روزنامه ابتکار
1396/07/13
« ابتکار» اصلاحات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عربستان را بررسی میکند عقب نشینی مصلحتی یا واقعگرایی راهبردی؟
محمدرضا ستاریملک سلمان پادشاه عربستان در بازه زمانی کوتاهی با چهار تصمیم سنتشکنانه در ساختار اجتماعی عربستان، در صدر اخبار و تحلیل رسانههای بینالمللی قرار گرفت. نظام حاکم سعودی چند روز قبل برای نخستین بار ممنوعیت ورود بانوان به ورزشگاهها را لغو کرده و بلافاصله متعاقب این تصمیم با منصوب کردن فاطمه سالم باعشن به عنوان نخستین سخنگوی زن سفارت عربستان در واشنگتن، اجازه رانندگی به زنان را نیز صادر کرد. در همین رابطه دو روز قبل نیز تلویزیون دولتی عربستان با پخش کلیپهایی از امکلثوم خواننده مشهور جهان عرب مربع اصلاحات اجتماعی نظام حاکم بر عربستان را به صورت ضربالاجلی تکمیل کرد.
هر چند این اقدامات طی روزهای اخیر با مخالفت گسترده جناحهای محافظهکار در عربستان و حتی تظاهرات اعتراض آمیز از سوی مردم همراه بوده است، اما نفس این اصلاحات با پیوند خوردن به سایر تحولات در خاندان سعودی، نشان از کلید خوردن روندی جدید در نظام به شدت سنتی عربستان است.
ساختار حاکمیتی سعودی و دلایل اهمیت آن برای ایران
عربستان سعودی به عنوان یکی از قدرتها و بازیگران اثرگذار منطقه خاورمیانه، علیرغم تفکرات رایج برای ما ایرانیها بسیار ناشناخته است. در جامعه کارشناسی کشورمان عربستان و سیستم حاکمیت آن تنها به مکه و مدینه خلاصه شده و همچنان در دانشگاههای کشور یک کارگروه تحقیقاتی مختص به عربستان وجود ندارد؛ این در حالی است که عربستان سعودی در تمامی مناسبات و تحولات منطقهای، مسائل مربوط انرژی و حتی روند نظام جهانی تاثیرگذار بوده و هرگونه تحرکات این کشور به نوعی در راهبردهای سیاست خارجی ما تاثیرگذار خواهد بود. ذهنیتی که از نظام حاکم بر عربستان در ایران وجود دارد، ذهنیتی منفی، دستنشانده، فاسد، عقبمانده و متحجر است که بدون پشتوانه بازیگران بینالمللی به خصوص آمریکا حتی یک روز توان و یارای مقاومت ندارد. هر چند نظام حاکم بر عربستان، نظامی بر مبنای هویت است و تفکر وهابیت نقش زیادی در فرآیند تشکیل و تداوم آن از زمان تشکیل حکومت سعودیها در منطقه نجد در قرن 18 میلادی تاکنون بوده، اما این مساله در سیاست خارجی این کشور بیشتر به سمت مقوله امنیت و ثبات شیف پیدا کرده است. از سوی دیگر نظام حاکم بر این کشور در زمینه داخلی نیز علیرغم ماهیت استبدادی آن، توانسته است با هوشمندی قابل ملاحظهای از علمای مذهبی نوعی گروه مرجع واسط میان مردم و حاکمیت ایجاد کند و در این راستا قدرت چانهزنی خود را با جامعه مدنی این کشور به میزان زیادی افزایش دهد. همچنین ثبات خاندان سعودی از زمان تشکیل این کشور در اواسط دهه 1930 میلادی آنچنان پابرجا بوده که در طول هشتاد سال گذشته کمترین تهدیدی از داخل متوجه حکومت سعودیها نبوده است. کافی است اهمیت این