روزنامه جهان صنعت
1396/06/12
سکوت مصلحتی
«جهانصنعت»- «چرخش سیاسی» واژهای است که از زمان تشکیل کابینه دولت دوازدهم تا همین چند روز گذشته پس از سخنان حسن روحانی در برنامه زنده تلویزیونی تکرار شده است؛ واژهای که اصلاحطلبان با صراحت رویکرد سیاسی روحانی را در دولت دوازدهم مورد هدف قرار دادند و معتقدند که روحانی اعتدالگرا پس از آنکه از نردبان اصلاحطلبی بالا رفته است، دیگر نیازی به این جریان ندارد. حتی برخی از اصلاحطلبان بر این باورند که ادامه موضوعی مثل حصر به نفع روحانی است و آن را وسیلهای برای ادامه حیات سیاسی او میدانند.هرچند روحانی هنوز نتوانسته سادهترین درخواستهای طرفداران خود را برآورده کند و از این منظر نقدی جدی به او وارد است چراکه برخی موضوعات همچون حصر، موضوعی مهم برای جامعهای بود که به واسطه آن خیلی از مردم را به پای صندوقهای رای کشاند. با این حال مهمترین سوال این است که آیا طیفهای مختلف اصلاحطلبان با نگاهی مصلحتگرایانه که از واقعیتهای سیاسی کشور نشات میگیرد، درخواستها و انتظارات خود را مطرح میکند؟ اگرچه این طیف سیاسی در ایران در سالهای اخیر همواره حرکتی رو به جلو داشته و تلاش کرده تا براساس اصول درست، قدرت را در جامعه در دست گیرد اما مهمترین مشکل این طیف آرمانگرایی برخی از اعضای آن است؛ رویکردی که مبتنی بر واقعیتهای فضای سیاسی کشور نیست و در نهایت تیغ تیز آن در بدنه خود اصلاحطلبی فرو میرود. نگاهی به روند فعالیتهای سیاسی اصلاحطلبان قبل و بعد از واقعه 88 نشان از همین واقعیت دارد. همین نگاه دور از واقعیت، آنها را مجبور کرد تا از قلههای آرمانگرایی خود پایین بیایند و مواضع معتدلتری را طلب کند. اگرچه اصلاحطلبان از همان ابتدا بر سر روحانی در سال 92 به اجماع رسیدند اما ذکر این نکته مهم است که آنها در حالی پشت روحانی بهعنوان اصولگرای معتدل در انتخابات ایستادند که میدانستند فردی از میان آنها ظرفیت حضور در جایگاه رییسجمهور کشور را ندارد و با وجود آنکه محمد خاتمی به عنوان محبوبترین چهره اصلاحطلبی به حمایت از او پرداخت اما حضور هاشمیرفسنجانی هم عامل مهمی در حمایت از طیفهای مختلف جامعه در کنار اصلاحطلبان از روحانی بود. اگرچه باید به اصلاحطلبان حق داد که طی سالهای مختلف از صحنه قدرت کنار گذاشته شدهاند و دستانشان از مناصب قدرت دور بوده است و طبیعی است که در اجرای سیاستهای خود در مسند قدرت خطا و اشتباه کنند اما مهمترین سوال این است که خود اصلاحطلبان هنگام قدرت نیز بهجای عملگرایی، به بهانهتراشی روی میآورند و به جای دفاع از قدرت موجود بهانهگیری میکنند. البته موضوع کابینه در سرخوردگی اصلاحطلبان نیز موثر بود و آنچه موجب نگرانی اصلاحطلبان در آن برهه زمانی شد، کاهش نقش جهانگیری در چینش کابینه بود. اصلاحطلبان برای حمایت از روحانی، جهانگیری را به عرصه انتخاباتی فرستادند تا نگاه این جریان در دولت دوازدهم بیشتر دیده شود اما کمتوجهی روحانی به نظرات او باعث شد کابینه طبق میل این جریان نباشد هر چند برخی از کارشناسان معتقدند نارضایتی میان جریان اصلاحطلبان با روحانی درخصوص کابینه وجود ندارد چراکه بهارستاننشینها که اکثریتشان از این جریان هستند، به وزرای دولت دوازدهم اعتماد و از روحانی حمایت کردند اما با این وجود به نظر میرسد این حمایت بیشتر جنبه مصلحتاندیشانه داشته باشد وگرنه مطالبات سیاسی این نمایندگان حداقل در جهت رفع حصر که از وعدههای روحانی بوده، تحقق نیافت. البته باید محدودیتهای روحانی را در این موضوع در نظر گرفت ولی با این وجود به نظر میرسد که اصلاحطلبان بهخاطر افق 1400 دست از حمایت روحانی برندارند چراکه آنها در انتخابات مجلس یازدهم و دولت دوازدهم قدرت را در دست گرفتند و حالا انتظار دارند در 1400 نیز فردی اصلاحطلب را وارد عرصه رقابت انتخاباتی کنند.
