خنثی کردن لابيگري‌هاي مخرب در انتصابات

نقش مديريت در توسعه و شكوفايي يا سقوط و نابودي مجموعه‌هاي اقتصادي و غيره بي‌بديل و تعيين‌كننده است. چنانچه شركتي همه امكانات و ابزار توسعه را در اختيار داشته باشد از نيروي انساني با تجربه و با دانش و حتي تيم مديريت مياني قوي برخوردار باشد، درآمد مناسب و تجهيزات به روز هم داشته باشد اگر مديرعامل بي‌دانش در آن حوزه، لابيگر، منفعت‌طلب، خودبزرگ‌‌بين، غير ملي، كم انگيزه براي توسعه و كم تعهدي داشته باشد آن شركت نه تنها در مسير رشد و شكوفايي حركت نخواهد نمود بلكه قطعا طي چند سال با خسارت‌هاي سنگيني مواجه خواهد شد و ممكن است اين خسارت‌ها براي شركت‌هاي بزرگ و پر بنيه يكي- دو سال خيلي بروز نکند اما در سال‌هاي بعد به مرور اثراث زيانبار خود را نشان خواهد داد.
شاعري مي‌گويد:
سپهدار لشكر تنك دل بود
به كار دليران جنگ مشكل بود


طي چند سال گذشته معيار انتصاب مديران در بسياري از سمت‌هاي بسيار مهم و حساس و تخصصي، تجربه و تخصص و توان مديريتي و تحولگرايي و توسعه‌طلبي نبود بلكه باندبازي و لابيگري و انفعال و برخي ويژگي‌هاي ديگر عامل انتصاب مديران بوده و از اين بابت خسارت‌هاي بسيار سنگين و جبران‌ناپذيري به كشور و ملت وارد شده است. خسارت اين انتصاب‌هاي باندي آنقدر زياد است كه تا سال‌ها بايد آنها را محاسبه کرد و كتاب‌ها در خصوص آن نوشت. دولت دكتر پزشكيان با شعارهايي در تراز بالاي مديريت جهاني وارد عرصه انتخابات شد و ملت به اين شعارها و اهداف بلند راي دادند اما متاسفانه راست نمودن راه كجي كه سال‌ها در كشور جريان داشته كار مشكلي است و همچنان باندبازي و لابيگري نقش مهمي در انتصاب مديران ايفا مي‌نمايد.
چاره چيست و چگونه مي‌توان اين راه كج مخرب را اصلاح نمود.
با اجرايي کردن پيشنهادهاي زير مي‌توان كشور را در مسير شايسته‌سالاري مستقر نمود و از شرايط زيانبار كنوني نجات داد: 
1- تعيين شاخص  براي  انتخاب  مديران.
2- تعيين كارگروهي براي بررسي برنامه مديران و رتبه‌بندي برنامه‌ها در وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و صندوق‌هاي بازنشستگي و شركت‌ها و غيره.
3-  بررسي دقيق و ميداني عملكرد گذشته افراد شاخص در حوزه مورد بررسي مثلا شناسايي افراد شاخص عملگراي صاحب ايده در صنعت برق، گاز، پتروشيمي و...  و بررسي افكار ايده‌ها و عملكرد  گذشته  هر يك  از آنها.
4-  امتياز دادن به عملكرد مديريتي گذشته اشخاص مطرح شده براي هر سمت که مي‌بايست جدولي بر اساس 10 تا 20 شاخص مهم تهيه شود و افرادي كه گزينه مي‌شوند و حتي افرادي كه از جايي پيشنهاد نشده‌اند اما سوابق آنها و ايده‌هاي آنها نشان‌دهنده نخبگي آن در حوزه خاصي است در اين جدول مورد سنجش و مقايسه قرار گيرند مثلا در جدول شاخص‌هاي زير  معيار  و شاقول  انتخاب  باشد: 
- امتياز ميزان تحولگرايي و توسعه در مسووليت‌هاي گذشته
-  امتياز دانش  و توان علمي  و فني   در حوزه مد نظر
- امتياز  برنامه‌ها  و  اهداف
- امتياز ميزان علاقه، انگيزه و تعهد به خصوصي‌سازي واقعي شركت يا شركت‌هاي  تحت  مديريت
- امتياز  مشورت‌پذيري  و كار  تيمي
- امتياز شجاعت تصميم‌گيري‌هاي بزرگ و مهم و توان ريسك‌ پذيري 
-  ساير  ويژگي‌هاي  مهم
سه نفري كه بيشترين امتياز را كسب کرده‌اند به مقام تصميم‌گيرنده جهت انتخاب يكي از سمت مد نظر معرفي شوند. ملاك و معيار امتيازات فوق باشند نه باند بازي و لابيگري و بده‌بستان‌هاي اقتصادي و سياسي، و لازم است بر كار كميته فوق نظارت شود و خروجي آن نخبه‌ترين‌ها باشند. اگر غير از اين باشد مردم و نخبگان نااميد و سرخورده مي‌شوند و كشور در مسير افول سير خواهد کرد. دلسوزان بايد با تمام توان ناظر و پايبند به اين اهداف و چارچوب‌ها باشند. رسانه‌ها بايد ناظر و مطالبه‌گر وی تحليل‌كننده صادقي  براي  ملت  خود  باشند. 
5-  برنامه‌ريزي دقيق و همه‌جانبه جهت خروج دولت و سازمان‌ها و صندوق‌هاي بازنشستگي از مالكيت و مديريت شركت‌هايي كه شركت‌هاي خصوصي و سرمايه‌گذاران داخلي يا خارجي توان خريد سهام آنها را دارند، به هر طريق ممكن انگيزه لازم براي سرمايه‌گذاران ايجاد شود و دولت از شر  بنگاه‌داري  نجات  يابد.