تریدینگ فایندر

شرم‌الشیخ؛ نقطه عطف یا بن‌بست تازه در معادله صلح غزه؟


  گروه سیاسی: نشست بین‌المللی شرم‌الشیخ که روز دوشنبه ۲۱ مهر (۱۳ اکتبر) در شهر ساحلی شرم‌الشیخ با حضور رهبران کشورهای عربی، نمایندگان سازمان‌های بین‌المللی و رئیس‌جمهور آمریکا برگزار شد، نقطه تمرکز جدیدی در مسیر حل‌وفصل بحران غزه و اجرای طرح صلح ترامپ به‌شمار می‌رود. این نشست در شرایطی برگزار شد که پس از ماه‌ها درگیری نظامی میان اسرائیل و گروه‌های فلسطینی، توافق آتش‌بس با میانجی‌گری واشنگتن و قاهره به‌دست آمده بود و فضای سیاسی منطقه برای آغاز گفت‌وگوهای بازسازی و صلح نسبی فراهم شده بود. محورهای اصلی این اجلاس شامل تثبیت آتش‌بس، برنامه‌ریزی برای بازسازی زیرساخت‌های غزه، تبادل اسرا و تشکیل کمیته‌های مشترک اقتصادی و امنیتی بود که با استقبال برخی کشورهای عربی و نهادهای بین‌المللی همراه شد.
به گزارش «تجارت»، نشست شرم‌الشیخ در کنار امیدواری‌های دیپلماتیک، با مجموعه‌ای از تردیدها و واکنش‌های انتقادی نیز مواجه شد. غیبت اسرائیل و ایران، مخالفت جریان‌های سیاسی مانند مقتدی صدر و ابهام در سازوکارهای اجرایی توافق، نشان‌دهنده چالش‌های جدی در مسیر تحقق اهداف این نشست است. طرح صلح ترامپ که اکنون با عنوان «سند صلح شرم‌الشیخ» شناخته می‌شود، اگرچه گامی نمادین در مسیر کاهش تنش‌ها به‌شمار می‌رود، اما موفقیت آن در گروی پایبندی عملی طرفین، شفافیت مالی، مشارکت فراگیر منطقه‌ای و توانایی مدیریت بحران‌های احتمالی خواهد بود. این گزارش به بررسی ابعاد مختلف نشست، واکنش‌ها، چالش‌ها و چشم‌انداز آینده توافق حاصل‌شده می‌پردازد.

زمینه‌های برگزاری نشست
پس از سال‌ها درگیری نظامی میان اسرائیل و گروه‌های فلسطینی، به‌ویژه حماس، و در پی توافق آتش‌بس اخیر که با میانجی‌گری آمریکا و مصر حاصل شد، شرایط برای آغاز گفت‌وگوهای سیاسی و اقتصادی جهت بازسازی غزه فراهم شد. طرح صلح ترامپ که پیش‌تر با واکنش‌های متفاوتی مواجه شده بود، اکنون با امضای سندی رسمی در شرم‌الشیخ وارد مرحله اجرایی شده است. ترامپ در این نشست تأکید کرد: «ما با هم در کاری موفق شدیم که همه آن را غیرممکن می‌دانستند. سرانجام ما در خاورمیانه صلح برقرار می‌کنیم». او همچنین اظهار داشت که توافق حاصل‌شده مانع از کشته شدن شمار بیشتری از غیرنظامیان بی‌گناه شده و مسیر بازسازی را هموار کرده است.

محورهای اصلی نشست شرم‌الشیخ
محورهای اصلی نشست شرم‌الشیخ را می‌توان در چند زمینه کلیدی خلاصه کرد. نخست، تأیید رسمی توافق آتش‌بس میان اسرائیل و گروه‌های فلسطینی با ضمانت کشورهای میانجی‌گر از جمله آمریکا، مصر و قطر، که هدف آن کاهش تنش‌های نظامی و جلوگیری از تکرار درگیری‌های خونین اخیر بود. دوم، آغاز برنامه‌ریزی برای بازسازی زیرساخت‌های نوار غزه شامل تأمین برق، آب، خدمات درمانی، آموزش و مسکن که با مشارکت نهادهای بین‌المللی مانند سازمان ملل، بانک جهانی و صلیب سرخ قرار است اجرا شود.

