واکنش روحانی به بازداشت فریدون از زبان خرازی

آرمان- مطهره شفیعی: بی‌تردید از آب گل‌آلود ماهی‌گرفتن هنری است که گرچه در بیان ساده است، اما در عمل نیاز به تخصص‌های خاص مانند توانایی در پنهان‌کردن واقعیت و القای خواسته‌های گروهی و شخصی ماهیگیر دارد! قطار جریان اصلاحات از سال 92 بر ریل موفقیت در حرکت بوده و توقفی نداشته است. این موفقیت‌ها ناشی از تدابیر رهبران این جریان سیاسی و محکم کردن پیوند با جریان اعتدالی است. اصلاح‌طلبان واقعی معترف هستند که رمز بقای پیروزی این جریان دور بودن از حاشیه و بی‌توجهی به سهم‌خواهی‌های طیف بدلی جریان اصلاحات بوده است، چرا که اگر قرار بر این بود مانند گذشته همه جریانات از نوع اصلی و بدلی اصلاحات از شرایط رضایت داشته باشند، قطار اصلاحات به‌واسطه اختلافاتی که پدید می‌آمد، در ایستگاهی متوقف می‌شد و به‌راه‌‌انداختن دوباره آن نیاز به زمان داشت. اکنون برخی که مشاهده می‌کنند سهمی از این پیروزی‌ها ندارند، شبهه‌افکنی در مسیر حرکت قطار اصلاحات را آغاز کرده‌ و می‌گویند برای برهم‌نخوردن آرامش ساکت بودند! صادق خرازی از جمله این افراد است که پس از مدت‌ها سکوت، در گفت‌وگویی که دیروز منتشر شد، به گلایه‌هایی از اصلاح‌طلبان پرداخت.
خط پررنگ اصلاحات
یکی از نکات بارز اظهارات خرازی آنجا بود که گفت: «متاسفانه بعد از انتخابات 29 اردیبهشت فرافکنی‌هایی شد و حلاوت و شیرینی که می‌توانست جامعه را وارد یک موقعیت ویژه کند، از دست رفت. با شبهه‌ای که در انتخابات ایجاد کردند، شیرینی، گوارایی و شهدی که می‌توانست مردم را امیدوار کند، به وجود نیامد. از طرف دیگر گویا ما صفر و صد را می‌خواهیم؛ یعنی یا دولت مال خودمان باشد یا اگر نبود، هرچه هست و نیست باید نابود شود. این فرهنگ صفر و صدی آب سردی بود بر آن جوش‌وخروش و انگیزه‌ای که بین مردم به‌ویژه جوانان ایجاد شده بود. این مساله تلخ است و قابل دفاع نیست.» پس از این اظهارات سوالی مطرح شد که منظور خرازی از مردمی که ناامید شدند چیست، چرا که مردم به رأی خود در آن روز افتخار کرده و از روحانی حمایت می‌کنند. شاید منظور طیف خودش بوده است!
حمایت از رقبا!


او در بخش بعدی پرچم حمایت از رقیب را بلند کرد و گفت: «۱۶‌میلیون‌ که به روحانی رأی ندادند، خاستگاه‌های ارزشی خود را دارند و فکر نمی‌کنم که آقای روحانی در مبانی اصلی انقلاب با آنها مشکلی داشته باشد. شاید عده‌ای از رهبران آن ۱۶‌میلیون دیدگاه‌های انقلابی را به‌نفع خود مصادره کردند، اما بدنه این جریان بدنه عاقل و بالغی است و می‌فهمد.» نخست آنکه خرازی در چه جایگاهی برای رئیس‌جمهور چارچوب رفتاری تعیین کند و دوم هم اینکه اگر او واقعا به فکر اقلیت است، چرا در زمانی که جریان اصلاحات دراین شرایط حضور داشت، از لابی‌ها و ارتباطات خود برای کمک به جریان اصلاحات استفاده نکرد و اکنون اقلیت‌نواز شده است!
بیرون گود نشستن!
اوج خط‌کشی خرازی میان خود و جریان اصلاحات به آن بخش از اظهاراتش مربوط است که گفت: «اصلاح‌طلبان نه در آن صبح دوم خرداد و نه در غروب ۸۴ و نه در طلیعه سال ۹۲ و نه اکنون استراتژی منظمی نداشتند.» اگر اصلاحات بی‌برنامه بود، او که خود را اصلاح‌طلب معرفی می‌کند، چه اقدامی برای اصلاح این موضوع کرد؟ بیرون گود نشستن و دستور «لنگش کن» دادن، مصداق چیست؟
مشکل اصلی پیدا شد
خرازی در بخش پایانی مصاحبه خود به دلخوری‌ اصلی اشاره کرد که آن هم شورای شهر پنجم است. او اظهار داشته است: «کاری که در چیدمان لیست شورای شهر تهران شد، کار پسندیده‌ای نبود و به‌گونه‌ای شکل گرفت که برخی جریان‌ها و افراد آن را تصرف کردند و برای خود حق دانستند. در مقطع انتخابات به ما می‌گفتند که هیس، اینها را نگویید تا صدای ما را نشنوند. چون اگر بشنوند، معلوم نیست انتخابات چه می‌شود. اما اکنون انتخابات تمام و شهردار هم انتخاب شده؛ حالا بیاییم و حرف بزنیم که چرا اشتباه کردیم. این نوع چیدمان شورای شهر منطقی بوده؟ این نقد هم به فرایند انتخاب شورای شهر است و هم به مصادیق.» این جملات زیر سوال بردن لیست اصلاحات است که مورد حمایت بزرگان این جریان بود.
آماده‌سازی فضا برای هجمه به روحانی
خرازی گفته است: «برادر آقای روحانی را گرفتند، اما هیچ‌دخالتی نکرد. من همان روز پیش آقای روحانی بودم. یک نفر سوال کرد که چه کار می‌خواهید بکنید؟ ایشان گفت که من کاری نمی‌کنم؛ کشور قانون دارد، برود وکیل بگیرد و کارهایش را بکند. اگرچه هنوز رأی او صادر و اتهامی ثابت نشده و دادگاه و دستگاه قضا باید منصفانه رسیدگی‌های خود را انجام دهند که به او حتما به‌عنوان برادر رئیس‌جمهور ظلمی نشود.» یادآوری آنچه درباره حسین فریدون مطرح می‌شود، زمینه را برای هجمه بیشتر به روحانی در آغاز دولت دوازدهم آماده می‌کند. از سوی دیگر او چنین پیشنهاد می‌دهد: «جریان اصلاحات به آسیب‌شناسی جدی نیاز دارد. اصلاحات باید خود را از برخی پدرخوانده‌ها رها کند. تا زمانی که این پدرخوانده‌ها هستند، نمی‌توان خیلی دل بست و خوشبین بود.»
درنهایت...
در نهایت از بخش‌های مختلف گفت‌وگوی اخیر خرازی هم می‌توان مطلبی یافت که موید دلسوزی و همراهی او با جریان اصلاحات باشد و هم می‌توان این گمانه‌زنی را داشت که گویی از قطار جریان اصلاحات جامانده است و اکنون درصدد توجیه است.