سیگار می‌کشیم چون در مرحله گذار هستیم!

آفتاب یزد – گروه اجتماعی: ایرج حریرچی، سخنگوی وزارت بهداشت در صحبت‌های خود به افزایش مصرف سیگار در دختران نوجوان اشاره کرده و در مورد آمار مواددخانی اعلام می‌کند: «مصرف سیگار در نوجوانان ۱۳ تا ۱۵ ساله افزایش کمی داشته که عمده آن در دختران نوجوان بوده است. آمار مصرف سیگار در دختران نوجوان از کمتر از یک درصد به ۲.۱درصد رسیده است. با توجه به اینکه سیگار و قلیان در حوزه ورود به مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخطر است، خانواده‌ها باید هوشیار باشند و بدانند که مصرف قلیان در کنار نوجوان‌ها چه ضربه‌ای می‌تواند به آنها وارد کند. در حال حاضر ۶.۶درصد دختران ۱۳ تا ۱۵ ساله سابقه مصرف قلیان دارند.» در حقیقت در مورد گرایش تعداد دختران نوجوان به مواددخانی با جهش دوبرابری روبه‌رو هستیم. این خطری است که وزارت بهداشت در مورد آن صحبت می‌کند.

سیگار حال می‌دهد
به نظر می‌رسد خودشان هم نمی‌دانند برای چه سیگار و قلیان به دست می‌گیرند. اما یک جمله را همه دختران و زنانی که سیگار و قلیان می‌کشند می‌گویند. آنها می‌گویند: «خیلی حال می‌دهد.» اما برای این سوال که چه حالی می‌دهد؟ هم جوابی نداشتند.


به یکی از رستوران‌های سنتی خیابان ولیعصر می‌روم. از پله‌ها که پایین می‌روم بوی توتون‌ها و غذاهای مختلف مشامم را پر می‌کند. سرظهر است و بیشتر غذا می‌خورند. اما روی یکی از تخت‌ها ۵دختر کنار هم نشسته‌اند و قلیانی را با هم به اشتراک گذاشته‌اند و هر چند دقیقه یک بار شیلنگ قلیان را به هم پاس می‌دهند و به هیچ وجه نمی‌گذارند کسی بیشتر از بقیه قلیان بکشد. چند پاکت سیگار روی تخت است به نظر هر کدامشان یک نوع سیگار می‌کشند. اول با روشنک، دختری لاغر و قدبلند و ۳۰ساله همکلام می‌شوم. وقتی از او می‌پرسم چرا سیگار می‌کشی می‌گوید: «چرا؟ نداشتن شوهر درست و حسابی.» همه‌شان می‌خندند. خیلی جدی رو به دوستانش می‌کند و می‌گوید: «جدی می‌گویم.» و دوباره به من می‌گوید: «دوستی ما با سیگار شروع شد. با هم سیگار می‌کشیدیم و تاحالا هم ادامه داشته است. بابا و مامانمون خبر ندارند که ما سیگار می‌کشیم. وقتی می‌رویم خانه‌شان و نسخ می‌شوم شوهرم می‌گوید برو دستشویی سیگارت را بکش بعد با وایتکس آنجا را بشور که بوی سیگار نماند. خودش هم می‌رود بیرون می‌کشد.»
وقتی به او می‌گویم: «اگر بچه‌دار شوی هم سیگار می‌کشی؟» جواب می‌دهد: «اووووه. کو تا بچه‌دار شدن. تا آن موقع یک فکری برای سیگارمان هم می‌کنیم. اما واقعا یک سئوال دارم ما به جز کشیدن سیگار و قلیان چه می‌توانیم بکنیم؟ همه‌اش سرکاریم و تفریح‌مان شده بیایم خرید یا کافه و قلیان بکشیم. کار دیگری نداریم.»

سیگار کشیدن روشنفکری است؟!
اما دوستش مونا می‌گوید: «من یواشکی مامانم‌اینا سیگار می‌کشیدم. حالا با شوهرم می‌کشم. اما حواسم هست که دخترم نبیند.» می‌پرسم: «اگر بد است که چرا می‌کشی اگر معتقدی که بد نیست چرا دخترت نبیند؟» جواب می‌دهد: «الان خوب نیست که ببیند اما اگر بزرگ بشود و بخواهد سیگار بکشد اذیتش نمی‌کنم. می‌گذارم حالش را بکند.»