تریدینگ فایندر


در کنار این موارد، تبادل اسرا میان طرفین به‌عنوان اقدامی انسانی و اعتمادساز در دستور کار قرار گرفت که آزادی هزاران زندانی فلسطینی را در پی داشت. همچنین تشکیل کمیته‌های مشترک اقتصادی و امنیتی برای نظارت بر اجرای توافق و جلوگیری از بروز تنش‌های جدید، از دیگر محورهای نشست بود. این اقدامات در قالب سندی موسوم به «طرح صلح شرم‌الشیخ» تدوین شده‌اند که به‌عنوان مرحله اجرایی طرح صلح ترامپ شناخته می‌شود و با حمایت برخی کشورهای عربی همراه شده است.

واکنش‌ها و غیبت‌های معنادار
یکی از نکات قابل توجه در این نشست، عدم حضور اسرائیل بود. طبق گزارش‌ها، بنیامین نتانیاهو به دلیل مخالفت برخی کشورها از حضور در نشست خودداری کرد. همچنین ایران با وجود دعوت رسمی از سوی مصر، حضور در این اجلاس را رد کرد. عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، اعلام کرد که «با وجود تمایل به تعاملات دیپلماتیک، نمی‌توانیم با کسانی وارد تعامل شویم که به مردم ایران حمله کرده‌اند و همچنان ما را تهدید و تحریم می‌کنند». از سوی دیگر، مقتدی صدر، رهبر جریان صدر در عراق، حضور نخست‌وزیر این کشور در نشست را «شرم‌آور» خواند و خواستار پاسخگویی دولت عراق شد. این واکنش‌ها نشان‌دهنده پیچیدگی‌های سیاسی منطقه و اختلاف نظرها درباره نقش آمریکا در فرآیند صلح خاورمیانه است.
 طرح صلح ترامپ؛ از ایده تا اجرا
طرح صلح ترامپ که اکنون با عنوان «سند صلح شرم‌الشیخ» شناخته می‌شود، شامل ۲۰ بند اصلی است که به موضوعاتی چون آتش‌بس پایدار، بازسازی، تبادل اسرا، تضمین‌های امنیتی، و ایجاد سازوکارهای نظارتی می‌پردازد. این طرح با حمایت برخی کشورهای عربی مانند مصر، امارات، عربستان و قطر همراه شده و هدف آن ایجاد ثبات بلندمدت در نوار غزه و کاهش تنش‌های منطقه‌ای است. ترامپ در حاشیه نشست اعلام کرد: «این توافق پابرجا خواهد ماند» و از آن به‌عنوان نقطه آغاز صلحی پایدار در خاورمیانه یاد کرد. او همچنین وعده داد که آمریکا در تأمین منابع مالی و فنی بازسازی غزه مشارکت خواهد داشت.

