فشارنفاق بر وفاق

مهدي بيك اوغلي
وفاق به چه معناست؟ آيا آنگونه که برخي طيف‌هاي سياسي جريان راست معتقدند، وفاق به معناي تاسيس يك شركت سهامي و تخصيص سهم به هر كدام از جناح‌هاي سياسي است؟ يا به گونه‌اي كه برخي اصلاح‌طلبان به آن اعتقاد داشته و آن را به معني مواضع مشترك در حل مسائل كلان كشور بدون سهم‌خواهي در نظر مي‌گيرند؟ با هر زاويه ديدي نمي‌توان انكار كرد كه اين روزها ابهام درباره تعريف و تفسير وفاق بسيار زياد شده است. عيسي كلانتري، فعال سياسي اصلاح‌طلب و يكي از كارگزاران اجرايي در دولت‌هاي هاشمي‌رفسنجاني، سيد محمد خاتمي و حسن روحاني معتقد است براي تعريف كليد واژه وفاق، قبل از هر چيز لازم است كه شخص رييس‌جمهور و ياران نزديك ايشان تعريف مد نظر خود از «وفاق» را ارايه كنند. بدون يك چنين تعريف ترازي هر كس از ظن خود تفسيري از وفاق ارايه مي‌كند، بدون اينكه كسي بداند آيا مد نظر رييس‌جمهور و دولت يك چنين تعريفي هست يا نه؟ كلانتري در عين حال به رخدادهاي اين روزهاي كشور و حاشيه‌سازي برخي جريانات راديكال عليه دولت اشاره كرده و همكاري دولت با اين گروه‌ها را يكطرفه ارزيابي مي‌كند. به اعتقاد اين فعال سياسي، جريان پايداري و ساير طيف‌هاي تندرو تا زماني از وفاق دم مي‌زنند كه در راستاي منافع آنها باشد و به محض اينكه دولت در برابر يكي از خواسته‌هاي آنان، مخالفتي داشته باشد، علم حاشيه‌سازي عليه دولت را بر افراشته خواهند كرد.
 
‌ابهاماتي كه درباره ايده وفاق در فضاي سياسي كشورمان شكل گرفته هر روز و هر هفته ابعاد و زواياي وسيع‌تري پيدا مي‌كند. تعاريف و تفاسير مختلفي در اين خصوص از سوي جريانات مختلف طرح مي‌شود، نظر شما درباره اين كليدواژه مهم در دولت چهاردهم چيست؟


به نظرم قبل از تحليلگران و فعالان سياسي، شخص آقاي پزشكيان و ياران نزديك ايشان هستند كه بايد تعريف خاص خود از وفاق را ارايه كنند. در حال حاضر برخي افراد و جريانات در جناح راست، وفاق را به شكل يك شركت سهامي تعريف مي‌كنند كه هر جناح و گروهي بايد سهم خود را از آن برداشت كند! اگر قرار باشد اينگونه به اين كليدواژه مهم دولت نگريسته شود، اساسا وفاق معنايي نخواهد داشت. اصولگرايان از دكتر پزشكيان سهم خود را مي‌خواهند در حالي كه آقاي پزشكيان از وفاق تعريف و هدف ديگري دارد. بدون ترديد تا جايي كه دكتر پزشكيان سهم آنها را بدهد و در مسير مورد نظر آنها حركت كند، وفاق عينيت مي‌يابد اما به محض اينكه دولت از مسير مورد نظر تندروها خارج شود، حاشيه‌سازي مي‌كنند. در واقع برخي جريانات خاص سياسي برخورد نفاق‌آميزي با وفاق دارند. اصولگراها وفاق را تا زماني مي‌خواهند كه دولت به حرف آنها گوش داده و خواسته‌هاي آنها را برآورده كند. اگر غير از اين باشد، آنها راه خود را مي‌روند و پزشكيان و دولت را تنها مي‌گذارند. بنابراين به نظرم لازم است آقاي پزشكيان و نزديكان ايشان تعريف رييس‌جمهور از وفاق را ارايه كنند.
