«ابتکار» مزایا و معضلات صنعت فولاد را بررسی کرد؛ فولاد شکننده

زمانی که سنگ آهن از معادنی که کشف سنگ آهن در آنها صورت گرفته، خارج می‌شود، برای فرآوری به واحدهای کنسانتره سازی و سپس گندله سازی می‌رود. گندله آهن در ادامه به واحدهای تولید فولادی منتقل می‌شود که البته نوع فولاد تولیدی در واحدهای مختلف تولیدی، وضعیت کاملا متفاوتی دارد. اما نفس عمل این است که در نهایت به محصول نهایی فولاد در قالب‌های شمش فولاد و یا ورق فولادی تبدیل می‌شود. به این مراحل از تولید فولاد که اصطلاحا زنجیره فولاد نام دارد، تولید در صنایع بالادستی می‌گویند. پس از این مراحل، فولاد برای تبدیل به کالای نهایی به دست تولیدکنندگان کالاهای مختلف می رسد که خودرو، میز و صندلی فولادی و برخی از لوازم خانگی و ... را شامل می شود. به این بخش از تولید که از فولاد به عنوان ماده اولیه استفاده می‌کند نیز صنایع پایین دستی گفته می شود.
ارزان فروشی فولاد صادراتی
در سال 2016 میلادی، بر اساس داده‌‌های تجاری دوازده کشور (ایتالیا، امارات متحده عربی، اسپانیا، هند، عمان، پرتغال، لهستان، الجزایر، بلژیک، اردن، انگلستان و آلمان)، ایران در مجموع 484 هزار تن ورق فولاد گرم (با کد تعرفه 720839 و ضخامت کمتر از 3 میلیمتر ) به ارزش 160 میلیون دلار و میانگین بهای واحد 331 دلار در تن به این کشورها صادر کرد. در این سال ایتالیا با 282 هزار تن واردات از ایران (به ارزش 88 میلیون دلار) و سهم 58 درصد از کل این دوازده کشور، اولین واردکننده این نوع ورق از ایران بود. پس از ایتالیا، امارات متحده عربی و اسپانیا هریک با 57 هزار تن واردات و به ارزش 20 میلیون دلار قرار دارند.
در سال 2016 میلادی بر اساس داده‌های گمرک‌های کشورهای واردکننده، بالاترین بهای وارداتی ورق فولاد گرم از ایران مربوط به عمان با میانگین بهای واحد 432 دلار در تن و کمترین بهای وارداتی مربوط به لهستان با میانگین بهای واحد 301 دلار در تن است. به جز کشورهای اسپانیا و بلژیک، بهای وارداتی دیگر کشورهای اروپایی (شامل لهستان، انگلستان، پرتغال، ایتالیا و آلمان) از ایران زیر میانگین بهای وارداتی دوازده کشور از جهان به میزان 331 دلار در تن است در بین دوازده کشور فوق‌الذکر، میزان تفاوت بین بالاترین تا پایین‌ترین بهای واحد وارداتی ورق فولاد گرم از ایران 131 دلار در تن است که بالاترین حد است. اگر بهای تجاری وارداتی شامل حمل و بیمه شود، بهای صادرات به اروپا باید بیش از کشورهای همسایه ایران باشد، اما آن چه در عمل به وقوع پیوسته این است که بهای کشورهای با مقاصد نزدیک‌تر نظیر عمان، امارات متحده عربی و هند بالاتر از کشورهای اروپایی به استثنای بلژیک و اسپانیا قرار دارند. اختلاف بهای وارداتی بین کشورهای اروپایی نیز قابل ملاحظه است. به عنوان مثال میانگین بهای وارداتی کشورهای اسپانیا و ایتالیا که هر دو در جنوب اروپا واقع هستند، به ترتیب 354 و 312 دلار در تن است.