چالش‌ها و چشم‌انداز آینده
با وجود فضای مثبت و امیدآفرین نشست شرم‌الشیخ، مسیر اجرای توافق و تحقق اهداف آن با چالش‌های جدی و پیچیده‌ای روبه‌روست که چشم‌انداز آینده را با تردیدهایی همراه می‌سازد. نخستین چالش، نبود ضمانت‌های اجرایی الزام‌آور برای پایبندی طرفین به توافق آتش‌بس است؛ تجربه‌های پیشین نشان داده‌اند که در غیاب سازوکارهای نظارتی مؤثر، آتش‌بس‌ها به‌سرعت نقض شده و تنش‌ها از سر گرفته می‌شوند. همچنین، بازسازی نوار غزه نیازمند منابع مالی عظیم، هماهنگی چندجانبه و ثبات سیاسی داخلی در فلسطین است، در حالی که هنوز سازوکار مشخصی برای تخصیص بودجه، نظارت بر اجرای پروژه‌ها و تضمین شفافیت مالی ارائه نشده است. اختلافات میان گروه‌های فلسطینی بر سر نحوه اداره غزه پس از بازسازی نیز می‌تواند روند اجرایی را با اختلال مواجه کند و موجب بروز تنش‌های داخلی شود.
از سوی دیگر، نقش آمریکا در این توافق با انتقادهایی همراه بوده و برخی تحلیل‌گران معتقدند که طرح صلح ترامپ بیش از آن‌که بر پایه عدالت و حقوق مردم فلسطین باشد، بر اساس ملاحظات ژئوپلیتیکی و منافع متحدان منطقه‌ای واشنگتن طراحی شده است. غیبت ایران، سوریه و لبنان در نشست، و واکنش‌های تند برخی جریان‌های سیاسی مانند مقتدی صدر، نشان‌دهنده شکاف‌های عمیق در اجماع منطقه‌ای پیرامون این توافق است. در چنین شرایطی، موفقیت واقعی توافق شرم‌الشیخ در گروی مجموعه‌ای از عوامل کلیدی است: از جمله پایبندی عملی طرفین، مشارکت فراگیر منطقه‌ای، حمایت مالی پایدار، و توانایی مدیریت بحران‌های احتمالی. بدون این مؤلفه‌ها، خطر بازگشت به چرخه خشونت و بی‌ثباتی همچنان پابرجاست و چشم‌انداز صلح پایدار در منطقه با ابهام جدی مواجه خواهد بود.

تردیدها نسبت به تحقق بدون مانع توافقات شرم‌الشیخ
نشست شرم‌الشیخ را می‌توان یکی از گام‌های مهم در مسیر بازسازی غزه و پیشبرد طرح صلح ترامپ دانست، اما ارزیابی نتایج آن نیازمند نگاهی دقیق‌تر و واقع‌گرایانه‌تر است. این نشست با تثبیت توافق آتش‌بس و اعلام آغاز پروژه‌های عمرانی در غزه، امیدهایی را برای کاهش تنش‌ها و بهبود شرایط انسانی در منطقه ایجاد کرد. با این حال، مجموعه‌ای از تردیدها و چالش‌های سیاسی، امنیتی و اجرایی همچنان سایه سنگینی بر آینده این توافق افکنده‌اند.
نخست، باید توجه داشت که توافق حاصل‌شده فاقد ضمانت‌های اجرایی الزام‌آور است. تجربه‌های پیشین نشان داده‌اند که آتش‌بس‌های مشابه در گذشته، به‌دلیل نبود سازوکارهای نظارتی مؤثر و بی‌اعتمادی میان طرفین، به‌سرعت نقض شده‌اند. در شرایطی که اسرائیل در نشست حضور نداشت و حماس نیز با فشارهای داخلی مواجه است، تضمین پایبندی بلندمدت به توافق، با ابهام جدی روبه‌روست.
از سوی دیگر، بازسازی غزه نیازمند منابع مالی عظیم، هماهنگی چندجانبه و ثبات سیاسی داخلی در فلسطین است. در حالی که کشورهای عربی و آمریکا وعده‌هایی برای تأمین بودجه داده‌اند، هنوز سازوکار مشخصی برای تخصیص، نظارت و شفافیت مالی ارائه نشده است. همچنین اختلافات میان گروه‌های فلسطینی بر سر نحوه اداره غزه پس از بازسازی، می‌تواند روند اجرایی پروژه‌ها را با اختلال مواجه کند.
نقش آمریکا در این توافق نیز با انتقادهایی همراه بوده است. برخی تحلیل‌گران معتقدند که طرح صلح ترامپ بیش از آن‌که مبتنی بر عدالت و حقوق مردم فلسطین باشد، بر اساس ملاحظات ژئوپلیتیکی و منافع متحدان منطقه‌ای واشنگتن طراحی شده است. غیبت ایران، سوریه و لبنان در نشست، و واکنش‌های تند برخی جریان‌های سیاسی مانند مقتدی صدر، نشان‌دهنده شکاف‌های عمیق در اجماع منطقه‌ای پیرامون این توافق است.

تریدینگ فایندر