با این جواب روشنک می‌خندد و می‌گوید: «مونایی که من می‌شناسم امکان ندارد. اگر بخواهد سیگار بکشد او را می‌کشی!»
مونا می‌گوید: «تا آن موقع روشنفکر می‌شوم و اجازه می‌دهم که دخترم سیگار بکشد. اما قلیان اصلا. نه خودم می‌کشم و نه اجازه می‌دهم دخترم بکشد. می‌گویند خیلی ضرر دارد. هر پک قلیان اندازه ۷۰تا سیگار است، بعضی‌ها هم می‌گویند به اندازه ۱۰۰تا سیگار. کلا چیز خوبی نیست. من نمی‌کشم.»
می‌پرسم: «سیگار کشیدن روشنفکری است؟» می‌گوید: «بله. مگر نمی‌بینید بیشتر آنها که فرهیخته‌اند سیگار می‌کشند؟»
مرجان دختر خوشرویی است که می‌گوید: «ول کن مونا. این‌ها را می‌گویند تا ما قلیان نکشیم. اگر نه سیگار و قلیان هیچ فرقی با هم ندارد. تازه قلیان باحال‌تر است و بو هم نمی‌گیریم.» او رو می‌کند به من و می‌گوید: «ما همکلاس بودیم و دوستی‌مان تا الان طول کشیده.» می‌پرسم: «اصلا چرا سیگار می‌کشی؟» مرجان پاسخ می‌دهد: «۱۵سالم بود که سیگارهای بابا را کِش می‌رفتم. یک موقع‌هایی هم دوست مامانم می‌آمد خانه ما و من از سیگارهایش کِش می‌رفتم. کلا وقتی بابام سیگار می‌کشید، دوست داشتم و حال می‌کردم. با قلیان هم حال می‌کنم. یک جورایی آرامش بخش است.»
لیلا دوستش حرف‌های مرجان را تایید می‌کند و می‌گوید: «سیگار، فقط سیگار حال می‌دهد. یک نخ بکشی عاشقش می‌شوی. دیگر نمی‌توانی ترک کنی. چون وقتی ناراحتی اعصابت را آرام می‌کند و وقتی خوشحال هستی انگار هیجان بیشتری می‌دهد. کلا حال می‌دهد.»
اما دلیل اکرم برای کشیدن سیگار و قلیان بسیار عجیب و غریب است. او می‌گوید: «من ناخن که کاشتم سیگار را شروع کردم.» متعجب نگاهش می‌کنم. می‌گوید: «جدی می‌گویم. با سیگار ناخن‌هایم خیلی بیشتر به چشم می‌آید.» برای آن که این زیبایی عجیب را به من نشان دهد، شیلنگ را از دوستش می‌گیرد و می‌گوید: «نگاه کن تورو خدا، نگاه کن چه باحال می‌شود.» با هیجان شیلنگ را به دوستش می‌دهد و سیگاری به دست می‌گیرد و می‌گوید: «ببین.» و با سیگار و ناخن‌های بلندش ژست می‌گیرد.
با دختران ۳۰ساله خداحافظی می‌کنم و از رستوران بیرون می‌آیم. کلمه‌های «روشنفکری»، «زیبایی ناخن» و «کش رفتن سیگار» در ذهنم پرسه می‌زند که به هفت‌تیر و یکی دیگر از رستوران‌های سنتی می‌رسم. با یکی از پرسنل آنجا که صحبت می‌کنم، می‌گوید: «قبلا مخلفات کنار قلیان‌مان زیاد بود اما حالا این مخلفات را کم کرده‌ایم تا بتوانیم شیلنگ یک بار مصرف به مشتریان‌مان بدهیم. اینطوری بهداشتی‌تر است.» وقتی از او می‌پرسم چرا قلیان عرضه می‌کنند جواب می‌دهد:‌ «ما هم اجاره و هم هزینه‌های دستمزد، بیمه، تلفن، اینترنت وای فای، آب و برق و... را پرداخت می‌کنیم. اگر کنار غذا قلیان سرو نکنیم نمی‌توانیم هزینه‌هایمان را دربیاوریم.»

