ای کاش رسانه ملی کمی بیشتر «مکث» کند 

رسانه ملی در دوران تحول، به درستی به برخی برنامه‌ها، چون ثریا و مکث برای نقد برخی مبانی و جریان‌های غلط اجازه دیده شدن می‌دهد، اما همین رسانه با تن دادن به تبلیغ نوعی از سبک زندگی غیردینی خواسته یا ناخواسته در حال تیشه زدن به ریشه‌های فرهنگ دینی است! پولی که بدون زحمت به دست می‌آید، پولدار‌ها را پولدارتر و فقیرتر‌ها را فقیرتر می‌کند. اگر ربا، دشمن تولید است، رونق تولید هم می‌تواند دشمن ربا باشد. 
رونق سپرده‌گذاری و قسطی‌فروشی و سود یا رونق تولید و کسب و کار و تلاش؛ در برنامه مکث به سبک زندگی قسطی پرداخته می‌شود. سبک الان بخر و بعداً پرداخت کن، سبکی که در ایران با توسعه مال‌ها و مراکز و بازار‌های مدرن مثل «ایرانمال» که از سوی بانک‌ها و با پول مردم ساخته شده‌اند، تیشه بر ریشه اقتصاد تولید محور‌زده می‌شود و به رونق سیستمی که در آن قرار است خلق پول به جای تولید کار کند کمک می‌کند. جالب است که رسانه ملی با ساخت برنامه‌ای، چون «مکث» به روشنگری درباره توسعه چنین اقتصادی در کشور می‌رود، اما طنز تلخ ماجرا اینجاست که درست پس از پایان برنامه مکث آگهی‌های تبلیغاتی رسانه ملی در رویکردی کاملاً متناقض و متضاد با پیام برنامه قبلی شروع به تبلیغات پرحجم با محتوای «قسطی بخر» و «امروز بخر، فردا پرداخت کن» می‌کند و معلوم نیست مخاطب بیچاره قرار است این تناقض را چگونه در ذهن خود هضم کند. رسانه ملی در واقع در حال تولید نوعی سبک زندگی ضدتولید از طریق تبلیغات پرحجی است که بانک‌ها پشتوانه آن هستند. قدرت بانکداری غیراسلامی در ایران به قدری زیاد است که دو سال پیش درج یک جمله از زبان رهبر معظم انقلاب روی تابلوی تبلیغاتی میدان ولیعصر (عج) تهران با این مضمون که «بانک‌ها غلط می‌کنند بنگاهداری می‌کنند» به سرعت پایین کشیده شد. صداوسیما در برنامه‌هایی، چون مکث به درستی رویکرد‌های اقتصادی ضدتولید را در برنامه‌هایی مثل ثریا و مکث نقد می‌کند، اما همین صداوسیما در انبوهی از تبلیغات تلویزیونی ذهن و قلب مخاطب را با اقتصاد و سبک زندگی ضدتولید هماهنگ می‌کند. مدیران صداوسیما چگونه به این تناقض بزرگ پاسخ می‌دهند؟ آیا جز این است که وعده تحول ابتدا باید از اصلاح اقتصادی و سبک زندگی غیردینی آغاز شود تا به مراحل دیگری، چون مثلاً اصلاح محتوای سریال‌ها برسد و آیا تا وقتی رسانه ملی به‌طور کامل خود را به دست اقتصاد ضدتولید سپرده، می‌تواند زیرساخت‌های فرهنگی را به سود سبک زندگی ایرانی- اسلامی اصلاح کند؟ 
این سؤالی جدی است که باید امیدوار بود مدیران رسانه ملی به آن پاسخ روشنی بدهند. در پایان برنامه مکث به درستی از این ادعای عجیب برخی جریانات مشکوک سخن به میان می‌آید که در طول انقلاب اسلامی مدعی بودند انقلاب باید سرعقل بیاید و به نقد جدی آن می‌پردازد! مکث این سؤال جدی را نیز مطرح می‌کند که اوضاع امروز اقتصاد ایران ریشه در اصول انقلاب دارد یا در روند سرعقل آوردن انقلاب در راستای اصول خاندان مدیچی‌ها دچار چنین وضعیتی شده است؟