اصلاح طلبان مسوولیت پذیر باشند
ناصر ایمانی*- اصلاحطلبان قبل از مطرح کردن آقای روحانی به عنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری، او را به خوبی میشناختند و میدانستند ایشان چه فردی و با چه رویکردی است. بنابراین این جریان ناگهان با یک روحانی جدید پس از انتخابات مواجه نشد بلکه به وضوح میدانستند که آقای روحانی هم در اداره کشور و هم در جهت مطالبات سیاسی اصلاحطلبان مانند حصر چه برنامه و عملکردی دارد. از این رو تغییر رویکرد روحانی وجود ندارد و در این زمینه اتفاق جدیدی رخ نداده است. مسالهای که وجود دارد، این است که اصلاحطلبان باید از آقای روحانی در این انتخابات حمایت میکردند چون گزینه دیگری نداشتند و برایشان این حمایت اجباری بود اما پس از اینکه آقای روحانی انتخاب و خواسته اصلاحطلبان نیز محقق شد این مساله بهوجود آمد که اصلاحطلبان میدانستند این چهار سال آخر آقای روحانی است و بعد باید آرامآرام ژستی بگیرند تا عملکرد دکتر روحانی اعم از اداره کشور و همینطور مسایل سیاسی مانند حصر به دامان آنها نشیند.
یعنی این جریان از روحانی در زمان انتخابات حمایت کردند اما حالا میخواهند تبعات عملکرد روحانی به دامان آنها نشیند. پس قیافه مخالفت با برخی از عملکردهای آقای روحانی توسط اصلاحطلبان شروع شده است. البته حمایت از آقای روحانی و رای آوردن ایشان و آرامآرام کنار کشیدن توسط اصلاحطلبان با برنامهریزی صورت گرفت تا اصلاحطلبان بتوانند چهار سال دیگر به افکار عمومی خودشان پاسخ دهند که روحانی مورد قبول ما نبوده و در نهایت بتوانند گزینه مطلوبتر خود را معرفی کنند اما این نوعی فرار از مسوولیت است. کسی که از فردی حمایت میکند، مسوولیت عملکرد آن را نیز باید برعهده گیرد چنان که در سال 84 بعد از اینکه اقای احمدینژاد انتخاب شد با وجود اینکه اصولگرایان از آقای احمدینژاد حمایت نکردند اما او رییسجمهور شد و بعد از انتخابات، حمایت اصولگرایان را به همراه داشت. البته در دولت دوم آقای احمدینژاد اصولگرایان بهطور جدی در برابر عملکردش ایستادند. اصلاحطلبان پس از رفتن احمدینژاد مرتبا این را مطرح کردند که مسوولیت دولت هشت ساله احمدینژاد برعهده اصولگرایان است چون حمایت کردید. پس اصلاحطلبان نیز باید زیربار مسوولیت بروند چراکه از روحانی حمایت کردند. اینکه حالا بگویند روحانی بعد از انتخاب مجدد منقلب شد و عملکردش مثل قبل نیست یا در مورد حصر کار خاصی نمیکند، نوعی رفع مسوولیت است.
