رضا دهکی به عمل کار برآید، به «سخنرانی» نیست!

در کتاب‌های درسی دوران مدرسه، مطلب طنزی بود که در میانه آن نویسنده در مذمت سخنرانی‌های بدون عمل، به این سخن سعدی اشاره کرده بود که «به عمل کار برآید به سخندانی نیست». نویسنده آن مطلب سپس این تاکید را به جا آورده بود که «به سخنرانی هم نیست».
این در حالی است که به نظر می‌رسد کار دنیا با سخنرانی می‌گذرد!
ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورک این روزها میزبان سران و تیم‌های سیاسی کشورهایی است که در مجمع عمومی سازمان ملل گرد هم آمده‌اند. دیدارهای حاشیه‌ای، رایزنی تیم‌های همراه و مصاحبه و نشست‌های خبری با رسانه‌های مختلف بخش مهمی از این گردهمایی را تشکیل می‌دهند. با این حال چشم همگان به طور خاص به سخنرانی‌هایی است که سران کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد ایراد می‌کنند. فارغ از ارزش خبری دربرگیری که باعث می‌شود شهروندان هر کشوری، به سخنرانی نماینده کشور خود توجه ویژه‌تری داشته باشند، سخنرانی کشورهای موثر در عرصه سیاست بین‌الملل نیز زیر ذره‌بین ویژه قرار دارد. در این میان اظهارنظرهای سران کشورهایی که به گونه‌ای در تقابل و تنش با یکدیگر قرار دارند، توجه بیشتری به خود جلب می‌کنند. نکته جالب توجه این است که آمریکا در اغلب این دوگانه‌ها و چندگانه‌های تقابل حضور دارد. فارغ از دو گانه آمریکا-ایران، سخنان رئیس‌جمهوری این کشور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در درجات مختلف کره‌شمالی، سوریه و ونزوئلا و حتی کشورهایی همچون روسیه، چین، کوبا و .... را درگیر می‌کند. ردپای آمریکا حتی در دوگانه‌های مرتبط با اسرائیل (با ایران، کشورهای عربی و ....) نیز دیده می‌شود. این نکته از این جهت جالب توجه‌تر است که امسال، رئیس‌جمهوری آمریکا دونالد ترامپی است که به مواضع عجیب و سخنان غریب شهرت دارد.
اولین سخنرانی ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سرشار از خودنمایی، خودبرتربینی، ادعا و البته تهاجم بود. این سخنرانی که برخی بخش‌هایی از آن را با سخنان هیتلر – رهبر آلمان نازی در جنگ جهانی دوم – مقایسه کردند، شاید در زمره موارد استثنایی باشد که این چنین در خاک آمریکا با انتقاد مواجه شد و شواهد نشان می‌دهد که نارضایتی هم‌پیمانان اروپایی آمریکا را نیز به دنبال داشت. سخنرانی ترامپ از فخرفروشی او به این که «در شهر خودش» سخنرانی می‌کند آغاز شد، به منت گذاشتن بر سر سازمان ملل متحد درباره تامین هزینه‌های آن رسید و با رد کمک کشورهای دیگر و توانایی رسیدگی به بحران طوفان‌های اخیر در آمریکا توسط مردم این کشور ادامه یافت. وی سپس به فخرفروشی درباره قدرت نظامی آمریکا پرداخت و در ادامه ایران، کره‌شمالی، سوریه و ونزوئلا را به انحاء مختلف تهدید کرد. نکته قابل توجه این که این سخنان و البته سخنرانی‌های دیگری از این دست غالبا با بهانه و عنوان تلاش برای حفظ «صلح» مطرح می‌شود.


پس از سخنرانی ترامپ و البته بنجامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، بسیاری برای سخنرانی‌های محمود احمدی‌نژاد در سازمان ملل متحد ابراز دلتنگی کردند! به تعبیر این افراد، پاسخ چنین اظهاراتی نیاز به بیانی تهاجمی دارد. این در حالی است که از حسن روحانی که لقب شیخ دیپلمات را یدک می‌کشد و بر گفتمان اعتدالی تاکید دارد، بنا به سابقه، در عین حفظ موضع اقتدار، انتظار رفتار تهاجمی و تحقیری نمی‌رود. این موضوع در سخنرانی دیروز روحانی نمود یافت. سخنرانی رئیس‌جمهوری در این اجلاس رویکردی در عین حفظ دیدگاه ایران به رفتارهای آمریکا و اسرائیل، ادبیاتی مقتدرانه و در عین حال به دور از تحقیر و تهاجم داشت. روحانی همچنین تلاش کرد با پررنگ کردن فرهنگ ایرانی و گرایش ایرانی‌ها به صلح و دوستی، تضاد پررنگی با سخنان ترامپ ایجاد کند و به نظر می‌رسد در این راه موفق بود. در واقع با نگاهی به سخنرانی روسای جمهوری دو گانه برخوردی ایران و آمریکا، می‌توان سخنرانی روحانی را در پذیرش آن از سوی جامعه جهانی بهتر و موفق‌تر ارزیابی کرد. روحانی همچنین بار دیگر به جامعه جهانی اطمینان داد که ایران مقدم بر نقض برجام نخواهد شد و در عین حال در برابر نقض برجام از سوی دیگران واکنش مناسب نشان خواهد داد. دعوت او از همه کشورها برای استفاده از فرصت برجام نه تنها به عنوان سیاستی لازم به ویژه در عرصه اقتصادی و سرمایه‌گذاری برای ایران مهم است، بلکه این پیام را به جامعه جهانی می‌دهد که ایران حتی در مواجهه با آمریکا در مورد برجام به جز در صورت لزوم در موضع تقابل قرار نخواهد گرفت و این نگاه تباین بیشتری با موضوع صلح در جهان دارد.
چنان که از شعر سعدی شیرازی بر سر در سازمان ملل متحد بر می‌آید، اصلی‌ترین محور تاسیس این سازمان «صلح» بوده است. هر چند اعلام مواضع از این تریبون در نگاه کشورها به یکدیگر موثر است و اهمیتی ویژه دارد، اما در نهایت نباید از یاد برد که همزمان با همه این سخنرانی‌ها، انسان‌ها از شرق در میانمار تا پاکستان و افغانستان و از این سو در عراق، سوریه، یمن، فلسطین و قاره آفریقا، تا غرب گیتی بر اثر جنگ و خشونت و فقر می‌میرند. سخن گفتن از صلح و صلح‌آمیز و ضد صلح بودن سخنرانی‌ها تنها در ساحت مطالعه سیاسی و دیپلماسی به کار می‌آید. از دید مردمی که می‌میرند، صلح از سخنرانی به دست نمی‌آید. از عمل کشورهایی به دست می‌آید که این روزها در «سازمان ملل متحد»ی که از نامش تنها «سازمان ملل» دیده می‌شود کنار هم می‌نشینند و از صلح و دوستی می‌گویند. ظهور صلح به عمل بر می‌آید و به سخنرانی نیست !