از دیوارچینی مدرسه تا دیوار بلند بی اعتمادی ایران و امریکا

  [شهروند] هر اقدام دولت در داخل و خارج از کشور زیر ذره بین موافقان و مخالفان قرار دارد و می توانیم شاهد تحلیل ها، انتقادات و دفاعیات متعددی در این خصوص باشیم. اما مهم نتیجه کار است. پزشکیان از روز اول  گفت که به دنبال وفاق داخلی است و از دیگرسو در صدد است تا وضعیت معیشت مردم را با عبور از تحریم ها و ایجاد رشد اقتصادی بهبود بخشد. پرونده چند ماهه گذشته او در خصوص برخی از وعده هایی که داده و عملی شده است، نشان می دهد که در کردار و گفتار خود بر سر عهدش با مردم باقی مانده و باید منتظر تلاش های او و تیم همراهش باشیم و در این راه به او کمک کنیم،چه در مقام رسانه و چه در مقام مردم....

کارگری پزشکیان رفتاری پوپولیستی نبود
همانطور که می دانید ماجرای دیوار چینی پزشکیان در سفر به خوزستان بسیار پر سر و صدا بود. طبق عکس و فیلم‌هایی که در رسانه‌های فضای مجازی دست به دست می‌شود، رئیس جمهور و معاون اجرایی او رسما لباس کار پوشیده، بیل به دست گرفته و مشغول دیوارچینی نمادین یک مدرسه بودند.
در این خصوص سردبیر روزنامه سازندگی در سرمقاله این روزنامه نوشت:انتشار یک عکس از رئیس‌جمهور ایران، درحالی که لباس کارگری پوشیده، بیل در دست گرفته و ملاتی از سیمان را روی دیواری کوتاه می‌ریزد تا دیوار مدرسه‌ای بالا رود، موجی از واکنش‌ها را در برداشت. برخی او را به پوپولیسم متهم کردند و رفتارش را هم‌تراز کارهای احمدی‌نژاد و ابراهیم رئیسی خواندند که به بازآفرینی پوپولیسم دامن می‌زند و مدافعان او با تعجب این صحنه را دیدند و لب فرو بستند.
اما آیا کار پزشکیان رفتاری پوپولیستی بود؟ نه، چنین نیست. اول آنکه، پزشکیان در محافل درونی قدرت اعلام کرده همین یک دور رئیس‌جمهور می‌ماند و قصد ندارد دوره بعد در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کند. دوم آنکه در ماه‌های پیش‌رو، انتخاباتی در پیش نیست که او و اطرافیانش نیازمند جمع کردن رای باشند تا به کارهای پوپولیستی روی بیاورند و سوم آنکه، تفاوت پزشکیان با احمدی‌نژاد و رئیسی در این است که احمدی‌نژاد با برداشت از جیب مردم، پول‌پاشی و خلق تورم می‌کرد و رئیسی با آن جمله‌ «ناهار خورده‌اید» به دنبال مُسکن مقطعی بود اما پیام پوشیدن «لباس کارگری» پزشکیان، «سازندگی» است. به‌ عبارتی،  او می‌گوید بیایید با هم این کشور را بسازیم. او حتی به دیگر مدیرانی که نظاره‌گر رفتارش هستند، نهیب می‌زند چرا نگاه می‌کنید، دست ‌به کار شوید. پس پزشکیان نه‌تنها پوپولیست نیست، بلکه وجهی از پراگماتسیم را به‌عنوان تنها راه موجود نشان داد: «عمل‌گرایی به جای عوام‌گرایی.» اما او در چه استانی این پیام را صادر کرد؟ خوزستان. پیش از اینکه به عملگرایی پزشکیان و پیام سازندگی او بپردازیم، ببینیم که در خوزستان چه خبر است.



