روزنامه شرق
1396/08/06
«علیاشرف» جاودانه شد
شيما بهرهمند: سوم شهريور هزاروسيصدوبيست- چهارم آبان هزاروسيصدونودوشش. در ميانه اين دو تاريخ علياشرف درويشيان، نويسنده معاصر و راوي سالهاي ابري و سلول 18 و آبشوران و تلخستان، زيست و قريببه نيم قرنِ آن را به روايتِ روزگار مردمان فرودست خطه غرب پرداخت. او با نوشتنِ نخستين داستانهايش «از اين ولايت» در سالهاي نخست دهه پنجاه، دستگير شد و به زندان افتاد و بعد از اين در كرمانشاه و تهران چند بار ديگر در بند شد و از معلمي بركنار، تااينكه همزمان با انقلاب اسلامي با ديگر زندانيان سياسي آزاد شد و بهقول خودش «مردم آزادشان كردند.» درويشيان در خانوادهاي تهيدستِ كارگري در كرمانشاه بهدنيا آمد. از پنجسالگي همراه پدرش به آهنگري ميرفت، زماني كه هنوز پايش به پدال نميرسيد و پدر آجر ميگذاشت زير پايش تا به دم برسد. بعد كه مغازه پدرش از دست رفت، شاگردبنا شد، «سختترين شغل دنيا». مينشست زير آفتاب خشت ميزد و خشتها پر از تيغ بوتههاي بيابان بود و تمام دستهايش را زخم ميكرد. اينها روايتِ درويشيان از روزگار كودكياش است و بعد هم كه از اين زندان به آن زندان و اخراج از معلمي... علياشرف درويشيان يكي از آخرين نويسندگان نسلي بود كه به «تعهدِ ادبيات» باور داشت و داستانهايش در شمار ادبيات سياسي يا اجتماعي بود و ژانر آن هم «رئاليسم اجتماعي». اما مهمتر از اين دستهبنديها طرز زيستِ درويشيان بود كه در روزگار ما ديگر از سكه افتاده است. نويسندهاي متعهد كه ادبيات را امكاني براي مبارزه و تغيير ميدانست و در تمام دوران كارياش زندگي و روزگار پُرفلاكتِ مردم فرودست خطهاي از كشور را تصوير كرد و تا به آخر از باورهايش دست نكشيد. درويشيان نويسندهاي بود كه به مُد روز كاري نداشت. در دوراني كه او نوشتن آغاز كرد رئاليسم اجتماعي و نوشتن از رنجهاي فرودستان و آنان كه صدايي در گفتمان غالب نداشتند، ضرورتي جهاني بود و او نيز همرديف با ديگرنويسنده/روشنفكران به اين كار پرداخت. درويشيان در تمام عمر مستقل ماند و از هيچ نهاد و دارودستهاي چشمداشتي نداشت كه هيچ، انتخابِ او بركنارماندن از مُدها و منفعتي بود كه هرازگاهي در دورانِ گشودگيهاي اندك سياسي و فرهنگي پيشكش ميشد ازسوي كساني كه در همين اثنا جايي براي خود در نهادهاي رسمي مييافتند و در عين حال سوداي آن داشتند كه خود را در نسبت با جريان روشنفكري نيز تعريف كنند و از اين نَمد نيز كلاهي نصيب ببرند. درويشيان اما اهلِ نشستن بر سر خوان نعمتي نبود كه او را از رسالتي كه خود براي خودش تعريف كرده بود، دور كند. بگذريم.
علياشرف درويشيان، نويسنده متعهد ادبيات ايران با داستانهاي نخست خود «از اين ولايت» چاپ خرداد 1352، «آبشوران» چاپِ 1355 كه بار نخست با نامِ مستعار او، لطيف تلخستاني چاپ شد، خود را بهعنوان نويسندهاي متعهد و در قالبِ ادبيات سياسي شناساند. «همراه آهنگهای بابام»، «سلول 18»، «كتاب بيستون» «فصل نان»، «دُرشتي»، رمانِ بلند و دوجلديِ«سالهاي ابري» ازجمله آثار داستاني مطرح اوست. درويشيان همچنين در زمينه ادبيات كودك و نوجوان نيز آثار درخوري دارد: «روزنامه دیواری مدرسه ما»، «کی برمیگردی داداش جان؟»، «ابر سیاه هزار چشم»، «قصههای آن سالها» برخي از آثار او در اين حوزه است. درويشيان همچنين در حوزه نقد و پژوهش نيز آثار قابلتاملي دارد و شايد از بهترينهاي او در اين زمينه «فرهنگ افسانههای مردم ایران»، «فرهنگ کردی کرمانشاهی: کردی - فارسی» است كه روايتِ گردآوري اين متلها و افسانهها هيچ كم از داستانهاي او ندارد. درويشيان درباره نويسنده سلف خود صمد بهرنگي نیز دو كتاب درآورده است: «صمد جاودانه شد» و «يادمان صمد بهرنگي». او همچنين مجموعه مقالاتي نيز دارد كه آخرينِ آنها كتابي است با عنوان «دانه و پيمانه» كه همراه رضا خندان (مهابادي) اخيرا منتشر شده است و شامل نقدونظراتي است درباره رمانها و داستان كوتاههاي ايراني و خارجي كه عمدتا در دهه هفتاد در مجلاتي چون «آدينه» و «كارنامه» و «كلك» بهچاپ رسيدهاند. تمام اين نقدها و انتخاب آثار براي نوشتن نقد و نظر نيز همچون ديگر آثار درويشيان از داستان تا پژوهشها و نقدها رويكردي سياسي و اجتماعي دارد. او چندي پيش در يكي از آخرين گفتوگوهايش با عنوان «مثل خارپشتي در مشت» گفت كه «به خيلي از رؤياهايمان نرسيديم» اما معتقد بود راهي جز اين نداشتيم. «اگر هزارسال بعد هم بميرم و باز در آن شرايط زنده شوم همان كارها را خواهم كرد» و اين پايبندي به ايدهها شايد، بارزترين خصيصه او بود.
مراسمِ بدرقه اين نويسنده فقيد روز دوشنبه از منزل ايشان واقع در كرج برگزار ميشود و جزئيات مراسمِ خاكسپاري و يادبودِ ايشان نيز متعاقبا اعلام خواهد شد.
* برگرفته از عنوان «صمدجاودانه شد» اثر علياشرف درويشيان
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
«علیاشرف» جاودانه شد
فاز تازه قضیه نیکنام
بدمصرفی را پشت الفاظ پنهان نکنیم
امنيت عراق امنيت ايران است
رمز پیروزیهای اخیر عراق وحدت و حمایت از جوانان مؤمن است
جنگ لفظی جدید احمدینژاد با سازمان خصوصیسازی
فرجيدانا از غلامي حمايت كرد
شبح كندي
«سیستان» در تله
حق یا قدرت تعیین سرنوشت
سوء استفاده احمدینژاد از فضای خالی سیاست
ضرورت تفسیر قانون در پرتو مصلحت نظام
نوید اصلاح مدیریت آب
پايانِ يك زندگي غمانگيز