تحدید آب، سقوط زمین و سختی معیشت

جوان آنلاین: یکی از مخاطرات محیطی آسیب‌زا که در چند دهه اخیر به بحرانی برای محیط زیست تبدیل شده است و علاوه بر اثرات محیطی و طبیعی، بر اقتصاد نیز تبعات منفی زیادی وارد کرده، فرونشست سطح زمین و برداشت منابع آب زیرزمینی است. متأسفانه برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی به دلیل افزایش جمعیت و استفاده از آن در بحث کشاورزی، صنعتی و مصارف خانگی، دشت‌های کشور را در معرض خطر و فرونشست قرار داده است و عدم مدیریت و کنترل این برداشت تبعات سنگین زیست محیطی و اقتصادی را به دنبال دارد که در حال حاضر فرونشست‌هایی که در شهر‌های مختلف اتفاق می‌افتد نشان می‌دهد این آسیب و خطر حالا به بحران جدی تبدیل شده است. بدون شک مهم‌ترین عامل فرونشست زمین، برداشت بی‌رویه از سفره آب‌های زیرزمینی است که شاید اصلی‌ترین و مهم‌ترین راهکار برون رفت از این وضع، بازچرخانی آب است.    ایران از لحاظ جغرافیایی وسعت زیادی دارد و از بهره‌برداری منابع آب رنج توأمانی می‌برد. از طرفی در سال‌های اخیر با شدت خشکسالی و کمبود بارش‌ها مواجه بوده‌ایم و همین هم منابع آب زیرزمینی را با تنش روبه‌رو کرده و بالطبع به دلیل همین کاهش بارش، منابع آب زیرزمینی محل تمرکز بهره‌برداری در بسیاری از نقاط کشور بوده است. پرواضح است بحران فرونشست زمین ناشی از پایین رفتن سطح آبخوان‌هاست.  بنا بر گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، فرونشست‌های زمین در ایران، به علت کسری بالا و رو به گسترش آبخوان‌ها (با کسری تجمعی حدود ۱۴۳ میلیارد مترمکعب در سال ۱۴۰۱، بر اساس آمار‌های وزارت نیرو) در بسیاری از مناطق کشور و با نرخ‌های مختلفی ثبت و گزارش شده است. یکی از دلایل گسترش این پدیده در سالیان اخیر، عدم تناسب بخشی اهداف و سیاست‌های توسعه‌ای کشور مانند منابع آب خودکفایی در تولید غذا با ظرفیت واقعی منابع آب خصوصاً زیرزمینی بوده است. در بسیاری از مناطق کشور، نداشتن دسترسی مناسب به منابع آب سطحی و همزمان و دسترسی آسان‌تر و ارزان‌تر به منابع آب زیرزمینی، منجر به افزایش حجم بهره‌برداری از آب‌های زیرزمینی (به‌صورت مجاز و غیرمجاز) شده است. برآورد‌ها حاکی از آن است که سهم برداشت سالانه از آب‌های زیرزمینی برای مصارف کشاورزی، شرب و صنعت معادل ۴/۹، ۳۶/۴ و ۱/۷ میلیارد مترمکعب است که شامل ۴، ۱۱ و ۸۵ درصد از کل برداشت سالانه است.  استفاده از آب‌های زیرزمینی به روندی رو به رشد تبدیل شده که وضعیت کشور را با چالش همراه می‌کند. اگر وضع به همین منوال پیش رود، علاوه بر اینکه خسارات به بخش کشاورزی هر روز بیشتر می‌شود، از لحاظ امنیت غذایی دستخوش بحران می‌شویم. خشکسالی و کاهش نزولات جوی فقط به محیط زیست آسیب نمی‌رساند، بلکه تبعات آن گسترده است و اگر بگوییم بخش اقتصادی به همان اندازه بخش زیست محیطی آسیب می‌بیند بیراه نگفته‌ایم. بار تولید محصولات کشاورزی که بر دوش منابعی است طبق آخرین اطلاعات موجود حدود ۹۴ درصد است و مابقی مربوط به آب شرب و صنعت است. حالا اگر بخواهیم راهکار اقتصادی برای برون رفت از این وضعیت عنوان می‌کنیم شاید ساده‌ترین و در دسترس‌ترین آن، سرمایه‌گذاری در سایر حوزه‌ها بر تنفس و احیای منابع آب زیرزمینی است.  