نهایتا این که او نشان داد می‌توان با کنار گذاشتن ریاکاری و تمرکز بر سازندگی واقعی، امید را به مردم بازگرداند. او تنها رئیس جمهوری است که تریبون خود را به مخالفان می‌دهد و از آنها دعوت می‌کند به جایگاه بروند و سخن بگویند. کدام رئیس جمهور در پس از انقلاب چنین کرده بود؟ عموما روسای جمهور پیشین اگر مخالفان خود را بازداشت نمی‌کردند، حتما آنها را محدود می‌کردند. پزشکیان غیر از دیگران است. غیر از همه آنها. او به دنبال بازگشت امید است. اگر امید بیاید، سازندگی هم
می آید. و این پیام، در شرایط کنونی ایران، بیش از هر زمان دیگری ضروری است. باشد که چنین ادامه یابد.

دیوارچینی پزشکیان در خوزستان، پوپولیسم نیست؛ اما آیا چنین اقداماتی لازم است؟
 اما روزنامه اصولگرای خراسان  نوشت: فارغ از واکنش ها و برداشت های مختلف از این اقدام پزشکیان؛ باید گفت که پزشکیان آدم رفتار های پوپولیستی و مردم فریبانه نیست. کارنامه او در ساخت صدها مرکز بهداشت مهر تاییدی بر این سخن است. به ویژه که رهبر انقلاب بارها و بارها بر حضور  مدیران اجرایی  در میان مردم و همزیستی با آنان تاکید کرده اند.
اما نکته قابل توجهی که باید به آن توجه داشت این است که اساسا سطح انتظارات مردم از رئیس جمهور، پوشیدن لباس کار توسط او و داماد و معاون اول و وزیر آموزش و پرورش و دیوار چینی آنها نیست. مردم خوزستان و کشورمان مشکلات عمیق و چالش های بزرگی دارند که احساس می کنند دیوار چینی یک مدرسه آن هم در کشوری که بیشتر مدارس آن توسط خیرین مدرسه ساز ساخته
می شود نسبتی با کلان مشکلات اقتصادی آنان ندارد و این اقدام برای آنان یا بی معنی است یا معنای نادرست را به آنان مخابره می کند.
این ها برنامه ها و مسائلی است که نباید از پزشکیان بلکه باید از  دفتر و همراهان او مطالبه کرد. بی شک یکی از پاشنه آشیل هایی که اطرافیان پزشکیان برای او ایجاد کرده اند همین جلسات مکرر و برنامه های پشت سرهم برای او است. از این همایش به آن همایش از این جلسه به آن نشست و از این دیدار به آن سخنرانی.
 یکی از دلایل برخی رفتارها و واکنش های سر ضرب پزشکیان همین فشرده بودن برنامه های اوست. اساسا تیم همراه رئیس جمهور و کسانی که سفر و جلسات او را هماهنگ می کنند، وظیفه شان تدبیر همین مسائل به ظاهر کوچک است. این که تاثیرات این اقدام و دیوار چینی پزشکیان چیست و مردم چه برداشتی از آن می کنند ؟ و آیا اساسا مناسب است در این جلسه رئیس جمهور حضور پیدا کند یا نه ؟ یا اگر حضورش لازم است حتما باید سخنرانی کند یا نه؟ همین خرده ها و گلایه ها به دولت های قبلی هم بود و اتفاقا رسانه های همسو با دولت فعلی نیز آن را مطرح می کردند که دستاورد این سفر های استانی پی در پی چیست؟

تصویر «نیاز به مذاکره» درست نکنید
فارغ از بحث دیوار چینی، دیوار بلند بی اعتمادی ایران و امریکا از بحث های مهم روز گذشته رسانه ها بود.  روزنامه اصولگرای صبح نو به موضوع مذاکرات پرداخته و از منظری متفاوت به بررسی آن پرداخته و نوشت:این روزها مذاکره میان ایران و آمریکا به محل بحث و منازعه در فضای سیاسی کشور تبدیل شده است. فعل سیاسی که موافقان و مخالفان سرسختی دارد که هر یک سعی دارند با برشمردن مزایا و معایب آن نظر خود را به حاکمیت القا کنند. دوقطبی که بعد از حضور آقای ظریف به اجلاس داووس بر شدت آن افزوده شده است.