‌به نظر مي‌رسد كه ايده آقاي پزشكيان اين است كه ظرفيت تحقق آشتي ملي را ميان همه گروه‌ها ايجاد كند. در واقع از پتانسيل همه افراد، گروه‌ها و جناح‌ها در مسير پيشرفت كشور استفاده شود. با اين ايده مي‌توان به اين هدف رسيد؟
آشتي ملي در چه مسيري؟ اگر آشتي ملي در مسيري باشد كه راديكال‌ها مي‌خواهند، وفاق را قبول مي‌كنند. اما اگر آقاي پزشكيان روي شعارها و وعده‌هاي خود بايستد و طيف‌هاي مختلف اصولگرا از آن حمايت كنند، وفاق معنا خواهد داشت. اما اگر قرار باشد آقاي پزشكيان شعارهايي كه در انتخابات به مردم داده را رها كند و به فكر راضي نگه داشتن رقبا و مخالفان باشد، در آن صورت از ديد طرفداران پزشكيان، وفاق نخواهد بود.
‌دولت حدودا 2ماه است كه تشكيل شده است. آيا اين زمان فرصت مناسبي براي ارزيابي عملكرد دولت در زمينه عملكرد دولت است؟نبايد به دولت زمان بيشتري داده شود؟
واقع آن است كه بحران‌هايي كه در سطح منطقه به وقوع پيوسته دولت را تحت تاثير قرار داده و توجه دولت را جلب كرده است. اما وزراي دولت نبايد حواس خود را معطوف رخدادهاي بيروني كنند و بايد وظايف خود را به نحو احسن انجام دهند. زمزمه‌هايي شنيده مي‌شود كه در درون دولت اختيارات وزرا كاهش پيدا كرده و معاونان روساي جمهور هستند كه بر انتصابات وزرا نظارت مي‌كنند. بايد در اين زمينه روشنگري شود. وزيري كه از مجلس راي اعتماد گرفته و در برابر نمايندگان و مردم مسووليت دارد، چگونه مي‌تواند تحت نظارت معاونان رييس‌جمهور قرار بگيرد؟ مجموعه اين موارد باعث شده اين احساس در بخش‌هايي از فعالان سياسي ايجاد شود كه نوعي بلاتكليفي در برخي بخش‌ها حاكم شده. دولت و شخص رييس‌جمهور بايد مراقب اين فضاسازي‌ها باشند. برخي بانك‌ها، ساختارهاي مالي و حتي معاونان برخي وزرا شكل و شمايل كاملي ندارند. نه افراد قبلي به عنوان معاون وزير تاييد شده‌اند و نه افراد جديد معرفي شده‌اند. بيش از 2ماه از عمر دولت گذشته اما هنوز اين نوع مديريت‌ها تعيين تكليف نشده‌اند. اين وضعيت در كنار مسائل بين‌المللي نوعي عدم ثبات ايجاد كرده است.
‌در اين فضا طيف‌هاي راديكال فشار زيادي را به دولت وارد مي‌سازند. مثلا در مورد محمدجواد ظريف اين فشارها به عينه نمايان است. حميد رسايي رسما موضوعاتي را مطرح مي‌كند كه ريشه در واقعيت ندارد. اين نوع حاشيه‌سازي‌ها عليه دولت را چطور مي‌توان تحليل كرد؟
موضوع دقيقا همان وفاقي است كه مد نظر تندروها قرار دارد. آنها سهم خود را از دولت مي‌خواهند و لاغير. هر زمان هم كه احساس كنند، يكي از خواسته‌هاي آنها برآورده نشده است از دولت انتقاد كرده و حاشيه‌سازي مي‌كنند. جريان راست و پايداري‌چي‌ها، استانداري‌ها را مي‌خواهند، معاونت‌هاي وزرا را طلب مي‌كنند، روساي سازمان‌هاي با نفوذ اقتصادي را مي‌خواهند. اين در حالي است كه از ديد بسياري از فعالان سياسي و گروه‌هاي مردمي و مدني، پايداري‌چي‌ها اساسا صلاحيت لازم براي اظهارنظر درباره ظريف و ساير چهره‌هاي دولتي را ندارند اما با امكانات رسانه‌اي و مديريتي كه در اختيار آنها قرار گرفته، دولت را تهديد و تحقير مي‌كنند. مردم اگر مديريت تندروها را مي‌خواستند كه در انتخابات به آنها راي مي‌دادند.