نهاد‌های مختلف و سیاستگذاران در رابطه با ایجاد فرصت‌های شغلی و مسیر‌های توسعه‌ای جایگزین کشاورزی در بسیاری از مناطق کشور با چالش‌های زیادی روبه‌رو هستند. از طرفی تمرکز بالای ظرفیت بر کشاورزی و حتی تولید محصول در ایران بین صاحبنظران موضوعی نگران کننده به نظر می‌رسد و با گلایه‌هایی از سمت اقتصاددان مواجه شده است. مسلماً حوزه اقتصاد نیازمند بررسی همه جانبه به مسئله آب از سمت حاکمیت و البته مردم است تا این بحران به تدریج حل شود.  اقتصاد کشور در این روز‌ها در وضعیت نابسامانی به سر می‌برد و برخی سوء‌مدیریت‌های موجود در اقتصاد کشور، به‌دلیل بی‌توجهی و البته تحریم‌های ظالمانه، برخی از افراد را در سطوح مختلف جامعه به سمت مشاغلی سوق داده که اثرپذیری کمتری در مواجهه با چالش‌های موجود دارند. بدون شک یکی از در دسترس‌ترین مسیر‌های ایجاد اشتغال در وضعیت فعلی کشور، ترویج کشاورزی بدون پشتوانه و هدف برای درصد بالایی از افراد جامعه است.     تبعات سنگین هزینه زیرساخت‌ها برای بررسی ابعاد موضوع با علی فرنام، مدیر گروه عمران و شهرسازی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی به گفتگو پرداختیم.  او به «جوان» می‌گوید: «در عموم مردم این آگاهی ایجاد شده که کشور ما به طرز وسیع و شدیدی با پدیده فرونشست مواجه شده و شدت آن به اندازه‌ای است که در بسیاری از دشت‌ها اثرات آن به زیست مردم گره خورده است. در شهری مانند اصفهان به ابنیه خسارت زده شده است. در خیلی از مناطق کشور زیرساخت‌ها بسیار گرانقیمت و حساس هستند که می‌توان از زیرساخت ریلی، جاده‌ای، فرودگاه و آبرسانی و گاز و خطوط برق نام برد. تقریباً تمام این‌ها در پهنه‌های فرونشست در معرض خطر قرار دارند. بدون شک هزینه‌های زیرساخت به تنهایی تبعات سنگین اقتصادی برای کشور دارد و هنگام بروز سوانح مانند زلزله و سیل فرونشست اثر خود را به صورت مضاعف نشان می‌دهد و تخریب‌ها و آسیب‌های گسترده‌تری را برجای می‌گذارد.»  وی می‌افزاید: «به طور مثال اگر منطقه‌ای در برابر یک زلزله شش ریشتری توان تاب‌آوری و مقاومت را داشته باشد، اما طی سال‌ها دچار فرونشست شده و لایه‌های زمین قدرت و توان خود را از دست داده باشد، بعد از مدتی میزان و شدت آسیب‌هایی که در رخدادی مثل زلزله رخ می‌دهد تاب‌آوری آن را به شدت پایین می‌آورد. بحران سیل هم به همین ترتیب است. در سال گذشته که سیل در مناطق کویری رخ داد در مناطق فرونشست خسارت زیادی برجای گذاشت. برخلاف آنچه تصور می‌شود سیل موجب سیرابی سفره‌ها می‌شود که البته تا حدودی درست است، اما مشکل فرونشست این است که اولاً اثرات سیل را تشدید می‌کند و دوماً بعد از اینکه دشت دچار فرونشست شد حتی آسیب سیل هم بیشتر می‌شود و تغذیه‌ای که خیلی موارد در بسیاری از دشت‌ها از طریق سیلاب صورت می‌گرفت، بعد از فرونشست نه تنها توان جذب ندارد، بلکه باعث تشدید خسارت‌های اقتصادی  هم می‌شود.»     