اصلاحطلبان اگر مسوولیتپذیر باشند، جایگاه بهتری در عرصه سیاست خواهند داشت. در دولت دوم آقای خاتمی نیز همین اتفاق افتاد. اختلافنظرهای اصلاحطلبان با آقای خاتمی شدت گرفت به شکلی که بحث عبور از خاتمی به صورت جدی مطرح شد اما نتیجه آن شد که بعد از آقای خاتمی، آقای احمدینژاد روی کار آمد. اگر اصلاحطلبان اکنون بخواهند آرامآرام از روحانی عبور کنند، جریان فرصتطلب تلقی خواهند شد.
* فعال سیاسی اصولگرا
خواب اصولگرایان تعبیر نخواهد شد
داریوش قنبری*- رویکرد سیاسی آقای روحانی تغییری نکرده است. درخصوص عدم تحقق وعدههای روحانی در رابطه با مساله حصر باید به این موضوع اشاره کرد که آقای روحانی اختیارات زیادی ندارد و صرفا در این حد میتواند عمل کند که توصیه یا خواهشی داشته باشد و بیشتر از آن از او کاری برنمیآید. ضمن اینکه روحانی تا جایی که توانسته، تلاش خود را برای حصر انجام داده است که شاید این تلاشها رسانهای نشده باشد و ما از آن بیخبر باشیم. ارزیابی تصمیمات اصلاحطلبان در مقام عمل نمونه اخیرش در مجلس مشهود است و آن رای اعتماد نمایندگان اصلاحطلب به کابینه می باشد. بخش قابل توجهی از اصلاحطلبان در مجلس حضور دارند و آنها به اکثریت قریب به اتفاق وزرا رای دادند و این دیگر قابل انکار نیست. البته انتقادهایی در برخی موارد از جمله کابینه وجود داشته مثلا در مورد عدم حضور زنان که خود آقای روحانی نیز این را پذیرفت و اشاره به یکسری محدودیتها در این مورد داشت. همه میدانیم این محدودیتها وجود دارد و طبیعی است که اصلاحطلبان این انتقاد را داشته باشند که از حضور زنان و اهل سنت استفاده نشده اما این به معنی مخالفت نیست بلکه انتقادی برای کارآمد کردن دولت است و این به معنای پایان حمایت اصلاحطلبان از ایشان نیست. بنابراین قطعا اصلاحطلبان حمایت خود را از دولت دریغ نمیکنند. آنها همچنان از دولت روحانی حمایت خواهند کردند و محدودیتهای دولت را نیز در نظر میگیرند و درک میکنند و موضوعاتی که در خصوص ایجاد فاصله میان جریان اصلاحطلب و روحانی مطرح میشود، صرفا آرزوهای مخالفان اصلاحات و روحانی است و باید گفت خواب آنها تعبیر نخواهد شد.تغییر رویکرد روحانی و نارضایتی اصلاحطلبان از او، باور القای مخالفان آقای روحانی و جریان اصلاحات است و اینها مبنای عینی ندارد. آقای روحانی متعلق به جریان اصلاحات است و دولت او در مجموع دولتی است که در مسیر اصلاحات تلاش میکند. *فعال سیاسی اصلاح طلب
سایر اخبار این روزنامه
4 سال آینده، فرصت گسترش روابط همهجانبه با جهان
صدراعظم آلمان:
هیاتی از عربستان به ایران میآید
بازنگری برلین در روابط تجاری با آنکارا
آشوب در تالار
وزیر کار به کارفرمایان وعده مشوق های بیمه ای داد:
ذخایر استراتژیک نفت آمریکا روانه بازار میشود؛
سومین دوره لیگ پرشین افتتاح شد؛
اعزام نخبگان به اینور و اونور!
تتلو، رقیب جدی اصولگرایان
گزارشهای ناراحتکننده
طلا و ارز سوار بر موج گرانی
تهیه گزارش از تحصن 2 مالباخته قابل تحمل نبود؛
سکوت مصلحتی
ممنوعیت حرکت اتوبوس بین شهری در شب بررسی می شود؛
خواب اصولگرایان تعبیر نخواهد شد
چشمانداز ارز زیر سایه بهره بانکی
منطق حوادث در ایران؛ از درسی که نمیگیریم
صدراعظم آلمان:
کمالوندی در جمع خبرنگاران مطرح کرد؛
منطق حوادث در ایران؛ از درسی که نمیگیریم
منطق حوادث در ایران؛ از درسی که نمیگیریم