‌ادامه اين روند چه مشكلاتي را براي دولت ايجاد مي‌كند؟
مشكلات عديده‌اي در اثر اين عدم ثبات شكل مي‌گيرد. دولت ابتدا بايد سايه تسلط خود را در حوزه‌هاي مختلف تثبيت سازد و بعد براي تحقق وفاق برخي چهره‌هاي شايسته و متخصص ساير گروه‌ها را به كار بگيرد. من اين روزها در استان‌هاي مختلف حضور دارم، بسياري از مديران كل استان‌ها بلاتكلیف هستند. افراد و مديران نه مي‌دانند كه حضور خواهند داشت و نه مطمئن هستند كه از كار بركنار مي‌شوند.توجه داشته باشيد كه لازم است مسائل مهم مد نظر مردم چون گراني‌ها، تورم، بيكاري و...حل و فصل شوند. دولت نبايد فرصت را از دست بدهد. بايد سراغ ابربحران‌هاي كشور بروند، درآمدهاي كشور بايد عادلانه توزيع شوند. اما پايداري‌چي‌ها هنوز دعواي استانداري‌ها را دارند. بسياري از طرفداران دولت و گروه‌هاي سمپات دولت بلاتكلیفند و چشم انتظار تصميمات آتي دولت هستند.
‌اگر آقاي پزشكيان براي حل مشكلات از شما مشورت مي‌خواستند چه مواردي را به صورت اولويت‌هاي اصلي كشور مطرح مي‌كرديد؟
پزشكيان بايد از وزرايش بخواهد كه وظايف‌شان را به نحو احسن انجام دهند. وزرا هم بايد اختيار كامل براي حل معضلات كشور داشته باشند. روساي سازمان‌ها و وزرا بايد اختيارات كامل داشته باشند. دولت بايد برنامه‌هاي مد نظر خود را به وزرا و روساي سازمان‌ها بدهد و وزرا به دنبال حل آنها باشند. دولت دكتر پزشكيان بايد وارد مسائل كشور شود. سر و سامان دادن به ناترازي‌هاي آب، برق، گاز و ساير گونه‌هاي انرژي، مقابله با گراني‌ها و مهار تورم، جذب سرمايه‌هاي خارجي و... مواردي است كه بايد در اولويت تصميم‌سازي‌ها باشند.
‌آشتي ملي و وفاق را چطور مي‌توان محقق كرد؟
آشتي ملي كه يك طرفه محقق نمي‌شود. آشتي ملي ابعاد مختلفي دارد. اگر تصور شود كه نزديك شدن به خواسته‌هاي برخي تندروها باعث شكل‌گيري آشتي ملي مي‌شود، به نظرم اشتباه است. آقاي پزشكيان شعارها و وعده‌هايي داده است كه بايد در مسير تحقق آنها حركت كند. شعار مهار تورم، بهبود وضعيت معيشتي مردم، رفع فيلترينگ و... شعارهايي است كه ايشان داده و بايد در مسير تحقق آن حركت كند.
‌اما آيا تحقق اين شعارها بدون مشاركت بخش‌هاي ديگر نظام حكمراني ممكن است؟ در مورد برخي دولت‌ها مثل دولت آقاي روحاني و... اين نقد مطرح است كه علي‌رغم مشاركت بالاي مردم نتوانستند ارتباط معقولي با نهادهاي تاثيرگذار حاكميتي براي تحقق وعده‌هاي خود ايجاد كنند. آيا بدون همراهي و همفكري با هسته اصلي حاكميت مي‌توان نسبت به اجرايي شدن وعده‌ها اميدي داشت؟
آقاي روحاني كه از وفاق صحبت نمي‌كرد. ايشان سياست‌هايي داشتند كه در راستاي منافع ملي دنبال مي‌كردند. دكتر پزشكيان است كه بحث وفاق ملي را مطرح كرده، بايد ابتدا اين كليدواژه را تعريف كرده و به دنبال اجرايي شدن آن برود.
‌فكر نمي‌كنيد تحقق بخشي از شعارهاي مسعود پزشكيان و دولت چهاردهم در گروي ارتباط نزديك با حاكميت و استفاده از ظرفيت همه جريانات است؟
من كه نمي‌گويم پزشكيان با حاكميت در تضاد باشد چرا اين طور به موضوع نگاه مي‌كنيد. به نظرم آيت‌الله خامنه‌اي با دكتر پزشكيان تفاهم خوبي دارند. اما در اين ميان، شايد گروه‌هايي كه ريشه تفكرات آنها در انجمن حجتيه سابق است و با عنوان جريان پايداري فعاليت مي‌كنند، كارشكني مي‌كنند.
‌يعني شما معتقدند كه دولت چهاردهم بايد راه خود را با طيف‌هاي تندرو روشن كند؟
آقاي پزشكيان بايد بداند كه پايداري‌چي‌ها با او دوست نيستند و هرگز نخواهند شد. وفاق با آنها شبيه دوستي با.... است و هرگز محقق نمي‌شود.