خانواده‌ها با قلیان مشکلی ندارند
اکثر مشتریان این رستوران غذا سفارش داده‌اند اما یک میز که چند دختر و پسر کنار سرمیزی نشسته‌اند، دو قلیان سفارش داده‌اند و در حال مصرف هستند. رنج سنی‌شان بین ۲۲ تا ۲۵سال است. از آنها اجازه می‌گیرم و همکلام‌شان می‌شوم. سمیه در پاسخ به این سوال که چرا قلیان می‌کشی؟ می‌گوید: «چرا؟ واقعا نمی‌دانم. وقتی دور هم هستیم قلیان و سیگار حال می‌دهد. همین. من فقط در جمع دوستانم سیگار می‌کشم. اگر مادرم بفهمد که سیگار می‌کشم، من را می‌کشد.» می‌پرسم: «چه حالی می‌دهد؟» می‌گوید: «حال می‌دهد دیگر. گیر نده به کلمه‌ها. آدم نمی‌تواند حال کشیدن سیگار و قلیان را توضیح دهد.»
مشغول حرف‌زدن که هستیم، دختری تنها می‌آید. قلیان سفارش می‌دهد و منتظر آمدن سفارش می‌ماند. نگاهش در رستوران می‌چرخد و به نظر می‌رسد که به حرف‌های ما که دو میز با او فاصله داریم گوش می‌دهد. مریم می‌گوید: «با بچه‌های دانشگاه که جمع می‌شویم کار دیگری نداریم. در دانشگاه که نمی‌توانیم اما وسط کلاس‌هایمان می‌آییم و سیگار می‌کشیم یا می‌رویم کافه و قلیان می‌کشیم.»
مصطفی وسط حرفش می‌پرد و با خنده می‌گوید: «اصلا چرا باید ریه سالم تحویل مورچه و سوسک بدهیم. آخرش که می‌خواهیم بمیریم، بگذار حال کنیم و بمیریم. اینطوری کیفش بیشتر است.»
فرهاد آرام نشسته وقتی از او می‌پرسم که شما هم قلیان می‌کشید؟ می‌گوید: «من کلا هیچ چیزی نمی‌کشم. از سیگار خیلی خوشم می‌آید اما نمی‌توانم دود را تحمل کنم. دود گلویم را می‌زند. تنها کسی که در این گروه معتاد نیست، منم.» رو می‌کند به دوستانش و به شوخی می‌گوید: «معتادا... این آشغال‌ها را نکشین براتون بده، معتادا...» مریم می‌گوید: «حالا نیست خودت قبلا نمی‌کشیدی؟ حالا مریض شدی و ریه‌ات نمی‌کشد.» رو به من می‌کند و ادامه می‌دهد: «این را اینطوری نبینید. بچه مثبت نیست. قبلا روزی یک پاکت سیگار می‌کشیده.» فرهاد می‌گوید: «همین است که هست. اصل الان است که من پاکم.» مریم جواب می‌دهد: «حالا بیماری، پاک نیستی.» می‌پرسم: «خانواده‌هایتان هم می‌دانند که سیگار و قلیان می‌کشید؟» فرهاد می‌گوید: «آن‌ موقع که سیگار می‌کشیدم، مادر و پدرم می‌دانستند و مشکلی نداشتم. حتی گاهی اوقات با پدرم سیگار می‌کشیدم. مادرم هم در میهمانی‌ها برای آن که کلاس بگذارد سیگار می‌کشد ولی همینطوری سیگار نمی‌کشد.»
اما دوستان فرهاد می‌گویند که آنها قلیان را از خانواده‌ها‌یشان پنهان نمی‌کنند چون خانواده‌ها با آن مخالفتی ندارند، فقط سیگار است که هنوز قبحی بین خانواده‌ها دارد. والدین آنها با مصرف سیگار فرزندان‌شان مخالف هستند.
با آنها هم خداحافظی می‌کنم و از دختر تنها که حالا پک‌های عمیقی به قلیان می‌کشد، اجازه می‌خواهم که سر میز‌ش بنشینم. می‌گوید: «چه می‌خواهی؟» جواب می‌دهم: «می‌خواهم علت قلیان کشیدنت را بدانم.» به لحنی عصبی و لجباز می‌گوید: «دوست دارم سیگار بکشم. به کسی چه مربوط است؟ نه از کسی پول می‌گیرم نه به بدن کسی ضربه می‌زنم. دوست دارم به تن خودم ضربه بزنم. هم سیگار می‌کشم، هم قلیان. پا بدهد «گُل» هم می‌کشم. دوست دارم خودم را خفه کنم. پولش را دارم، موقعیتش را دارم هر کاری دوست داشته باشم انجام می‌دهم. مثل این‌ها هم از کسی پنهان نمی‌کنم.»