هشدار‌های فرونشست زمین را جدی بگیرید  فرنام با اشاره به هشدار‌هایی که طی سال‌های مختلف در باره تبعات فرونشست زمین داده شده است تصریح می‌کند: «از دهه ۷۰ مراجع تخصصی مثل سازمان نقشه‌برداری و سازمان زمین شناسی اطلاعات اولیه‌ای در مورد این پدیده منتشر کردند و به مرور گسترش پیدا کرد. به طور دقیق‌تر در دهه ۸۰ به آن اشاره شد و در دهه ۹۰ به طور جدی بدان پرداختند، اما الان برای آن باید هزینه پرداخت کنیم، بدین معنا که فقط با گفتار، برنامه‌ریزی و هشدار به نتیجه نمی‌رسیم. هرچند هزینه هم دارد. اضافه برداشتی که داشتیم نعمت خدایی است و آب‌های زیرزمینی را که طی قرن‌ها ذخیره شده است با غروری نسبت به ظرفیت مهندسی که در اختیار داریم با رویه‌ای نامناسب استفاده کردیم و حتی مشوق‌های عجیبی در این زمینه داریم. برای مثال برق پمپ آب را رایگان کردیم که در واقع بیشتر برداشت کنیم و این قضیه امروز مربوط به من شهروند یا کشاورز نمی‌شود. در این پدیده هویت و امنیت نظام و سرزمین مطرح است و باید اقدامی کرد.»  وی در ادامه تأکید می‌کند: «در پدیده فرونشست باید پرهیزاتی داشته باشیم و مواردی را کمتر مصرف کنیم. این موضوع به طور خاص مصرف آب است که البته بدین معنا نیست که شرب دچار مشکل یا حتی تولید کشاورزی با مسئله روبه‌رو شود، بلکه تولید باید خردمندانه باشد و بهره‌وری بالا برود. در دشت‌های شمالی چین پذیرفته‌اند اولین کاری که باید در دستور کار قرار دهند، پدیده محدودیت و محرومیت برداشت در مناطق شمالی را به طور جدی انجام دهند و حالا بعد از گذشت یک دهه اثرات آن دیده می‌شود. دشت‌های ما در حال فرونشست است. در حال حاضر به وضعیت تثبیت شده رسیده و حتی با پدیده تزریق که آب بیشتری به سفره‌های آبی و لایه‌های زیرزمینی داده شود هم حتی بعضاً امکان کاهش به صورت محدود وجود ندارد.»  مدیر گروه عمران و شهرسازی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه باید بپذیریم مادامی که دنبال راه‌حلی بگردیم که هزینه نداشته باشد، راه به جایی نمی‌بریم، خاطرنشان می‌کند: «مثلاً برخی عنوان می‌کنند این راه‌حل باعث آسیب به کشاورزی می‌شود و با مدیریت قابل حل است که با افزایش بهره‌وری بتوانیم آب کمتر با همان تولید را داشته باشیم و آن آب را به زمین بدهیم. برای اینکه آبیاری کشاورزی را قطره‌ای کنیم طرح‌های زیادی را از دهه ۸۰ تاکنون داشتیم ولی خروجی‌اش این بوده که منِ کشاورز تمام آبی را که قبلاً در اختیار داشتم دوباره با تولید و سطح بیشتری استفاده می‌کنم، یعنی آبی که قرار بوده به زمین داده شود، داده نشده است.»     اثرات تغییر اقلیم فرنام با بیان اینکه بحث پدیده تغییر اقلیم هم در میان است و رژیم‌های بارشی متفاوت است، می‌گوید: «یک سال خشکسالی شدیدتر می‌شود، در این صورت باید سازگاری را با طبیعت اقلیم چند برابر کنیم. در سال‌هایی که بارش کمتر است سطح تولید باید محدود شود و متناظر با دشت‌ها و ظرفیت دشت‌ها پیش رود و بهره‌برداری از چاه‌های مجاز هم به ظرفیت سفره‌ها و آبخوان‌ها تناسب پیدا کند که حتی در این حوزه‌ها هم تعادل پیدا کنیم.»  وی ادامه می‌دهد: «باید بپذیریم این سرزمین به صورت تراز مدیریت شود. اگر ما شیوه ظرفیت‌ها و منابع را نسنجیم به خود ما و نسل آتی و کشور آسیب جبران ناپذیر وارد می‌شود. در این مسیر در سطوح مختلف از اطلاع رسانی و آموزش بهره ببریم و مهم‌تر از همه سازگاری توسعه با این محدودیت‌هاست. در حال حاضر می‌توان پیش‌بینی کرد توسعه در مناطق فرونشستی انجام دهیم یا نه، از طرفی بارگذاری‌هایی که نفوذپدیری خاک را از بین ببرد کنترل کنیم. اضافه