از خدمت تا خیانت

دکتر صلاح‌الدین هرسنی* - کارنامه سیاسی مسعود بارزانی، رهبر اقلیم خودمختار کردستان عراق مانند همه رهبران سیاسی جهان از شائبه خدمت و خیانت خالی نیست. در این ارتباط بیشترین تجلی و نمود خدمت بارزانی به اقلیم کردستان و منطقه آنجاست که او در روز‌های اخیر با تصمیمی عاقلانه و با روی آوردن به واقع‌بینی اعلام کرد که به منظور مذاکره با دولت مرکزی نتایج همه‌پرسی25 سپتامبر را معلق خواهد کرد. متعاقب آن او در تصمیم دیگر طی نگارش و ارسال نامه‌ای به پارلمان اقلیم کردستان خبر داد که قصد کناره‌گیری از قدرت، رهبری و ریاست این اقلیم را دارد.حال این تصمیمات یا به جهت گریز از تبعات برگزاری همه‌پرسی یا به جهت مصونیت از افزایش فشار بر سر کنترل کرکوک یا هر انگیزه دیگری گرفته شده باشد، نوعی خدمت محسوب می‌شود چراکه بارزانی با اتخاذ این تصمیمات از خطری جلوگیری کرد که تبعات آن به مراتب مخرب‌تر از فتنه داعش برای منطقه و مشخصا برای عراق بوده است.واقعیت آن است که بخشی از خوانش شائبه خدمت بارزانی به اقلیم کردستان و منطقه در پشت تصمیمات عاقلانه اخیر او پنهان است. آن‌گونه که از واقعیت‌های رفتار سیاسی بارزانی پیداست، او نمی‌دانست که استقلال منطقه تحت تسلطش دوره‌ای از نظم آنارشیک را برای منطقه به همراه دارد. بارزانی نمی‌دانست که استقلال کردستان موجب نفوذ فزاینده آمریکا در منطقه و بزرگ‌ترین هم‌پیمان منطقه‌ای آن یعنی اسراییل در منطقه می‌شود. نمی‌دانست که کنش و تصمیم او تا چه میزان می‌تواند خطر دومینوی تجزیه‌طلبی را گسترش دهد. تصور می‌کرد که اگرچه می‌تواند با تولد یک کردستان مستقل موجد «پان‌کردیسم»، در منطقه شود اما نمی‌دانست که همین پان‌کردیسم اجازه نمی‌دهد در آینده آب خوش از گلوی خود و همچنین طراحان و عاملان آن پایین رود. در واقع رهبر پیشین اقلیم با تعلیق نتایج همه‌پرسی و تقاضا برای استعفا از پیشروی سناریوی خزنده عاملان آشوب برای تجزیه عراق جلوگیری کرد و با عقب‌نشینی عاقلانه به طراحان تجزیه و جدایی کردستان نه بزرگ گفته است.با همه توجیه و منطقی که برای درستی کنش بارزانی ارائه شده است اما این‌گونه به نظر می‌رسد که کفه خیانت بارزانی در قبال کفه خدمت او سنگین‌تر است. مشکلات فزاینده داخلی و بروز قطب‌بندی و شکاف در سپهر سیاست وقت حاضر کردستان به همراه تشدید عقده حقارت مردم اقلیم و همچنین ظلم فاحش در قبال پیشمرگ‌های کرد، بارزترین و برجسته‌ترین نمود خیانت بارزانی است. بارزانی وعده استقلال و ایجاد کشور کردستان بزرگ را به مردم اقلیم داده بود و تلاش داشت ابرمرد و قهرمان اصلی آرزوهای مردمش باشد در حالی که واقعیت نشان می‌داد چنین وعده‌ای چیزی جز سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلی و کتمان بحران مشروعیت سیاسی او نیست. جفای بزرگ بارزانی به پیشمرگ‌های کرد آنجا بود که در ازای یک وعده دروغین، ارتش عراق را در مقابل‌شان قرار داد تا پاداش مبارزه با داعش را با حقارت مضاعف بگیرند. اگرچه بارزانی از صحنه قدرت رفت و عطای استقلال را به لقایش بخشید اما تاوان این اشتباه خود را باید مردم کردستان بپردازند؛ مردمی که وعده استقلال نه‌تنها منجر به اعاده غرور آنها نشد بلکه زمینه‌ای را فراهم کرد تا عقده حقارت‌شان نسبت به گذشته تشدید یابد.مسعود بارزانی اختلافات داخلی کردستان را که ناشی از سوء‌مدیریت حزب حاکم است، با همه‌پرسی و ایجاد توهم بزرگی به نام تشکیل کشور کردستان مخفی کرد. او به جای برقراری دموکراسی و حل مشکلات مردم وانمود کرد بغداد دشمن مردم کردستان است که حقوق‌شان را ضایع کرده است. او با این کار مردم کردستان را مقابل دولت مرکزی و به نوعی مقابل مردم عرب عراق قرار داد که نوعی ایجاد شکاف میان مردم یک کشور است. بارزانی خون نظامیان پیشمرگ را بهای
قهرمان‌سازی خود قرار داد.
* مدرس علوم سیاسی
و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com