مهارت «نه» گفتن نداریم
علت گرایش دختران و زنان جوان به مواددخانی را با سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران در میان گذاشتیم. او با بیان این که چند دلیل برای این گرایش دختران به سیگار و قلیان وجود دارد، به آفتاب یزد می‌گوید: «یکی از موضوعاتی که در دهه اخیر جلب توجه کرده گرایش زنان جوان و دختران به دخانیات و موادمخدر است. مصرف سیگار به صورت پنهانی شروع شد ولی امروزه مصرف سیگار توسط دختران و زنان جوان در ملاعام تقریبا عادی شده است. بخشی از مصرف سیگار برای جلب توجه است و در این شکی نداشته باشید.»
وی به این سوال که آیا این جلب توجه به مردسالاری در برخی خانواده‌ها مربوط می‌شود یا خیر؟ پاسخ می‌دهد: «ممکن است برخی برای جبران گذشته خود به مصرف دخانیات روی بیاورند و گاه به روند مصرف سیگار توسط زنان سرعت بیشتری می‌دهد. ولی همه دوست دارند دیده شوند اما رویه آن متفاوت است. یکی با لباس، یکی هم با سیگار جلب توجه می‌کند.»
موسوی چلک با اشاره به این که یکی دیگر از دلایل مصرف سیگار کنجکاوی است، می‌افزاید: «کنجکاوی بیشتر در سنین نوجوانی دختران را به سمت سیگار سوق می‌دهد. اما یکی از دلایل عمده مصرف سیگار، به اصطلاح برای فرار از مشکلات است این بهانه برخی افراد است. مثلا وقتی خسته می‌شوند، می‌گویند: «یک سیگار بکشم حال بیایم.» برای فرار از مشکلات سیگار را تجربه می‌کنند.»
رئیس انجمن مددکاری ایران تاکید می‌کند: «ما مهارت «نه» گفتن را نه خودمان بلدیم و نه فرزندانمان یاد داده‌ایم. اولین کسانی که به نوجوانان و جوانان سیگار تعارف می‌کنند، هم‌سالان آنها هستند و بچه‌هایی که «نه» گفتن را یاد نگرفته‌اند بستری می‌شود برای گرایش نوجوان‌ها به سیگار و قلیان.»
وی با اشاره به کشیدن قلیان در خانواده می‌گوید: «می‌بینیم که خانواده‌ها به پارک می‌آیند و خانوادگی قلیان می‌کشند. در حقیقت کشیدن سیگار عادی‌سازی شده است. وقتی موضوعی عادی‌سازی می‌شود، می‌تواند طرفدار پیدا کند، درست همانطور که اگر محدودیت‌ها زیاد شود افراد برای انجام آن حریص می‌شوند. فضای خانواده در مصرف دخانیات بی‌تاثیر نیست. نبود ثبات در گرایش به سیگار و قلیان تاثیرگذار است. اگر موادمخدر و سیگار را از کودکی ببینند احتمال گرایش را بیشتر می‌کند.»
به گفته موسوی چلک؛ «موضوع سیگار و قلیان ساده گرفته شده است. این ساده‌انگاری هم عامل وابستگی به دود است. نمی‌خواهم بگویم نداشتن برنامه برای اوقات فراغت فرزندانمان در گرایش آنها به سیگار و قلیان بی‌تاثیر است اما اگر کسی مهارت تصمیم‌گیری را بلد نباشد، در اوقات فراغت و غیرفراغت ممکن است به سیگار و قلیان گرایش پیدا می‌کنند.»
رئیس انجمن مددکاری ایران با بیان این که عده‌ای به صورت تفننی مصرف دخانیات را شروع می‌کنند و بعد گرفتار می‌شوند، می‌افزاید: «عده‌ای برای سرگرمی مصرف دخانیات را شروع می‌کنند و نسبت به این موضوع بی‌تفاوت هستند و فکر نمی‌کنند که وابسته بشوند. در مقابل عده‌ای هم هستند که با وجود داشتن امکانات تفریحی باز هم به سیگار و قلیان گرایش دارند.»