البته رئیس جمهور به تازگی بیان کرده که رهبرمعظم انقلاب مذاکره بر مبنای سه اصل عزت، مصلحت و حکمت به جز رژیم نامشروع اسرائیل را بلامانع می‌دانند. واقعیت این است که دیپلماسی یک امر تک بعدی و تک متغیره نیست. سیاست مانند شطرنجی است که هر یک از مهره‌ها نقشی بازی می‌کنند که این نقش‌ها و بازی‌ها یکسان نیستند؛ اما در نهایت هدف و نتیجه یکسانی را دنبال می‌کنند. آنچه که در نوع موضع‌گیری‌ها متفاوت، درباره یک موضوع سیاسی مهم است «تصویرسازی کلی» است که به مخاطب ارائه می‌شود. بنابراین موضع‌گیری‌های متعدد و هم متضاد در باب مذاکره مهم نیست، اما آنچه که مهم است و باید از آن پرهیز شود، ارائه تصویری از «نیاز به مذاکره» است.  رسانه‌های معاند با توجه به تحولات منطقه و با تصویرسازی غلط از برنده و بازنده این تحولات، سعی دارند با مکانیزم فریب «سایه جنگ» ایران را وادار به تسلیم کنند. البته این اولین بار نیست که از این سناریو نخ نما شده و سوخته استفاده می‌شود. در سال  97 و در دولت اول ترامپ نیز نه تنها رسانه‌های معاند و غربی بلکه مقامات رسمی مانند وزیران خارجه و دفاع استرالیا از حمله قریب الوقوع آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران خبر داده بودند. اما حتی وقتی ایران پهپاد «گلوبال هاوک» آمریکا را سرنگون کرد و حتی زمانی که ترامپ مستقیما تهدید به حمله به 52 نقطه ایران را کرد، اما از رویارویی با ایران پرهیز کرد. ترامپ در دولت اول خود حتی با رهبران کره شمالی که دارای بمب اتم است و خطری بالفعل برای آمریکا محسوب می‌شود، دیدار کرد. او در دور جدید اظهارات خود در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا برنامه دارد که دوباره به سراغ «کیم جونگ اون»، رهبر کره شمالی برود، گفت  قصد دارد مجددا با «کیم جونگ اون»، رهبر کره شمالی مذاکراتی را داشته باشد. او گفت که «من این کار را خواهم کرد... من  [باراک] اوباما و جو [بایدن] نیستم.» بنابراین آنچه از اظهارات ترامپ می‌توان دریافت آن است که سیاست او خنثی کردن تهدیدات پیش روی آمریکا به روش خودش است و «جنگ» گزینه ترامپ نیست، چه برسد در قبال ایران؛ چرا که ریسک جنگ با ایران  بسیار بالاست که می‌تواند تمام رویاهای ترامپ را بر باد دهد و همچون قماری است که فرصت چهارساله را از دولت او خواهد گرفت.  هرچند که آنچه که حسن نیت امریکا در مذاکره را ثابت می‌کند پیشنهادات روی میز آنان است. حسن نیت آنان در مذاکره به گزینه‌های واقع بینانه آنان بر می‌گردد. مثلا اگر گزاره «موشکی» در مذاکره مطرح شود، معنی آن این است که به دنبال مذاکره نیستند.

مواجهه با دولت ترامپ چگونه باید باشد؟
از سوی دیگر فیاض زاهد و محمد مهاجری در یادداشتی در روزنامه اصلاح طلب اعتماد به بحث مذاکره ایران با امریکا پرداخته و نوشته اند:
از نکات مهم یادداشت مزبور می توان به این موارد اشاره داشت:
ترامپ هر چند در برخی راهبردها درصدد تداوم دور اول ریاست‌جمهوری خویش است، اما در تاکتیک‌های نیل به هدف تغییراتی اساسی داده است. کنار نهادن مثلث پومپئو، بولتون و برایان هوک و انتخاب چهره‌هایی چون جی‌دی ونس در کنار بازیگردانی چهره‌هایی چون ایلان ماسک نشان از یک راهبرد واقع‌بینانه‌تر می‌دهد.
