ورزش در تمنای تحقق رویاها




محسن ذاکری
انتخاب مسعود سلطانی‌فر به‌عنوان وزیر ورزش و جوانان یک انتخاب سهل و ممتنع بود. انتخابی که قابل پیش بینی به نظر می‌رسید چه آنکه سلطانی‌فر پس از آنکه در آبان ماه 95 توانست به‌عنوان وزیر ورزش و جوانان دولت یازدهم از مجلس رای اعتماد بگیرد، در 8 ماه پیش رو به گونه‌ای کار کرد که آرامش به‌عنوان حلقه مفقوده و یک پیش نیاز در بدنه مجموعه ورزش به چشم بیاید. آنچه به نوعی در دوران قبل از سلطانی فر و دوران مدیران قبلی با تصمیمات ناگهانی، اظهارات آتشین و روحیه تهاجمی از ورزش رخت بسته بود و به نوعی نان شب ورزش به شمار می‌رفت.


این رویکرد کلیدی، سبب شد تا سلطانی‌فر در وزارت ورزش و جوانان نمره قبولی بگیرد و از همین رو ابقای او در صندلی وزارت یک تصمیم عاقلانه از سوی جامعه مدیریتی کشور بود. چه رییس جمهوری که او را به‌عنوان وزیر پیشنهادی دولت دوازدهم معرفی کرد و چه مجلس که با الهام از گذشته و مدیریت توام با آرامش سلطانی‌فر و با نگاهی دقیق به آینده با بررسی برنامه‌های وزیر پیشنهادی، با رای بالا و قاطع به ابقای سلطانی‌فر در صندلی وزارت داد تا تصمیمی عاقلانه در حوزه ورزش به منصه ظهور برسد.
حالا سلطانی‌فر در چهار سال پیش رو می‌تواند با اتکا به همین اعتماد دوجانبه رییس جمهوری و مجلس و به پشتوانه رای قاطع نمایندگان مردم، با دلگرمی و انگیزه بیشتری برنامه‌های خود را اجرایی کند. سلطانی فر در 8 ماه گذشته به خوبی ورزش و حفره‌های آن را شناسایی کرده و مطالعه و بررسی همه جانبه و کافی در احوالات ورزش و دغدغه‌های آن داشته و حالا می‌تواند با یک برنامه عملیاتی، جامع و فراگیر، مشکلات فراوان این حوزه که البته کم نیستند را مرتفع کند.
ورشکستگی فوتبال اگر نگوییم مهم‌ترین، یکی از مهم‌ترین چالش‌های ورزش است. باشگاه‌هایی که قریب به 4 دهه دست در جیب دولت دارند و از بودجه عمومی و بیت المال ارتزاق می‌کنند و همین دولتی بودن آنها را بی تفاوت، وابسته و بی نیاز از پاسخگویی بار آورده. باشگاه‌هایی که در 4 دهه گذشته تنها و تنها بدهی بار آورده‌اند و حالا کوهی از بدهکاری پیش روی فوتبال خودنمایی می‌کند. کوهی مرتفع که بزرگی آن مدتهاست از قامت فوتبال بالاتر زده و حل آن غیرممکن می‌نماید. مدیران ناکارآمد هزینه‌ساز در این سال‌ها تا توانسته‌اند پرونده بدهی‌های بی‌حساب و کتاب فوتبال را قطورتر کرده‌اند و کار به جایی رسیده که پای نهادهای بین‌المللی همچون
ای اف سی و فیفا را به پرونده بدهی‌های کلان فوتبال ایران باز کرده. این گره کور تنها با خصوصی سازی باز می‌شود تا این درد به ظاهر لاعلاج درمان پیدا کند. ادامه این روند تنها به نابودی مطلق فوتبال ختم خواهد شد چرا که گرده فوتبال بیش از این طاقت بدهی و ورشکستگی را ندارد. سلطانی‌فر در نخستین گام باید قدم بلندی به سوی خصوصی سازی واقعی و نه نمایشی فوتبال بردارد تا به جای مدیران هزینه، مردانی آشنا با علم اقتصاد و ورزش بیایند و چرخ زنگ‌زده و پوسیده اقتصاد ورزش را به حرکت دربیاورند تا این کوه مرتفع ورشکستگی آرام آرام آب شده و مدل واقعی باشگاهداری در سپهر فوتبال اجرا شود.
سلطانی فر در برنامه‌هایش به بحث مدال آوری در المپیک اشاره کرده. اشاره‌ای درست و متقن که به نوعی بر جایگاه رفیع و کلیدی بزرگترین جشنواره ورزشی دنیا در جغرافیای ورزش جهان تاکید می‌کند. در معادلات ورزش دنیا، المپیک حکم یک کنکور را دارد که چهار سال یک بار برگزار می‌شود و واقعیت ورزش کشورها را مشخص می‌کند. یک کنکور واقعی و حقیقی که در آن جایی برای تقلب، شانس و تصادف نیست و تنها شایسته‌ها و برترین‌ها به مدال و موفقیت می‌رسند. سال هاست که ورزش ایران در این کنکور به زحمت و با تک ماده نمره می‌گیرد و سبد مدال آوری ورزش ما به مثلث سنتی کشتی، وزنه‌برداری و تکواندو محصور شده. تک مدال دوومیدانی نیز بیشتر از آنکه نتیجه برنامه ریزی و سرمایه گذاری باشد، محصول یک نبوغ فردی بوده و احتمال تکرار آن در ادوار بعدی چیزی در حد صفر است. برای شکست این حصر سنتی، ورزش ایران باید برنامه ریزی مدون، علمی و کارآمد داشته باشد و به جای سرمایه سوزی، منابع خود را روی رشته‌های نزدیک به مدال المپیک متمرکز کند. سلطانی‌فر به درستی از کاراته، شمشیربازی، تیراندازی و سنگ‌نوردی به‌عنوان رشته‌هایی که باید مدال المپیک بگیرند، نام برده؛ رشته‌هایی که در سال‌های اخیر با اندکی توجه، برنامه‌ریزی و سرمایه گذاری حداقلی قله‌های رفیعی را فتح کرده‌اند و مدال‌های جهانی را در ویترین خود دارند و با توجه و سرمایه گذاری بیشتر می‌توانند در المپیک سبد مدال ما را بیشتر و پررونق‌تر کنند تا در کنکور ورزش رتبه قابل قبولی بگیریم.
سلطانی‌فر البته دغدغه‌های مهم دیگری هم دارد؛ از اصلاح بنیادین و اساسی اساسنامه‌های ورزشی گرفته تا چابک‌سازی بدنه ورزش با تعویض مدیران فرتوت و سنتی با چهره‌های جوان و تازه نفس و البته حل مشکل کلیدی ورود بانوان به ورزشگاه ها. وعده‌های طول و درازی که وزیر ورزش و جوانان قول تحقق آنها را داده و بی تردید اگر نیمی از آنها در چهار سال پیش رو انجام شود، سلطانی‌فر نمره قبولی کامل می‌گیرد و می‌توان او را موفق ترین وزیر ورزش ادوار ورزش ایران دانست. ورزش ایران بی صبرانه و با تمام وجود چنین آرزویی را تمنا می‌کند.