موسوی چلک، می‌گوید: «بعضی فکر می‌کنند که سیگار برایشان منزلت و پرستیژ اجتماعی می‌آورد. افراد اوایل که سیگار به دست می‌گیرند حس بزرگی می‌کنند. ولی واقعیت این است که من به این اعتقاد دارم که سیگار دروازه ورود به هر نوع خلافی است. دختری که سیگار می‌کشد به او مواد دیگری هم به او تعارف می‌شود. درست است که سیگار نه غیرمجاز است و نه حرام و فقط برای سنین خاص ممنوعیت گذاشته‌ایم، ولی به کسی که سیگار می‌کشد بی‌محابا تریاک هم تعارف می‌کنند. چون یک مرحله از خلاف را رد شده است. کشیدن سیگار در عین حال که تخلف نیست، اما خروج از هنجارها و ارزش‌های مورد پذیرش جامعه است و همچنان آن دید منفی روی سیگاری‌ها وجود دارد. احتمال کشیده شدن سیگاری‌ها به آسیب‌های اجتماعی، بیشتر است.»
رئیس انجمن مددکاری ایران، با بیان این که موضوع مصرف سیگار جدی است، تاکید می‌کند: «نباید به آسانی از کنار این موضوع بگذریم. در یک بازده زمانی چند ساله گرایش دختران به سیگار تقریبا دوبرابر شده و این آمار نگران کننده است و باید این معضل آسیب‌شناسی شود.»

مصرف مواددخانی جنبه نمایشی دارد
بعضی از دختران فکر می‌کنند بزرگ شده‌اند و می‌خواهند این بزرگی را با پک زدن به سیگار و قلیان نشان دهند و با ژستی خاص سیگار یا قلیان می‌کشند. اما واقعا گرایش دختران جوان و نوجوان به سیگار و قلیان، به علت جلب توجه است؟ چند درصد از دختران در مرحله گذار «مردسالاری» به «عدالت و برابر جنسیتی» رو به مصرف سیگار و قلیان آورده‌اند؟ دکتر محمد حاتمی، روانشناس و استاد دانشگاه در گفتگو با آفتاب یزد به این سوال پاسخ داده و می‌گوید: «طبیعی است که مصرف سیگار و قلیان در سنین نوجوانی جنبه نمایشی دارد و مصرف مواددخانی برای آنها به عنوان نماد و سمبلی از «بزرگ شدن»، «پذیرش از سوی دیگران» و «در جمع بودن» تلقی می‌شود.»
وی با اشاره به آمارهای وزارت بهداشت در مورد افزایش گرایش دختران نوجوان به سیگار و قلیان می‌گوید: «من اعتقادی به این موضوع ندارم که دختران بیشتر از پسران به مصرف مواددخانی و رفتارهای پرخطر گرایش دارند. ولی دختران به دلیل محدودیت‌هایی که برایشان ایجاد می‌شود و کمتر از پسران در فعالیت‌های اجتماعی به کار گرفته می‌شوند، به نوعی از ابزارهایی که جنبه‌های فردی دارد، روی می‌آورند. اگر دختران هم مانند پسران زمینه فعالیت بیشتری داشتند نرخ گرایش آنها به سوی مواددخانی رشد پیدا نمی‌کرد.»
دکتر حاتمی با اشاره به مرحله گذار مردسالاری به برابری جنسیتی، تاکید می‌کند: «به دلیل همین مرحله گذار زن‌ها می‌خواهند بیشتر خود را در فعالیت‌های اجتماعی نشان دهند. اگر جامعه زنان را در ۲۰سال گذشته مرور کنیم، متوجه می‌شویم که زنان حضور خود را در عرصه‌های مختلف پررنگ کرده‌اند. مثلا در حوزه ورزشی، حضور بیشتری دارند و مدال‌های جهانی را به دست آورده‌اند. بنابراین وقتی زنان در جامعه حضور و وجود دارند، کمتر به عرصه‌های فردی گرایش می‌یابند.»
بنا بر نظریه‌های موجود زنان نیاز به دیده‌ شدن در عرصه‌های مختلف دارند. فعالان حوزه زنان بر تلاش برخی زنان برای دیده‌ شدن به هر طریق صحه می‌گذارند. زنان برای رسیدن به سطوح بالاتر با مشکلات زیادی دست به گریبانند و همین امر باعث شده در بعضی موارد زنان موفق و در بعضی موارد (که در اکثر مواقع به دلیل سرخوردگی است) روی آوردن به مصرف مواددخانی و حتی موادمخدر را شاهد هستیم. عطش دیده‌ شدن در جامعه وجود دارد و زنان هم از این قاعده مستثنی نیستند.