توییت اخیر وی در مورد عدم معرفی چهره‌های جنگ‌طلب گویای این واقعیت نمادین است که ترامپ علاقه‌مند به جنگ است؛ اما نه جنگ نظامی. او متخصص جنگ‌های تجاری و تعرفه‌ای است. کنار نهادن تیم خاورمیانه و انتخاب استیو ویتکاف و اورتگاس در امور خاورمیانه به تحلیل رسانه‌های غربی، دادن شانس مجدد به دیپلماسی است. ویتکاف که تخصص اصلی‌اش خریدوفروش املاک است، با تجربه موفق در داستان جنگ غزه، همه تلاشش را برای انجام یک معامله پرسود برای امریکا به کار می‌گیرد. اما همه ما می‌دانیم که دلالان املاک دنبال کسب بالاترین امتیازات، اما بالاتر از امتیاز در پی جوش دادن معامله به هر قیمتی هستند. دولت جدیدی در دو سو بر سر کار آمده است. دولت میانه‌رو پزشکیان مستظهر به حمایت مردم و رهبری است. تجربه مذاکرات برجام و مذاکرات پشت پرده موجود است. اگر طرفین تصمیم جدی به گفت‌وگو داشته باشند، می‌توانند با عزت و حکمت بر ماجرای رفع تحریم‌ها (که مصلحت امروز ماست) تمرکز کنند.
هر تصمیمی در عرصه سیاست خارجی و رفع تحریم‌ها البته در داخل کشور مخالفان جدی دارد. این مخالفان به دو گروه شاخص تقسیم می‌شوند: کاسبان تحریم و مخالفان ایدئولوژیک.
کاسب تحریم نه ناسزاست و نه تهمت. به‌طور مشخص از دوره احمدی‌نژاد برای مقابله با تحریم‌ها، زعمای قوم شاید با نیت خیرخواهانه به این نتیجه رسیدند که برای سرپا نگهداشتن اقتصاد کشور باید فکری کرد تا تحریم‌ها نتواند در بالادست به اقتصاد کلان و در پایین‌دست به معیشت مردم صدمه بزند. راهی که برای دستیابی به این هدف پیدا کردند، جعل عبارت «دور زدن تحریم» بود. از اینکه در اتاق‌های فکر، چه کسانی حضور داشته و برای توجیه این اقدام چه حرف‌هایی زده‌اند، چیزی نمی‌دانیم، اما به نظر می‌رسد خروجی آن جلسات، تامین نیازهای اساسی کشور از طریق فروش نفت از طرق غیرمعمول و واردات از روش‌های غیرمعمول‌تر بوده است. در شرایط کنونی و مواجهه با دولت ترامپ، تکرار شیوه‌های خردمندانه گذشته و دوری گزیدن از هر رویکرد افراطی، ایران و ایرانیان را به سمت آرامش خواهد برد.

پالس مثبت داده نشده است
در همین راستا محسن پاک‌آئین، سفیر پیشین ایران در آذربایجان در تحلیل مواضع اخیر ترامپ به «هم‌میهن» گفت: «آنچه ترامپ  اخیراً مطرح کرد، صحبت‌های جدیدی نیست. آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی در رابطه با برنامه‌های هسته‌ای ایران به نحوی خودشان را به تجاهل می‌زنند که گویا از مواضع ایران مطلع نیستند. جمهوری اسلامی ایران صریحاً در همه مقاطع به طور مکرر و در سطوح مختلف اعلام کرده که برنامه‌ای برای تولید سلاح هسته‌ای ندارد. این برنامه جایی در دکترین دفاعی ایران ندارد. به لحاظ شرعی هم مقام معظم رهبری تولید و استفاده از سلاح هسته‌ای را حرام اعلام کردند. یعنی ایران علاوه بر اینکه با آژانس ارتباط مستقیم و نزدیکی دارد و عضو پیمان منع اشاعه (NPT) است، تمام ضمانت‌های لازم را به طرف مقابل ارائه کرده است. بنابراین، صحبت ترامپ مسئله جدیدی مطرح نمی‌کند.»