امر را در مقایسهای با تحولات هشتاد سال گذشته ایران بسنجیم. در طول این هشت دهه رضاشاه توسط قوای متفقین از قدرت خلع شد، انقلاب اسلامی بر علیه خاندان پهلوی به ثمر نشست و چندی پس از آن ایران درگیر جنگی هشتساله با عراق شد. بنا بر نظریه سیستمها، هر چند ایستایی و عدم تحول در یک سیستم نهایتاً نظام را از نقطه اوج آن به مرحله پیری میرساند، اما تحولات نابهنگام و بحرانی در سیستم نیز میتواند آن را در مراحل کودکی و بلوغ متوقف کرده و دچار پیری زودرس و در نهایت فروپاشی کند. در همین رابطه نظام حاکم بر عربستان همانطور که ذکر شد با تعریف راهبردهایی مجزا در سیاست داخلی و خارجی خود، مقوله هویت را اگر در سیاست خارجی دنبال کرده بسیار زیرپوستی به ثمر رسانده و دیپلماسی آن بیشتر بر مبنای واقعگرایی (رئالیسم) امنیتی و ثباتساز گام برداشته است. سعودیها اکنون سالها است که از اهرم انرژی برای پیوندهای استراتژیک بینالمللی بهره بردهاند و در حدود 80 سال است که همچنان با توجه به تحولات گسترده در خاورمیانه، متحد استراتژیک آمریکا باقی ماندهاند. آنها هم اکنون نه تنها در آمریکا، بلکه در کشورهای اروپایی نیز دارای گروههای ذینفوذ تاثیرگذار هستند و به نوعی علی رغم چالشهای کنونی در خاورمیانه، پدرخوانده کشورهای عربی محسوب میشوند. برای درک این مهم باید به بازیگری سعودیها در منطقه به عنوان قدرت متوسط به خصوص پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اشاره کرد. مسکوت ماندن نقش عربستان در حملات یازده سپتامبر، ایفای نقش در سیاستهای انرژی و همچنین یکجانبهگرایی آنها در مسائلی همچون ائتلافسازی بر علیه ایران و حمله به یمن، همگی موید نقش و قدرت پررنگ آنها در منطقه خاورمیانه است.
مسیر اصلاحات در عربستان
مسیر اصلاحات در عربستان با افزایش قیمت نفت در دهه 1970 میلادی با یک سری نوسازیها در زمینه ارتباطات، اقتصاد، آموزش و تکنولوژی کلید خورد؛ به طوری که بخش قابل توجهی از جامعه شهرنشین این کشور بدون رها کردن فرهنگ سیاسی تابعیتی به سمت و سوی نوسازی گام برداشتند. متعاقب این امر، تحول جمعیت شهری عربستان از 31 درصد در دهه 1960 میلادی به 82 درصد در سال 2012 رسید.
از سوی دیگر با تغییر و تحولات صورت گرفته در خاندام حاکم سعودی و قدرت گرفتن محمد بن سلمان، برنامه اصلاحی نوینی موسوم به سند 2030 در عربستان آغاز شد. سه محور مهم این سند بر پایه جامعهای چابک، اقتصاد رو به جلو و ملت یکپارچه بنا شده و قصد بر این است که درآمدهای نفتی این کشور از 40 میلیارد دلار به 266 میلیارد دلار در سال 2030 برسد. فروش 5 درصد از سهام آرامکو ( شرکت نفت عربستان)، انقلاب کامپیوتری، ساختن یک شرکت هولدینگ نظامی که حداقل نیمی از تجهیزات مورد نیاز را در داخل تولید کند، افزایش مشارکت زنان تا 33 درصد، بازبینی نظام آموزشی و تاکید بر مبارزه شفاف با فساد نیز از دیگر برنامههای کلیدی این طرح محسوب میشود.
