران آوردنی وقتی تکمیل می‌شود و موجب موفقیت‌شان را فراهم می‌آوردکه به دو موضوع مهم توجه نمایند؛ اول اینکه باید به ‌شدت مراقب نیروهایی باشند که به شکل حرفه‌ای پیرامونش را می‌گیرند و بسیاری از آنها آمدنی‌اند و شایسته واگذاری مسوولیت نیستند. اتفاقا باید به سراغ کسانی رفت که آوردنی باشند و نه آمدنی.
 و دوم اینکه بدانند در دولتی مسوولیت می‌پذیرند که راهبردها و آرمان‌هایی را با مردم مطرح نموده و از این جهت مدیون رای مردمی است که به خاطر آن آرمان‌ها و رویکردها به او رای داده‌اند و از این طریق میثاقی بین ملت و دولت شکل می‌گیرد که پس از رییس‌جمهور، بیش و پیش از هر کسی وزرا و معاونین رییس‌جمهور باید بدان ملتزم باشند. ارزیابی من این است که دکتر کاظمی از هر دو جهت چنین تعهد و التزامی را دارد. اما ما و همه دوستان بر چنین میثاقی پای می‌فشریم و مطالبه اصلی ما از همه وزرا و از جمله دکتر کاظمی؛ وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش این بوده و خواهد بود.