جریان‌های سیاسی در پی مشق کارآمدی

 رأی اعتماد مجلس به همه وزرای پیشنهادی کابینه چهاردهم، در متن و فرامتن خود حاوی نکات متعددی است که در ادامه به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌شود:
۱. رأی مجلس به همه وزرای پیشنهادی نشان از آن دارد که مجلس نیز همسو با دولت جدید درصدد تحقق همگرایی و وفاق در کشور است. بنابراین، رأی‌آوری برخی گزینه‌های پیشنهادی دولت را که احتمال رأی نیاوردن آن‌ها وجود داشت باید با این نگاه تحلیل کرد، زیرا در تلاش برای وفاق‌گرایی، کلیت بیش از جزئیات اهمیت دارد. براین اساس، مجلس به همه وزرای پیشنهادی رأی اعتماد داد، چون که کلیت ترکیب آن‌ها مبتنی بر تقویت روند ایجاد وفاق در کشور است. از این رو، مجلس درصدد بود در برابر گام اول دولت برای ایجاد وفاق در کشور، گام دوم را نیز خود بردارد. 
۲. رأی آوری همه وزرای پیشنهادی نشان داد که گروه‌ها و گرایش‌های سیاسی غیروفاق‌گرا از هر دو جریان سیاسی اصلی کشور با وجود سروصدای زیاد، اما وزن واقعی چندانی در عرصه سیاست کشور ندارند. حتی به نظر می‌رسد که عقلای نظام بر کاهش نقش این طیف در عرصه سیاسی مصمم هستند. واقعیت هم آن است که حل مشکلات کشور نیازمند تلاش همگرا و همگانی است و با دیدگاه‌های مضیق برخی افراد، گروه‌ها و گرایش‌ها نمی‌توان گشایش چندانی در شرایط کشور ایجاد کرد. فراموش نکنیم که بزرگانی، چون شهید سلیمانی و شهید رئیسی در مدیریت خود طرفدار وفاق و همگرایی و معتقد به استفاده حداکثری از ظرفیت‌های کشور بودند. 
۳. از نقطه نظری دیگر، وفاق مجلس و دولت به معنای پیروزی آرمان‌گرایی واقع‌بینانه در برابر آرمان‌گرایی بدون ملاحظه واقعیت‌ها و همچنین، واقع گرایی صرف و اسیر منطق واقعیت‌ها شدن است. مسلم است که اولی به تحجر و دومی به سکولاریسم ختم می‌شود که هر دو مطلوب نظام نیستند. 


۴. اگرچه شجاعت برخی نمایندگان در ابراز صریح نظرات خود جای تحسین دارد، اما این شجاعت و صراحت باید با ملاحظه شرایط بوده و در مسیر همگرایی هدایت شود. به بیان دقیق تر، اگر چه نمایندگان در اظهارنظر پیرامون مسائل مختلف در مجلس آزاد هستند و کسی نمی‌تواند آن‌ها را محدود کند، اما نسبت هرگونه اقدام و اظهارنظری باید با مصالح کلان سنجیده شود. 
۵. در فرامتن رأی مجلس به کابینه پیشنهادی این نکته نیز به خوبی نهفته شده که جریان‌های سیاسی از منازعات سیاسی سرمایه سوز خسته شده و درصدد مشق کارآمدی هستند. این مهم اکنون بیشتر متوجه دولت است تا با پشتوانه رأی ملت و نمایندگان آنها، بیش از هر موضوعی بر گره گشایی از شرایط کشور و مشکلات مردم متمرکز شود. 
۶. بالاخره نمی‌توان از نقش ویژه آقای قالیباف، با توجه به اعتدال مواضع و شخصیت توسعه‌گرایش، در این قضیه غفلت کرد. واقعیت آن است که نخبگانی با این ویژگی‌ها و رویکرد می‌توانند در متمرکزسازی ظرفیت‌های کشور برای گره‌گشایی از وضع موجود اثرگذار باشند. درواقع، به اقتضای شرایط کشور، این گونه سیاست ورزی بیشتر باید محل توجه قرار گیرد. 
۷. در نهایت اینکه کیفیت رأی مجلس به دولت جدید می‌تواند در تقویت وزن گزینه‌های روی میز نظام در مذاکرات احتمالی هسته‌ای و سایر معادلات امنیتی در ارتباط با همسایگان اثرگذار باشد. بنابراین، می‌توان گفت که رأی مجلس به دولت چهاردهم، با ملاحظه شرایط خطیر کشور در عرصه سیاست و روابط خارجی بوده است. 
با این حال، تقویت روند وفاق در کشور به ویژه در روابط مجلس و دولت به معنای هضم مجلس در دولت یا تبعیت آن از دولت نیست و مجلس باید بتواند با استفاده دقیق و بجا از ابزار‌های نظارتی خود، کارآمدی دولت در انجام رسالت‌هایش را تقویت کند.