برداشت‌هاو چاه‌های مجاز را مدیریت کنیم و در این مورد بیشتر بحث سازگاری در میان است. بپذیریم که خیلی از دشت‌های ما تغییر ماهیت دادند پس کارکردی که تا دیروز داشته فراهم نخواهد شد. ما متناسب با واقعیت جدید باید برنامه‌ریزی کنیم و به سطحی برسیم که بتوانیم بازسازی انجام دهیم. در برخی از دشت‌ها و مناطق امکان احیای نسبی وجود دارد. در جمیع اجزا و سیاستگذاری این موضوع باید دیده شود. سیاست‌های سازگاری و صرفه جویی باید اعمال شود و با مدیریت تقاضا و مدیریت مصرف این تراز کردن را برگردانیم.»     تشدید اثرات اقلیمی بر ایران وی تصریح می‌کند: «یکسری مطالعات قابل توجه انجام شده با این موضوع که تغییر اقلیم در مقیاس جهانی کدام کشور‌ها را دچار آسیب و کدام کشور‌ها را منتفع می‌کند؟ کشور‌هایی که در مدار‌های شمالی و سردسیر هستند ممکن است از جهت تغییر اقلیم منافعی کسب کنند، اما کشور‌هایی مانند ایران که در منطقه بیابانی هستند تشدید اثرات اقلیمی حتی منجر به زیست ناپذیری برخی مناطق آن می‌شود. گرمایی که در شهریور با آن مواجه هستیم در طولانی مدت باعث از دست رفتن انگیزه‌های سکونت در برخی مناطق می‌شود که مسئله حیاتی است و چنین پدیده‌ای منجر به تخلیه جمعیت از مناطق مرزی می‌شود، چراکه جز امنیت سرزمینی بلافاصله به حاشیه‌نشینی و معضلات اجتماعی و اقتصادی منجر می‌شود و شئون آن گسترده است.»     مهاجرت اقلیمی و اثرات آن مدیر گروه عمران و شهرسازی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در رابطه با بحث مهاجرت اقلیمی می‌گوید: «مهاجرت اقلیمی را حدوداً ۱۵ سالی است که تجربه کرده‌ایم و در سطح بسیاری از روستا‌ها کاهش منابع آب باعث تغییر معیشت و شغل می‌شود و این برای ما اثرات بزرگ‌تری دارد.»  حدوداً هشت مورد تلاش داشتیم که مباحث مشترکی دارد و بحث مصرف درست آب مطرح است. درمورد تغییر اقلیم برنامه راهبرد ملی را تدوین کردیم که امیدواریم به نتیجه برسد. همچنین کارگروه ملی سازگاری با کم آبی را تشکیل دادیم و بحث مقابله با گرد و غبار در دستور کار است. یک برنامه کاهش خطر و سوانح در حوزه فرونشست هم داریم. برنامه‌ها و هشدار‌های زیادی اتخاذ شده است، اما باید تصمیمات سخت بگیریم و این مهم‌ترین موضوع است. در این راستا باید بپذیریم محدودیت‌هایی را خواهیم داشت.»     تبعات اقتصادی خشکسالی  فرنام اشاره‌ای به تبعات اقتصادی خشکسالی می‌کند و می‌گوید: «خشکسالی پدیده‌ای است که اثر را دوچندان می‌کند. بسیاری از مناطق حاشیه نشین موجود، در عرصه‌های فرونشست هستند. مناطق حاشیه‌نشینی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و در برابر سوانح آسیب‌پذیر هستند. حالا استقرار این مناطق در عرصه‌های فرونشست مانند جنوب تهران، مشهد، کرمان و فارس شدت آسیب‌پذیری را تشدید می‌کند و همین موضوع منجر به مهاجرت و حاشیه‌نشینی می‌شود و همچنین میزان آمایش سرزمینی را دچار بحران می‌کند. به این ترتیب که در ادبیات برنامه‌ریزی منطقه‌ای تلاش برای این است که روستا‌ها و شهر‌های کوچک حمایت و شهر‌ها و پایتخت کنترل شوند از این جهت که جریان‌های مهاجرت به آنجا اتفاق نیفتد، چراکه در مرکز مهاجرت مشکلاتی مانند بیکاری، آلودگی هوا، مشاغل کاذب، ترافیک و آسیب‌پذیری سوانح رخ می‌دهد، در مبدأ و مقصد خسارت وارد می‌کند و امنیت زیستی سرزمین و کشاورزی از دست می‌رود، اراضی کشاورزی به محل ریزگرد تبدیل می‌شود و یکسری بحران‌های تبدیلی را اگر جدی نگیریم متضرر می‌شویم.»  