در سال 1395 آمار گمرک ایران شامل صادرات ورق فولاد گرم به کشورهای اروپایی و امارات متحده عربی نبوده و در نتیجه صادرات این نوع ورق بایستی با دیگر کدهای تعرفه‌ای انجام شده‌است. در این سال بر اساس آمار گمرک ایران، 385 هزار تن ورق فولاد گرم به ارزش 215 میلیون دلار به ایتالیا با میانگین بهای واحد 558 دلار در تن صادر شده‌است. در سال 1395، صادرات ورق فولاد گرم به امارات متحده عربی با همین کد تعرفه نیز 336 هزار تن به ارزش 180 میلیون دلار و میانگین بهای واحد 535 دلار در تن گزارش شده است.
بررسی جزئیات قیمتی صادرات فولاد به کشورهای فوق الذکر، حاکی از این است که اختلاف شدید بین بهای صادراتی ورق فولاد گرم ایران در مقایسه با قیمتهای جهانی وجود دارد و در واقع معنای ارزان فروشی و یا حصول دامپینگ(فروش کالا کمتر از قیمت نهایی برای از دست ندادن بازار) را به ذهن متبادر می‌کند. از سوی دیگر ورق فولاد گرم صادراتی در مبادی خروجی (گمرکها) با بهای غیرواقعی و بالا اظهار شده و همچنین در خصوص کدهای تعرفهای مورد استفاده مغایرتهای اساسی و کلی وجود دارد. در جهت تحریف اطلاعات ارائه شده به دستاندرکاران، صادرکنندگان فولاد اقدام به استفاده از کدهای تعرفهای کردهاند که نظر به نیاز داخلی پایینتر، حساسیت کمتری بر آن‌ها وجود داشته‌است. اظهار بهای واحد صادراتی بالا، در نتیجه ارقام صادراتی خلاف واقع در آمار صادرات کل کشور و بنگاههای صادرکننده را به همراه دارد که در جهت توجیه فعالیت آنها و همچنین کسب انواع حمایتها استفاده می شود.
وضعیت موجود مصداق بارز ارزانفروشی در بازارهای جهانی است که از سوی کشورهای واردکننده نیز مورد اقدامات اعتراضی و تنبیهی تجاری واقع شده‌است. این معضل از سوی دیگر با گرانفروشی در بازارهای داخلی و اعمال تضییق ها و تحمیل‌های متنوع و متعددی به صنایع پایین دستی فولاد همراه است که اجبار آنها به تهیه مواد اولیه از تولیدکنندگان داخلی به بهای بالاتر از کشورهای دیگر را به دنبال داشته‌است. در همین شرایط نظر به تقاضای داخلی مبرم، واردات آن هم صورت می‌گرفت.
صادرات ورق فولاد گرم به بهای پایین و از سوی دیگر فروش داخلی آن به بهای بالا، به معنای اعطای یارانه به تولیدکنندگان خارجی از محل اخذ مالیات از تولیدکنندگان داخلی است که در نتیجه امکان صادرات کالاهای تولیدی و نهایی، به خصوص به کشورهای همسایه از بین می رود. این موضوع خلاف سیاستهای صادراتی کشورهای دیگر است که با اعطای یارانه و پشتیبانی های لازم از صادرات کالاهای نهایی (با ایجاد اشتغال و ارزش افزوده) حمایت می کنند.
سنگ آهن زیاد و استفاده اندک
امیرحسین کاوه، دبیر سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران در گفت و گو با «ابتکار» بیان می گوید: ایران کشوری با منابع عظیم سنگ آهن است که در سطح آن کارخانه‌های کوچک و بزرگ سنگ آهنی فعالیت می‌کنند. اما این واحدهای تولیدی انطور که شایسته است، ارزش آفرین و اشتغال آفرین نبوده‌اند. در تمام دنیا با توجه و حمایت از شرکت های کوچک و متوسط و همچنین راه اندازی خطوط تولید با ارزش افزوده بالاتر، این قبیل از مشکلات خود را حل کرده‌اند. اکنون زنجیره تولید فولاد کشور در صنایع بالادستی با توان زیادی در حال انجام کار است، اما مشاهده می‌شود که این زنجیره از فولاد به صنایع پایین دستی نمی‌رود، بلکه در همین نقطه اززنجیره قطع می‌شود. در حالی که اگر محصول فولاد به جای فروش و صادرات مستقیم، وارد صنایع پایین دستی شود و کالای نهایی تولید شود، با ارزش افزوده بیشتری همراه است. اکنون ظرفیت تولید صنایع پایین دستی، خیلی بیشتر از صنایع بالا دستی است، اما به دلیل رکود اقتصادی حاکم بر کشور بسیاری از این فعالیت ها، از چرخه تولید خارج شدند.
