وفاق ملی؛ ضرورتی برای پیشرفت و توسعه پایدار
بهنام ملکی
اقتصاددان
وفاق ملی یکی از مهمترین اصولی است که میتواند به رشد و توسعه پایدار کشور کمک کند. وفاق باید بر اساس منافع ملی شکل بگیرد و همه ارکان کشور اعم از مسئولان قوای مجریه، مقننه و قضاییه و همچنین مردم، در جهت عظمت ایران، کرامت مردم و توسعه کشورهمدل و همسو شوند. تحقق این همدلی و همسویی میتواند کارآمدی نظام را افزایش داده و شفافیت را تقویت کند. در مقابل، اگر مسیر تقسیم قدرت میان جریانات سیاسی بدون در نظر گرفتن منافع ملی پیش رود، تحقق توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با چالشهای جدی مواجه خواهد شد. یکی از الزامات اصلی در تحقق وفاق ملی، همسویی نیروهای سیاسی بهجای حذف یکدیگر است. اگر گروههای مختلف بهجای کنار زدن و تضعیف یکدیگر، برای حفظ منافع ملی همکاری کنند، کشور بهسوی توسعه حرکت خواهد کرد. رقابت میان گروههای سیاسی لازم است، اما این رقابت باید سازنده و در راستای بهبود عملکرد و پاسخگویی بهتر باشد. رقابتهایی که تنها با هدف حذف رقیب انجام میشود، نهتنها به منافع ملی ضربه میزند، بلکه شکافهای اجتماعی و سیاسی را نیز افزایش میدهد. زمانی که وفاق ملی در چارچوب منافع عمومی تعریف شود، کارآمدی نظام افزایش خواهد یافت. شفافیت در فرآیندهای سیاسی و اجرایی کشور، منوط به همکاری ارکان حاکمیت و ایجاد یک محیط رقابتی سالم است. اگر هر گروهی تنها به دنبال کسب سهمی از قدرت باشد و این مسئله منجر به امتیازدهیهای ناپایدار شود، در نهایت نظام سیاسی کشور به سمت عدم شفافیت و بیثباتی سوق داده خواهد شد. این در حالی است که گروههای دیگر نیز تصور خواهند کرد که با تنشآفرینی میتوانند سهم بیشتری از قدرت دریافت کنند. مسئولان قوای سهگانه باید در راستای وفاق ملی و همسویی با دولت حرکت کنند. دولت نیز باید در تلاش باشد که جریانات سیاسی مختلف را با خود همسو کند. اگر این اقدام بهدرستی صورت نگیرد، اختلافات و درگیریهای سیاسی میتواند به ساختارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور آسیب برساند. بنابراین وفاق ملی نباید به معنای تقسیم قدرت میان گروههای مختلف بدون در نظر گرفتن صلاح عمومی باشد، بلکه باید یک روند اصولی برای افزایش مشارکت عمومی در تصمیمگیریها دنبال شود. در ساختارهای غیردموکراتیک که آرای عمومی در جایگاه برتر قرار ندارد، ممکن است چارهای جز نقش دادن به قدرتمندان برای جلوگیری از تنشها وجود نداشته باشد. اما در یک نظام مردمسالار، مطلوب آن است که وفاق ملی در راستای ارتقای منافع عمومی و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شکل بگیرد. به همین دلیل، دولت و حاکمیت باید تلاش کنند که فرهنگ همدلی را در جامعه گسترش دهند. اگرچه وفاق ملی یک اصل ضروری برای توسعه کشور است، اما به این معنا نیست که هیچگونه رقابت سیاسی در کشور وجود نداشته باشد. رقابت سالم در عرصههای مختلف، زمینه را برای ارائه برنامههای بهتر از سوی جریانهای سیاسی فراهم میکند. نبود رقابت سالم موجب رکود و ایستایی در سیستم حکمرانی خواهد شد. جامعهای که در آن رقابت سالم وجود نداشته باشد، به سمت زوال و ناکارآمدی حرکت خواهد کرد. در این راستا، جریانات سیاسی که در حال حاضر قدرت را در دست دارند، باید امکان حضور و رشد جریانات جدید را نیز فراهم کنند. در غیر این صورت، سیستم سیاسی دچار انحصار شده و دیگر انگیزهای برای نوآوری و بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور باقی نخواهد ماند. وجود یک فضای باز سیاسی که در آن جریانهای مختلف بتوانند آزادانه رقابت کنند، تضمینی برای رشد و پیشرفت کشور محسوب میشود.