وی ادامه می‌دهد: «خیلی از دشت‌هایی که به وضعیت بحرانی فرونشست رسیده است اساساً دیگر قابل کشاورزی نیست. خاک متراکم شده است و جز اینکه دسترسی منابع محدود می‌شود به لحاظ کشت و زرع هم با محدودیت روبه‌رو می‌شود. کشاورز اگر امروز این تهدید را به رسمیت نشناسد عملاً ضرر می‌کند و این چیزی که پدران ما به عنوان یک میراث اقتصادی به یادگار گذاشته‌اند عملاً آباد و قابل زراعت نخواهد بود. البته در این مسیر فقط کشاورز متضرر نمی‌شود. درصدی از صنعت شهرک‌های صنعتی و کارخانجات و مناطق شهری همه دچار خسارت می‌شوند، چراکه فرونشست خاموش و کم سروصداست و در زمان بحران پرسرو صدا می‌شود و آن موقع اثر  زیادی می‌گذارد.»     لزوم تغییر نگرش مدیریتی مدیر گروه عمران و شهرسازی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در باره ارائه راهکار‌ها برای برون رفت از وضعیت موجود توضیح می‌دهد: «بحث پیشگیری مطرح است. توصیه‌هایی را ارائه می‌دهیم که نباید و به جا نیست. در مناطق کویری که تراز منفی دارند یکسری توصیه‌ها نباید عنوان شود، برای مثال درست نیست از ایجاد شغل صحبت به میان بیاید. موضوع دیگر بین نسلی است، امنیت زیست مردم همان شهر و روستا را تهدید می‌کند پس در جایی که مخاطره جدی است باید پیشگیری انجام شود. پیشگیری صفر و یک نیست، اینطور نیست که هیچ اقدامی انجام نشود، حتماً با ارزش افزوده و مصرف آب کمتر قابل انجام است. باید تغییر نگرش مدیریتی داشته باشیم و صرفه‌جویی و بهره‌وری بالاتر ارزش افزوده بیشتری می‌دهد. نوع فعالیت عوض شود نه اینکه ممنوعیت توسعه‌ای رخ دهد و این توضیحات.  قدم اول است.»  وی ادامه می‌دهد: «قدم دوم، کنترل و پایش است که باید به طور مستمر انجام شود. در حوزه شهرنشینی شبکه فاضلاب ضروری است. درصورتی که در شهر‌های کوچک اصلاً ضرورتی ندارد. برخی صنایع از آب فاضلاب تصفیه می‌کنند و آن را می‌خرند شاید اقدام خوبی به نظر برسد، اما شهر دچار فرونشست می‌شود. در مواردی الزام به تأمین هم نداریم. حتی ظرفیت‌های طبیعی برای پالایش آلودگی وجود دارد و باید اجازه دهیم به محیط منابع برگردد، البته مصوبات خوبی هم در برنامه هفتم داشتیم که بازچرخانی آب صورت گیرد و پسابی که در این شهر‌ها تولید می‌شود برای آبیاری فضای سبز استفاده شود که به نوعی هم تلطیف محیط است و بخش قابل توجهی به سفره‌های آبی که در شهر‌ها داشته، برمی‌گردد، از این طریق گران‌ترین زیرساخت را در شهر‌ها دچار مشکل نمی‌کند. پس بخش دوم، کنترل و بخش سوم کاهش اثرات است. بدین صورت که وقتی پدیده فرونشست رخ داده می‌توانیم اثرات و تبعات را مدیریت کنیم که کمتر به سطوح مختلف آسیب برساند و در برابر تبعات آن آماده باشیم و این مهم در همه حوزه‌ها و ابعاد کارایی دارد. بحث چهارم سازگاری است که به تغییر اقلیم و کم آبی و مدیریت برداشت مربوط می‌شود. باید خودمان را با سال آبی تناسب دهیم و تنظیم کنیم و با مصرف آب تطبیق دهیم و به سطحی برسیم که در برخی دشت‌ها تا حدی که امکانپذیر است بازسازی و احیا انجام گیرد.»