بررسی اشتغال در صنعت فولاد
اشاره به این نکته ضروری است که صنعت فولاد به طور مستقیم و غیرمستقیم در ایجاد فرصت‌های شغلی نقش زیادی ایفا می‌کند. مشاغل مستقیم، منظور آن دسته از مشاغلی هستند که در داخل کارخانه های فولاد ایجاد می شوند و بنابر ظرفیت تولید این کارخانه ها میزان اشتغال نیز در واحدهای مختلف متفاوت است. همچنین منظور از مشاغل غیرمستقیم، آن دسته از مشاغلی هستند که در صنایع بالادستی و پایین دستی صنعت فولاد ایجاد می‌شوند. هم اکنون برخی از واحدهای تولیدی فولاد کشور در بخش‌هایی همچون ساخت و تامین قطعات مورد نیاز فعال هستند که در این شرایط وابستگی صنایع فولاد به کشورهای خارجی برای تامین قطعات کاهش پیدا کرده‌است، ضمن این که اینکه در داخل این واحدهای تولیدی نیروی انسانی متخصص برای ساخت قطعات به کار گرفته شده‌است. به‌کارگیری نیروی انسانی در بخش تامین ضایعات ذوب و فرآوری سرباره‌های فولادی نیز از دیگر فرصت هایی است که صنعت فولاد برای اشتغالزایی ایجاد شده و حجم زیادی از نیروی انسانی سالیانه در حوزه خدمات پیمانکاری فنی، خدمات فضای سبز، خدمات رستوران و غذا و در بخش تعمیرات مشغول به کار می شوند. واحدهای تولیدکننده فولاد مانند تمام کسب و کارهای دیگر که توسعه همه جانبه را سرلوحه خود قرار می‌دهند، اغلب از مشــاوران فنـــی و اقتصـــادی بــرای تسهیـــل امـــور فعالیت‌های تولیدی خود استفاده می کنند که چنین فرصتی برای بخش های تحقیقاتی و مراکز تحقیق و توسعه که در خارج از این واحدهای تولیدی فعالیت می کنند نیز فرصت های شغلی ایجاد می‌کند. برای تامین مواد اولیه فولاد و در زنجیره تامین یعنی تبدیل مواد اولیه به گندله و آهن اسفنجی نیز واحدهای متعددی مشغول به کار هستند. برخی از این واحدها در داخل کارخانه های فولاد فعالیت دارند و علاوه برآن، در مناطق دیگری نیز واحدهای گندله سازی و تولید آهن اسفنجی ایجاد شده اند. همچنین شرکت هاب فولادی و پایین دستی فولاد برای جابجایی تولیدات خود از شبکه های حمل و نقل زمینی، ریلی و دریایی استفاده می کنند که این موضوع، افزایش اشتغال در این حوزه را نیز بارور می کند. حال اگر در کنار تمام این موارد، رکود از صنایع پایین دستی فولاد نیز رونق پیدا کند، در واقع تولید محصول نهایی افزایش پیدا می کند و در این حوزه اشتغال آفرینی کارگاه‌های تولیدی، بخش ها و شرکت‌های بازاریابی داخلی و بین المللی و سایر شغل‌های وابسته اوج می گیرند.
چرا صنایع پایین دستی فولاد مهجور ماندند؟
کاوه می گوید: دلیل اصلی عدم حمایت از این صنایع، این است که زنجیره تصمیم‌گیری در جایگاه سیاست‌گذاری بازار، شبه دولتی ها و یا دولتی هایی هستند که در صندلی‌های مدیریتی صنایع بالادستی قرار دارند و از خام فروشی و یا بهتر است بگوییم صادرات مواد تولیدی پیش از تبدیل به محصول نهایی منفعت می برند. البته ضعف دیپلماسی اقتصادی و سخت‌تر بودن پیدا کردن بازار برای کالای نهایی نیز به این موضوع دامن زده است.