او اضافه کرد: «خیلی‌ها خوشبینانه منتظر بودند که ترامپ وقتی مجدداً روی کار آمد، در مراسم تحلیف یک علامت مثبت از خود نشان دهد مبنی بر اینکه می‌خواهد خصومت‌ها علیه ایران را  کنار بگذارد. سپس می‌گفتند اگر این علامت نشان داده شد، ایران دنبال مذاکره برود. حتی برخی مطرح می‌کردند که آقای پزشکیان به ترامپ تبریک بگوید. اما همانطور که افراد واقع‌گرا پیش‌بینی می‌کردند، این خوشبینی‌ها نتیجه‌ای نداشت و ترامپ هم در مراسم تحلیف صحبت از ضعف ایران کرد و مدعی شد که ایران حامی تروریسم است. در مصاحبه با فاکس‌نیوز نیز این ادبیات را به کار برد. مواضعی که مکرر تکرار شده و زمینه برای تداوم خصومت علیه ایران بوده است. چیزی در صحبت‌های ترامپ نبود که نشان دهد دولت جدید آمریکا دنبال کاهش خصومت نسبت به ایران است.»
این دیپلمات بازنشسته تاکید داشت: «از نظر ما کاهش خصومت‌ها به معنی رفع تحریم است. علامت مثبتی که آمریکا می‌تواند نشان دهد، این است که آمریکا تحریم‌ها را لغو کند و به مذاکرات برگردد. اگر این اتفاق بیفتد، مسئولین تصمیمات لازم را خواهند گرفت. ولی در حال حاضر و در شرایط فعلی من تفاوتی بین ترامپ اول و دوم نمی‌بینم. چه درباره موضع خصمانه‌اش علیه ایران و چه رویکردهای ستیزه‌جویانه‌ای که نسبت به همسایگان و متحدان آمریکا یعنی اروپایی‌ها و البته موازین بین‌المللی دارد. رویکرد همان رویکرد سابق و این رجزخوانی‌های ابتدای کار نیز طبیعی است. این‌ها را نباید معیار قضاوت قرار داد.»
پاک‌آئین درباره موضع ایران گفت: «موضع اعلامی ایران، «نه جنگ نه مذاکره» است. همان چیزی که رهبر معظم انقلاب چند سال پیش اعلام کردند. تصور من این است که در حال حاضر هیچ زمینه‌ای برای مذاکره وجود ندارد. در عین حال ما از هیچ جنگی استقبال نمی‌کنیم و هیچ‌گاه شروع‌کننده هیچ جنگی نبودیم. بنابراین، معتقدم موضع ایران فعلاً همین خواهد بود؛ یعنی عدم مذاکره با آمریکا در عین اتکا بر منابع درونی و همچنین تعامل سازنده با دیگر کشورهای جهان و منطقه، به علاوه استفاده از ظرفیت‌های اتحادیه‌هایی مانند بریکس، شانگهای و اوراسیا برای مقاوم‌سازی اقتصاد و عبور از مرحله فعلی.»
این تحلیلگر سیاست خارجی یادآور شد: «دولت هم به نظر من همین موضع نظام و مصوبات شورایعالی امنیت ملی را پیگیری می‌کند. آقای رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه هرگاه با سوالی در رابطه با بحث مذاکره مواجه شدند، اعلام کردند این مذاکره به رفع تحریم‌ها و عمل آمریکا بستگی دارد. برخلاف برخی از اظهاراتی که گفته می‌شود دو طرف پالس‌های مثبت به یکدیگر می‌فرستند، من چنین اعتقادی ندارم. بحث گمانه‌زنی و اظهارات رسانه‌ای جداست. از سوی مقامات رسمی دو طرف من چنین چیزی نمی‌بینم. همه منتظر هستند ببینند که سیاست‌های عملی آمریکا چه خواهد بود.»

