اولین امام جمعه شهید محراب در آذربایجان

        دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان   «... قرار شد که من در خیابان حدود 200 متر مانده به سرکوچه با مشهدی مصطفی بایستم و مهدی هم قاضی را از مسجد تعقیب کند با موتور سوزوکی 125 و وقتی به خیابان شاهپور رسید، از او سبقت گرفته و راهنمای طرف راست را بزند و آن وقت من از مصطفی جدا شده به سوی (سرپیچ) بروم. برنامه طبق معمول انجام شد و... من درست در اول کوچه سه تیر به سمت سر قاضی نشانه رفتم و سپس با سرعت به آن طرف خیابان فرار کرده و با مهدی از محل دور شدیم. از پشت صدای شلیک چند تیر هم آمد که مصطفی می‌گفت از سوی محافظ وی صورت گرفت که به دلیل تاریکى و دورى فاصله هیچ‌کدام اصابت نکرد. مهدى مرا بعد از مسافتى پیاده کرد و من هم بعد از مدتى به خانه همان مصطفى در کوچه صدر رفتم. مصطفى هم مسئولیت پخش چند تا اطلاعیه را در این مورد داشت»1 این جملات، بخشی از اعترافات مسعود تقى‌زاده عامل تیراندازی به آیت‌الله سید محمد علی قاضی طباطبایی امام جمعه تبریز بود که همراه دو تروریست دیگر، ایشان را به شهادت رساندند. تقى‌زاده سه گلوله شلیک کرد دو گلوله به آیت‌الله قاضى، یکى به سر و یکى هم به شانه اصابت کرد.  آخرین حرفى که از زبان آیت‌الله قاضى خارج شد این بود که به همراه خود گفت:«حاج‌ شیخ على سنه بى‌شى ‌اولمادى؟» (حاج شیخ علی به تو چیزی نشد؟») او در لحظه آخر عمر نیز بیش از خود، نگران همراهش بود.2 10 آبان 1358 روز عید قربان بود و آیت‌الله قاضی در حالی که نماز عید را خوانده بود، به هنگام شب بعد از نماز عشاء‌ در مسجد شعبان، توسط تروریست‌های گروهک فرقان هدف گلوله قرار گرفته و به شهادت رسید. سید محمد طباطبایی الهی درمورد روز ترور و شهادت آیت‌الله قاضی چنین گفته است: «... مراسم نماز عید قربان را در ورزشگاه تختی برپا کردند و امام جماعت هم آقای قاضی بود، خود من هم جزو اکیپ حفاظت ایشان بودم، فکر می‌کردیم که حفاظت این‌جا خیلی مهم است. ولی آنجا هیچ اتفاقی نیفتاد، عصر همان روز، پس از برگشت از نماز، تروریست‌ها از فرصت استفاده کردند و ایشان شهید شد...»3 قرارگاه سال‌های دور مبارزه مسجد شعبان همان مسجدی بود که در طول دوران نهضت امام به خصوص طی سال‌های اوج‌گیری آن، محور مبارزه در آذربایجان شرقی و کانون نهضت بود و شهید قاضی طباطبايی امامت آنجا را برعهده داشت. او علاوه ‌بر پیشگامی در مبارزه و انقلاب، شخصیتی فوق‌العاده محبوب و مورد احترام بود و به همین دلیل توطئه‌های دشمنان نهضت، علیه ایشان مؤثر نمی‌افتاد. نفوذ ایشان به حدی بود که اگر روزی را در آذربایجان تعطیل اعلام می‌کرد بدون شک آن روز همه جا به حال تعطیل در می‌آمد. به همین دلیل ساواک با صرف بودجه‌های ویژه، جریانات مخالف ایشان در تبریز را تقویت ‌کرد تا اثرات فعالیت‌های ایشان را در زمینه‌سازی برای انقلاب خنثی نماید. آیت‌الله شهید قاضی جزو اولین کسانی بود که در آذربایجان اعلامیه خلع شاه از سلطنت را امضا کرد. در ماه‌های اوج‌گیری نهضت در سال‌های 56 و 57، رهبری جریانات مختلف مبارزه که با نهضت امام در ارتباط بودند، برپایی تظاهرات و تشکیل مجالس، همه بر عهده این شهید بزرگوار بود و ایشان اولین امضاء‌کننده اعلامیه مراسم 29 بهمن 56 برای بزرگداشت چهلم شهدای قیام 19 دی قم بود. آیت‌الله محسن مجتهد شبستری درباره حضور آیت‌الله قاضی طباطبایی در راس مبارزات استان آذربایجان اظهار داشته است: «... جلساتی ایشان