الزامات احیای بافت فرسوده در دولت چهاردهم
گروه مسکن و انرژی-زهرا سلیمانی:هر دولتی که در ایران روی کار آمده و سکان هدایت ساختار اجرایی را به دست گرفته، بر احیای بافت های فرسوده و درمان معضلات مسکن از این طریق تاکید داشته اما علی رغم این تاکیدات موکد بر اساس آمارها هنوز 19میلیون ایرانی (32 درصد کل جمعیت ایران) در بافت های فرسوده زندگی می کنند. واحدهای ظاهرا مسکونی که کارشناسان در گفتگو با تجارت اعلام کرده اند، متریال بخشی از این مساکن و بافتهای فرسوده هنوز با خشت و گِل سرشته شده! و یک تکانه ناگهانی یا لرزه می تواند فاجعه ای برای ساکنان آنها شکل دهد. ضمن اینکه بر اساس گزارش های مرکز پژوهشهای مجلس، امروز بافت های فرسوده به محلی برای زندگی اتباع خارجی غیر مجاز نیز بدل شده است.
پرسشی که با این توضیحات به ذهن خطور می کند آن است که چرا علی رغم تاکیدات کارشناسان برای احیای بافت های فرسوده و اظهارات مسئولان، هنوز اقدام قابل توجهی برای احیای بافت های فرسوده صورت نگرفته است؟ پاسخ این پرسش در تلاش دولت ها برای دستاوردسازی و آمارسازی های کاذب نهفته است.
دولت هایی که روی کار می آیند بیشتر ترجیح می دهند در رزومه کاری آنها در بخش مسکن ساخت فلان تعداد مسکن جدید و احداث فلان تعداد شهر جدید و مجتمع مسکونی جدید ثبت شده باشد تا احیای فلان تعداد بافت فرسوده! در شرایطی که دولت چهاردهم هم در ماه ابتدایی زعامتش بر راس هرم اجرایی کشور وعده های رنگارنگی برای احیای بافت های فرسوده و بهبود شاخص های کیفیت زندگی در این بافت ها سر داده ، تجارت سراغ هوشنگ فروغمند و عباس اکبرپور دو تن از تحلیلگران حوزه مسکن و اساتید دانشگاهی رفته تا با آنها درباره مکانیسم احیای بافت های فرسوده و نقش بلندمرتبه سازی در این بافت ها در حل معضلات مسکن در پایتخت و کلانشهرهای دیگر بحث و تبادل نظری داشته باشد. فروغمند بنیان و اساس توسعه شهرها را مبتنی بر 3نوع توسعه «متصل»، توسعه« منفصل»و توسعه «درونزا» ارزیابی کرده و احیای بافت های فرسوده را ذیل توسعه درونزا به عنوان کیفی ترین و مناسب ترین روش توسعه شهرسازی و مسکن سازی معرفی می کند.
اکبرپور هم با اشاره به ضرورت دستیابی به اجماع نخبگانی در این حوزه، احیای بافت های فرسوده را نیازمند مطالعات جدی روانشناسی، تاریخی و ارزیابی های دقیق اجتماعی و فرهنگی می داند.
بافت های فرسوده در شمال شهر هم وجود دارد
هوشنگ فروغمند استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل مسکن در گفتگو با تجارت درباره الگوهای توسعه مسکن در شهرها می گوید:«در حوزه مسائل شهری به طور کلی 3نوع توسعه وجود دارد؛ نخست حوزه متصل، دوم توسعه منفصل و نهایتا توسعه درونزا. حوزه متصل یعنی الحاق بخش های تازه به بافت های شهری؛ توسعه منفصل هم با احداث شهرهای جدید تعریف می شود، اما توسعه درونزا که دامنه وسیعی را شامل می شود، شامل احیای بافت های فرسوده هم است. بافت های فرسوده تعاریف پیچیده ای دارند،اما این تصور اشتباه در ایران وجود دارد که وقتی از بافت های فرسوده صحبت می کنیم، فقط منظور مناطق محروم و پایین شهر است.» او ادامه می دهد:« اما مثلا در تهران بخشی از بافت های فرسوده مناطقی چون فرحزاد، زعفرانیه وحتی اطراف منطقه یک تهران را نیز در بر می گیرد. در کنار این تعاریف، بافت ارزشمند تاریخی هم در تهران وجود دارد که در مناطق مختلف تهران وجود دارد. هر کدام از این بخش ها به ساختار متفاوتی نیاز دارند.» فروغمند با اشاره به آمارهای خانواده هایی که در بافت های فرسوده زندگی می کنند، یادآور می شود:«بر اساس آمارهای مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری، 10میلیون نفر ایرانی در بافت های فرسوده کشور در معرض خانه هایی هستند که حتی سازه ندارد. برخی از خانه ها حتی بافت خشتی و گلی دارند. این وضعیت از نظر ایمنی مشکلات جدی خواهند داشت. البته توسعه درونزا از سوی روسای جمهور مختلف حتی محمود احمدی نژاد هم مورد تاکید قرار گرفته بود. نخستین راهکار این بود که برای بهبود وضعیت مسکن، بافت های فرسوده را هدف قرار دهیم و با سیاست های تسهیلاتی موثر از دورن شهرها، تامین مسکن صورت گیرد.» این استاد دانشگاه می گوید:«اما با گذشت مدتی دولت نهم متوجه شد، این نوع توسعه شهری بسیار دشوار است و آمارهایش نیز به گونه ای است که کارنامه موفقی برای دولت ایجاد نمی کند. یعنی از نظر آماری طوری نیست که دولتی ها بگویند در طول سال فلان تعداد مسکن ساخته اند! پس از این مرحله بود که ایده ساخت مسکن مهر در دولت احمدی نژاد استارت خورد.» فروغمند با اشاره به اینکه شرایط امروز کشور به گونه ای است که ایده هایی چون الحاق و ساخت شهرهای جدید عملا دیگر ممکن نیست، ایدآور می شود:« امروز تهران از شرق و غرب و شمال و جنوب به دلیل مسائل ایمنی، امنیتی و... امکان الحاق ندارد. از شرق مسائل زیست محیطی وجود دارد، از غرب روند ساخت و سازها رسما به کرج رسیده و از جنوب هم تا حد امکان توسعه رخ داده است. تنها راهکار باقی مانده، توسعه درونزا و احیای بافت های فرسوده در داخل شهر است.»
او در ادامه میگوید:«توجه به توسعه درونزا منطقی ترین راهکار است که در دنیا هم اجرا شده است. اکثر بحث های تسهیلاتی هم در جهان در راستای احیای بافت های فرسوده است.چون سالیان سال است که مردم در این بافت ها زندگی می کنند. بسیاری از زیرساختهای اجتماعی، فرهنگی و هویتی در این مناطق ایجاد شده و می توان با بهره گیری از تجربیات آزمون شده دیگر کشورها این بافت ها را بازسازی و تقویت کرد.»
فروغمند در پاسخ به این پرسش تجارت که چرا دولت ها در ایران به توسعه کیفی توسعه واحدهای مسکونی توجهی ندارند؟ می گوید:« همه دولت ها در ایران وقتی از رویکردهای کارشناسی استفاده کنند، متوجه می شوند که احیای بافت های فرسوده بهترین راهکار برای حل معضلات مسکن در شهرها و کلانشهرهاست. حتی در دولت های قبل هم متوجه شدند که این راهکار معقول است، اما چرا نسبت به اجرای آن اقدامات جدی صورت ندادند؟ چون دولت ها در ایران به دنبال آمار هستند. چون احیای بافت های فرسوده به افزایش آمار تولید مسکن کمک نمی کند از اجرای آن صرف نظر کردند.»
احیای بافت های فرسوده برای دولت و مردم معامله برد-برد است
عباس اکبر پور عضو هیات رییسه و دبیر انجمن علمی راه و ساختمان در گفتگو با تجارت از منظر متفاوتی به این بحث ورود کرده و بلندمرتبه سازی در بافت های فرسوده را عاملی برای حل معضلات مسکن در پایتخت و کلانشهرها ارزیابی می کند. اکبر پور تاکید می کند:«هر بار با رسانه ها گفتگو داشته تاکید کرده ام که اصولا ساخت مسکن مهر و مسکن اجتماعی و ساخت 1میلیون مسکن سالانه و...اثرگذار نخواهد بود و تنها راه این است که مانند سایر کشورها که بافت های فرسوده به مناطق قابل سکونت با امکانات مناسب بدل شوند، ایران هم به این سمت حرکت کند. در این بافت ها بلندمرتبه سازی صورت می گیرد تا از فضای باقی مانده، جهت ارائه خدمات مناسب شهری چون احداث و توسعه پارک ها، بیمارستان ها، مراکز تفریحی، باشگاه های ورزشی، ایستگاه های آتش نشانی و...استفاده بهینه ای صورت گیرد. این روند احیای بافت های فرسوده از ساخت مناطق جدید در اطراف شهرها بدون بهره مندی از زیرساختهای لازم مناسب تر، مطلوب تر و با کیفیت تر است.»