اصلاح اجتماعی برای گذار از چالش سیاسی
با توجه به نکات ذکر شده باید گفت، سیر تحولات نظام جهانی اکنون به گونهای رقم میخورد که به عقیده بسیاری از کارشناسان روابط بینالملل، شکلدهی، هدایت و به نتیجه رساندن یک راهبرد از سوی یک بازیگر غیر ممکن به نظر میرسد. در همین راستا پیوند خوردن بحرانهای خاورمیانه به چالشهای داخلی در حاکمیت خاندان سعودی که به خصوص پس از مرگ ملک عبدالله و روی کار آمدن ملک سلمان آغاز شد، سبب شده است تا سعودیها با اتخاذ نوعی سیاست خارجی تهاجمی که البته با چراغ سبز متحد استراتژیک خود یعنی آمریکا همراه بود، دست به اصلاح سیاسی و سنت شکنی در ساختار خاندان سعودی بزند و پس از آن به نظر میرسد با تثبیت جایگاه محمد بن سلمان به عنوان پادشاه آینده عربستان و آسودگی از این تنش داخلی به سمت و سوی اصلاحات اجتماعی جدید گام میدارند. بنا بر نظر دکتر محسن رنانی استاد مشهور اقتصاد کشورمان که چندی قبل در کانال تلگرامی ایشان منتشر شد، یک سیستم در صورت مواجهه با خلل در ساختار خود چهار راه و مسیر را در پیش روی خود دارد. اولین مرحله برای بازگرداندن سیستم به مرحله طبیعی و کاستن از آنتروپی آن تحول است. پس از عبور از مرحله تحول باید اصلاحات صورت بگیرد، در غیر این صورت سیستم برای تداوم حیات نیاز به نوعی شیفت پارادایمی خواهد داشت. بی توجهی و گذار از این مراحل سیستم را دچار انقلاب از نوع انهدامی ( مانند سوریه و عراق) یا انقلاب انتقالی (مانند انقلاب اسلامی) خواهد کرد. بنابراین مقامات عربستانی با توجه به روند تحولات جهانی و معادلات پیچیده منطقه خاورمیانه به خوبی دریافتهاند اکنون ضرورت اصلاحات در این کشور چگونه میتواند قبل از رسیدن به مرحله فروپاشی و انقلاب آنها را از این پیچ سهمناک تاریخی به سلامت عبور دهد. با نگاهی به تغییرات چند سال گذشته مانند روی کار آمدن محمد بن سلمان و بازنشسته شدن سیاستمداران کهنهکار این کشور مانند ترکی الفیصل و بندر بن سلطان، انتخاب عادل الجبیر به عنوان وزیر امور خارجه خارج از خاندان سلطنتی، اتخاذ سیاست خارجی تهاجمی و خروج از لاک امنیت محور و همچنین اصلاحاتی اجتماعی نظیر اجازه رانندگی به زنان، درمییابیم که نظام حاکم برعربستان چگونه سه مرحله تحول، اصلاح و شیفت پارادایمی را با یکدیگر تلفیق کرده تا مجبور به اجرای گزینه سوم در ساختار سیاسی خود نباشند. با توجه به این نکات دیگر درخواست ملک سلمان از مردم مبنی بر انتقاد کردن از وی و پخش شدن موسیقی امکلثوم از تلویزیون چندان تعجب برانگیز نخواهد بود.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
واکنش وزیر اطلاعات و رئیس قوه قضائیه
به تهمت ها درباره خانواده لاریجانی تکذیب یک شایعه
پسابرجام چه کمکی به تحول صادرات محصولات ایرانی می کند؟
نیاز کالاهای سنتی به تجارت مدرن
« ابتکار» اصلاحات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عربستان را بررسی میکند
عقب نشینی مصلحتی یا واقعگرایی راهبردی؟
رضا دهکی
اصلاحات عربی و نگاه ایرانی
جهانگیری درجلسه هیات دولت تاکید کرد
تحقق کامل دولت الکترونیک تا پایان دوره دولت دوازدهم
نمایندگان مجلس در گفتوگو با«ابتکار» مطرح کردند
تلاش زنان نماینده برای مقابله با کودک همسری
رهبر انقلاب در دیدار با رئیس جمهوری ترکیه:
برگزاری همهپرسی در کردستان عراق خیانت به منطقه است
وزارت خارجه انگلیس:
از ترامپ و کنگره میخواهیم پایبندی ایران به برجام را تائید کنند
ربیعی در پاسخ به سوال نماینده مهاباد:
پاسخگوئی،شرط رستگارى
همهپرسی کوردستان و توطئه ناامنی خاورمیانه