واكاوي احزاب در بهارستان

مدتي است كه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي درباره احزاب و تحزب‌گرايي در كشور سخن مي‌گويند و هر‌كدام نيز در اين زمينه اظهارات و نگاه‌هاي متفاوتي دارند. بي شك توسعه سياسي، پيشرفت كشور و ارتقا جايگاه جامعه مدني وابسته به قدرتمند كردن احزاب است. استفاده‌هاي فصلي از احزاب به جايگاه آن‌ها ضربه مي‌زند و نبايد به گونه‌اي برخورد شود كه در اذهان عمومي، حزب‌ها به ابزارهايي براي به قدرت رسيدن افراد مختلف به نظر برسند. در همين راستا برخي نمايندگان سخناني را بيان كرده‌اند كه در ادامه به بخشي از آن اشاره مي‌كنيم.
مشكلي به نام فراواني سليقه‌هاي سياسي
حمیدرضا فولادگر
عضو فراکسیون نمایندگان ولایی


در وهله اول باید حزب فراگیر تعریف شود البته حزب فراگیر به معنایی که ابتدای انقلاب حزبی به نام جمهوری اسلامی داشتیم هیچ گاه قابل تکرار نخواهد بود. حزب جمهوری، نیروهای اصیل انقلاب و خط امام(س) را در بر می گرفت اما به خاطر اختلافات به چند گروه تجزیه شد که هیچ گاه نمی شود دوباره چنین حزبی تشکیل شود. با این حال هر جریان فکری می تواند یک حزب فراگیر داشته باشد برای مثال جریان فکری اصولگرا حزبی داشته باشد که تمام نظرات را زیر چتر خود قرار دهد اما آن‌قدر سلایق فکری زیاد شده است که همین امر نیز دور از ذهن خواهد بود. البته زمان انتخابات به فراخور لازم است که احزاب هر جریان، در قالب ائتلاف یا جبهه گرد يكديگر جمع شوند اما اینکه این احزاب تحت لوای یک حزب به فعالیت ادامه دهند، امکان پذیر نیست. احزاب به خودی خود نمی خواهند تحت قالب یک حزب بزرگ فعالیت کنند البته این مدل نیز مشکلی ندارد اما باید درست بهره برداری شود و اگر در سراسر کشور شعبه نداشته باشد و کار سازمانی نکند، بي‌شك از اقبال مردمی نسبت به آن‌ها کاسته شده و رویکرد حکومتی نیز نسبت به آن‌ها بی اهمیت خواهد شد.
خلأ حزب‌هاي بزرگ در كشور
عبدالکریم حسین زاده
نایب ريیس فراکسیون امید
تصور شخصی من این است که از بزرگ‌ترین خلأهای سیاست ورزی در کشور ما، نبود احزاب قدرتمند و شاخص است.به لحاظ کمی، تعداد احزاب مجوزدار در کشور بسیار بالاست ولی همه این احزاب، فعالیت سالانه و ماهانه ندارند. این احزاب نتوانسته اند مبانی نظری سیاسی و جهان بینی خود را در استان ها و شهرستان‌های مختلف گسترش دهند.هر دوره با نزدیک شدن به انتخابات مجلس و ریاست جمهوری به صورت اسمی یک‌سری احزاب فعالیت می‌کنند ولی فعالیت پایداری نیست که منجر به توسعه سیاسی شود.در سنوات گذشته بعد از انقلاب دو رویکرد اساسی نسبت به فعالیت های سیاسی وجود داشته که اصولگرایی و اصلاح طلبی بوده است. اگر سایر احزاب ذیل این دو کلان‌گفتمان تجمیع شوند، نتایج اساسی به دنبال خواهد داشت.در این صورت، موازی کاری ها شکل نخواهد گرفت و همه این احزاب در زیر مجموعه یکی از دو کلان گفتمان اصولگرایی یا اصلاح طلبی تعریف می‌شوند. در انتخابات ریاست جمهوری می بینیم که از یک گرایش سیاسی چندین کاندیدا حضور دارند و در صورت ساماندهی، احزاب ساختاری تعریف می‌شود که سبب ایجاد رقابت‌های درون ساختاری می شود.فرد پیروز در رقابت‌های درون گفتمانی، نمایندگی آن حزب را نیز بر عهده می گیرد. با این روش یک رقابت دو طرفه خواهیم داشت تا مردم ظرفیت انتخابگری داشته باشند.
معضل حزب‌هاي دولت‌ساخته
احمد علیرضا بیگی
عضو کمیسیون شوراها و امورداخلی کشور
باید چهارچوب‌هایی برای فعالیت احزاب تعیین شود و این موضوع گریز ناپذیر است، زیرا ما همانند کشورهایی عمل می‌کنیم که در آنجا احزاب، دارای اصالت هستند ولی در کشور ما جا افتادن این موضوع مستلزم آن است که مردم به حزب احساس نیاز کنند. سوالاتی مانند این مطرح است که آیا حزب جوابگوی مطالبات مردم است یا خیر؟ ولي تا احزاب جوابگوی مطالبات مردم نباشند، قانون نویسی راه به جایی نمی برد.پیش زمینه ذهنی مردم ما عملکرد سوء احزاب در طول 100 سال اخیر است که عملکرد ناصوابی داشته‌اند و احزابی که از دوره مشروطه و در 100 سال اخیر فعالیت کرده‌اند، بيشتر بر بستر جریان سازی خارجی شکل گرفته و همواره مردم با ذهنیت منفی به کارکرد احزاب نگاه کرده‌اند و هر چقدر هم دفتر و دستک داشته باشند ولی تا مردم احساس نیاز به احزاب را نداشته باشند، راه به جایی نخواهد برد.ما باید قانونی داشته باشیم که بتواند شرایط موجود کشور را که احزاب فصلی و محفلی فعالیت می‌کنند، سامان ببخشند. چون احزاب هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنند، در دوره انتخابات به وجود می آیند و بعد از انتخابات غیر فعال می شوند. مشکل ما احزاب دولت ساخته است. دولت‌ها از دوره سازندگی تلاش کردند یک حزب سیاسی برجای بگذارند و بعدها آن را نمایندگی کنند و از این طریق قدرت را به دست گیرند، بنابراين اغلب احزاب در بستر امکانات دولتی شکل گرفته‌اند.