داشتند با چند نفر از علمای طراز اول تبریز... مردم را دعوت می‌کنند به اینکه یک مجلس بزرگداشتی برای چهلم شهدای قم برگزار بشود، شهربانی مانع شده و در مسجد را می‌بندد و این سبب می‌شود که قیام 29 بهمن تبریز به وجود بیاید...»4 تبریز را به نهضت امام متصل کرد آیت‌الله قاضی طباطبایی از همان زمانی که امام خمینی در سال 1341 عَلَم مبارزه علیه رژیم شاه برافراشت، با سخنرانی‌های روشنگرانه و پخش اعلامیه‌های امام، سهم مهمی در آوردن مردم تبریز به صحنه مبارزه داشت. به دنبال همان سخنرانی‌ها بود که دستگیر و به پادگان زرهی تهران و سپس به زندان قزل‌قلعه منتقل شد و پس از آن همواره زیر نظر و مراقبت شدید ماموران ساواک قرار داشت. او به خاطر همین مبارزاتش، سال‌های بسیاری از عمر پربرکت خود را در زندان‌ها و تبعیدگاه‌های شاه سپری نمود. از جمله در 30 آذرماه 1347 که پس از نماز عید فطر و سخنرانی در خطبه‌های آن نماز علیه شاه و اسرائیل، دستگیر و به بافت کرمان تبعید گردید.5 آیت‌الله قاضی در همان تبعید نیز به دلیل سرپیچی از دستورات ماموران ساواک از بافت کرمان به زنجان تبعید شد و کوله بار تبعید را از شهری به شهر دیگر برکشید.6 سید محمد طباطبایی الهی (خواهر زاده شهید) درباره سابقه مبارزات آیت‌الله قاضی طباطبایی گفته است: «... اولین اعلامیه‌ای که در این منطقه به زبان فارسی و به دستور آقای قاضی، چاپ و منتشر شد،... در آن موقع خیلی سر و صدا کرد در شهر تبریز و دیگر شهرهای استان....» اما سید محمد علی قاضی طباطبایی مبارزه و زندان و تبعید را از خیلی سال‌های قبل تجربه کرده بود، هنوز نوجوانی 16 ساله بود که، به دستور رضاخان، همراه پدر مبارزش راهی تبعیدگاه گردید. این نخستین تجربه مبارزاتی سید محمد علی بود. شاگرد باهوش مکتب امام او تحصیلات مقدماتی علوم دینی را در مدرسه طالبیه نزد پدر و عمویش آموخت.7 سپس برای تحصیل در حوزه علمیه قم به شهر قم مهاجرت کرد. اقامت او در شهر قم به مدت ده سال به طول انجامید.8 وی در این مدت در درس‌های آیات و مراجع عظام همچون سید حسین بروجردی‌، مرعشی نجفی، سیدمحمد حجّت، سیدصدرالدین صدر، سیدمحمدرضا گلپایگانی و عبدالنبی عراقی شرکت کرد.9 پس از آن به نجف رفت و در دروس علما و مراجع دیگری مانند عبدالحسین رشتی، میرزا باقر زنجانی، سید حسن بجنوردی، سیدمحسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی و شیخ محمد حسین کاشف‌الغطاء شرکت کرد.10 علما و آیات عظام بسیاری به آیت‌الله قاضی طباطبایی، اجازه نقل روایت داده بودند از آن جمله بودند: حضرات آیات شیخ آقابزرگ تهرانی، شیخ مرتضی تهرانی، حجت کوه‌کمری، سیدعبدالحسین شرف‌الدین عاملی، سید محسن طباطبایی حکیم، سید محمدهادی میلانی، امام خمینی، سید ابوالقاسم خویی، سید محمود شاهروی، علامه طباطبایی و... در آن سالها حضرت امام خمینی از برجسته‌ترین اساتید حوزه علمیه قم به شمار می‌آمدند و در رشته فلسفه دو کتاب مهم«شرح منظومه»و«اسفار» را تدریس می‌کردند. تبحر علمی و روش تدریس و همچنین خصوصیات ارزشمند اخلاقی و منش‌های والای روحی امام، باعث شده بود که حوزه تدریس ایشان پرجمعیت‌ترین دروس حوزه باشد. سید محمدعلی قاضی طباطبایی با شور و شوق وصف‌ناپذیری در این دو درس امام شرکت می‌جست و از همان زمان رابطه نزدیک و پیوند عمیقی بین او و امام برقرار شد. وی ضمن استفاده‌های علمی، با بهره جویی از افکار عمیق و ناب استادش، با آرمان‌های انقلاب اسلامی ایشان آشنا شد. آیت‌الله قاضی طباطبایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در مرداد ماه 1358 طی حکمی از سوی امام، به عنوان نماینده ایشان در استان آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز منصوب گردید و هر هفته با حضور در مراسم باشکوه نماز جمعه به ایراد خطبه و ارشاد و راهنمایی مردم می‌پرداخت. ترور خمینی آذربایجان برای ایجاد آشوب شهادت آیت‌الله قاضی طباطبایی که بنا به اعتراف ساواک، «خمینی آذربایجان» شناخته می‌شد، محیط مساعدی برای فعالیت آزادانه گروهک‌های تجزیه‌طلب و آشوبگر در استان آذربایجان به وجود آورد تا بتوانند طرح و برنامه‌های شوم خود را به مرحله اجرا درآورند.  در راس این گروهک‌های تجزیه‌طلب، حزب جمهوری خلق مسلمان قرار داشت که در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب، با هدایت سید کاظم شریعتمداری اعلام موجودیت کرد و به سرعت در آذربایجان و شهر تبریز برنامه‌های نفوذ خود را به مرحله اجرا در آورد.  پس از ترور و شهادت آیت‌الله قاضی طباطبایی، حزب خلق مسلمان، شاخه‌های خود را در آذربایجان و تبریز گسترده‌تر کرد و در عین حال شروع به آشوب و اغتشاش نمود. نخستین برنامه، تلاش‌ برای تسخیر کمیته‌های انقلاب تبریز و تبدیل آن به ابزار پیشبرد سیاست‌های حزب خلق مسلمان در جهت رویارویی با انقلاب بود.  تظاهرات‌ متعددی از سوی اعضای حزب برگزار شد که طی آن با ایجاد رعب و وحشت‌، دست به تخریب اموال عمومی و آسیب رساندن به نیروهای انقلابی زدند. حزب خلق مسلمان در تبریز از مردم می‌خواست که به شورش اعتراضی آنها بپیوندند. بازاریان را تهدید کردند تا مغازه‌های خود را تعطیل کنند و به آنها ملحق شوند و در صورتی که تسلیم خواسته‌های آنها نمی‌شدند، شیشه‌های مغازه‌هایشان را شکسته و اموال‌شان را به آتش می‌کشیدند.  در ادامه اغتشاش‌ها و آشوبگری‌های حزب خلق مسلمان، نمازهای جمعه‌ و اجتماعات دینی نیز مورد حمله قرار گرفت‌، از جمله جلسه نمازگزاران واقع در خیابان راه‌آهن تبریز که اعضای حزب بلافاصله آنجا را به آتش کشیدند.  فتنه و اغتشاش حزب خلق مسلمان که به درگیری‌های مسلحانه میان افراد حزب و پاسداران انقلاب و همچنین تصرف رادیو تلویزیون تبریز کشیده شد و سرانجام با درایت و تدبیر آیت‌الله مدنی (امام جمعه وقت تبریز) و همراهی مردم مسلمان آذربایجان خاموش شد و این‌جا بود که انگیزه‌های ترور آیت‌الله شهید قاضی طباطبایی، بیش از پیش مشخص و معلوم گشت.  آیت‌الله سید اسدالله مدنی، دومین شهید محراب بود که پس از حدود دو سال تلاش و جهاد در خطه آذربایجان در 20 شهریور 1360 به شهید قاضی طباطبایی و دیگر یاران شهیدش پیوست.  _____________________ 1- اسناد بازجویی مسعود تقی‌زاده – مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی 2- یادی از اولین شهید محراب- مرکز اسناد انقلاب اسلامی – 10 آبان 1399 3- سالروز شهادت اولین شهید محراب که به خمینی آذربایجان معروف بود- باشگاه خبرنگاران جوان – 10 آبان 1397 4- همان  5- قاضی طباطبایی، حجت‌الاسلام سیدمحمدتقی- زندگینامه آیت‌الله قاضی طباطبایی- نسخه خطی- صفحه ۱ 6- قاضی طباطبایی، قله شجاعت و ایثار- صفحات ۷۲ و ۷۳ 7- نیکبخت، اسماعیل زاده- زندگی‌نامه و مبارزات شهید آیت‌الله قاضی طباطبایی-۱۳۸۰- صفحه۹۶ 8- همان 9- سید حمید روحانی- تحلیلی بر نهضت امام خمینی- ۱۳۶۱- جلد۱- ص۴۳ 10- قاضی طباطبایی، حجت‌الاسلام سیدمحمدتقی- زندگینامه آیت‌الله قاضی طباطبایی- پیشین
سایر اخبار این روزنامه