مذاکرات را نباید سیاسی دید
علی‌اکبر فرازی، سفیر پیشین ایران در رومانی و مجارستان هم به هم‌میهن گفت: «برای درک آنچه ترامپ گفت باید به پس‌زمینه‌های آن نیز توجه کرد. فقط ترجمه این صحبت‌ها کافی نیست. او در مصاحبه‌اش با فاکس به چند محور اشاره می‌کند از جمله اینکه می‌گوید مذاکره با ایران از چین کمونیست و کره شمالی هم سخت‌تر است. با توجه به پس‌زمینه ذهن ترامپ باید ببینیم این صحبت مثبت است یا منفی. مثبتش این است که بگوییم ما آنقدر قوی هستیم که پدر طرف مقابل را در مذاکره درمی‌آوریم. اما اگر واقع‌بینانه نگاه کنیم، صحبت او منفی ا‌ست. او دارد پیش‌زمینه‌ها را آماده می‌کند که بگوید من قرار است با طرفی مذاکره کنم که زباش را سخت می‌فهمم. بنابراین بهره‌برداری داخلی خود را از آن داشته باشد. او دارد این آماده‌سازی را انجام می‌دهد که اگر مذاکرات موفق شد، این را به عنوان موفقیت خود در آمریکا جا بی اندازد. ما هم اگر مذاکرات را شروع کنیم، می‌توانیم بگوییم در این گفت‌وگوها بازنده نیستیم. بنابراین نباید مثبت یا منفی به مسائل نگاه کنیم.»
او تاکید کرد: «نفس مذاکره را نباید در قالب‌های سیاه یا سفید برد. نفس مذاکره ارزشمند است. می‌خواهد ترامپ باشد یا هر کسی دیگر. مذاکره یعنی اینکه اجازه می‌دهید طرف مقابل حرفش را بزند و او نیز حرف شما را بدون واسطه می‌شنود. اینکه نتیجه چه خواهد شد، مسئله‌ای دیگر است. نمی‌توانیم بگوییم چون ممکن است مذاکره به زیان ما باشد پس مذاکره نمی‌کنیم. چون نتیجه مذاکره پیشاپیش قابل حدس نیست. اما لزوم انجام آن قطعی است. دو طرف حتماً باید بی‌واسطه با یکدیگر صحبت کنند.»
فرازی یادآور شد: «آنچه ترامپ در این مصاحبه گفت، پیش از این هم مطرح شده بود. او دوباره گفت من چیز زیادی از ایران نمی‌خواهم، فقط می‌خواهم مطمئن شویم که ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا نمی‌کند. ایران بارها به آژانس و کشورهای طرف مقابل این اطمینان را داده است. اما  اگر من به عنوان ایران به طرف این قضیه نمی‌روم آیا تضمینی هست که آقایی به نام آقای ترامپ یا بعد از ترامپ مجدداً از برجام یا از گفت‌وگوها و تعهداتش خارج نشود؟ شاید نتوانیم روی تمام بندها تضمین از طرف مقابل بگیریم اما این مسئله باید از لحاظ حقوقی مورد توجه قرار بگیرد. این بستگی به دو طرف دارد که یک راهکار حقوقی برای این مشکل پیدا کنند.»  فرازی تاکید کرد: «نکته آخر این است که در ایران نظرات مختلفی وجود دارد اما آنجایی که بحث مذاکره مطرح است، به نظر من تنها سخنگو یا اعلام‌کننده مواضع باید وزارت خارجه یا شورای امنیت ملی باشد. پراکنده‌گویی در این زمینه مفید نیست. امیدوارم مسئولین سریع‌تر پیام لازم را به طرفین اعلام کنند و مذاکرات به طور جدی آغاز شود.»