مالباختگان سرگردان و سودهای میلیاردی بی حساب


 ایرج نظافتی واقعا جای تاسف است این تحریف حقایق...من نمی‌دانم ایرج نظافتی که این مقاله را در روزنامه کیهان نوشته کیست؟ اما اگر کسی به او دسترسی دارد بپرسد موسسه ثامن الحجج کی اعلام ورشکستگی کرده است؟!
لطفا به او یادآوری کنید که اصل ماجرا این بود که با تبلیغات و هماهنگی دولت و خبرگزاری‌ها و قوه قضاییه، مردم را یکباره به شعب موسسه تحریک و حمله ور نمودند. کاری که اگر با هر بانکی بکنند به همین سرنوشت دچار می‌شود.
به آقای نظافتی کیهان بگویید اگر مدیران موسسه خلاف کرده بودند کافی بود آنان مجازات و عزل شوند نه این که زندگی مردم را زیر و رو کنند.
به او بگویید که دهها کارخانه متعلق به موسسه در حال تولید و فروش هستند و صدها ملک و ساختمان مرغوب دارد که همه اینها سرمایه ماست که بناحق از دست ما گرفته‌اند و مثل گدا با ما برخورد می‌کنند... خواهش می‌کنم اطلاع دهید تا در کیهان اصلاح کنند که موسسه ثامن الحجج ورشکست نشده...


- ثامن ورشكست نشد بلكه با سياست بازي و يا تباني با يك مصاحبه معاون بانك مركزي مبني بر غير قانوني بودن این موسسه از فردا همه سپرده‌گذاران هجوم بردند براي اخذ سپرده‌هاشون!
خوب طبيعيه اگر با بانك ملي هم اين كار را بكنند ورشكست مي شه و به این حال و روز گرفتار خواهد شد!
- الان طبق اطلاع موثقی که داریم، تراز موسسه مثبت هست و كلي املاك، كارخانه، هتل و ... داره كه همه توقيف و بلوكه شده است، حالا چرا این همه ملک و املاک به یکباره بلوکه شده و نمی‌فروشند و با آن پول مردم را نمی‌دهند الله اعلم؟!
لطفا در روزنامه کیهان بنویسید طبق قانون شركت یا موسسه‌ای كه منحل بشه بايد ظرف يك ماه هيئت تصفيه تشكيل و امور بدهكاري يا بستانكاري آنرا سامان دهد. الان بعد از يك‌سال‌و‌نيم و فشارهاي سپرده‌گذاران تازه هفته پيش هيئت تصفيه تشكيل شده و هنوز از نتایج حاصله خبری نیست!!!
اینها بخشی از گفته‌ها و نوشته‌های مردم مالباخته موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج است که در یکی دو روز اخیر با بخش گزارش روزنامه کیهان در میان گذاشته‌اند و خواستار انعکاس دیدگاه و نظر خود بوده‌اند.
در این یک شماره به انعکاس دیدگاه‌های مردم در تماس با خبرنگاران و مسئولان بخش گزارش کیهان در بازخورد سلسله گزارش‌های روزهای اخیر خواهیم پرداخت.
ما را تنها نگذارید!
پس از انعکاس سه شماره گزارش روز کیهان درباره سپرده گذاران برخی موسسات مالی و اعتباری که بنا به هر دلیلی با مشکلاتی در بازپرداخت سود یا اصل پول سپرده‌گذاران روبرو شدند، تماس‌های متعدد و مکرری از سوی مردم مالباخته با سرویس گزارش روزنامه کیهان صورت گرفت و هر کدام به نوعی ضمن قدردانی از گزارش مستند و مستدل کیهان، بر وجود برخی نقاط ضعف در این سلسله گزارش‌ها نیز اشاره کردند و تقاضا داشتند که کیهان در این مراحل سخت و نفس گیر برای بازپس گیری سپرده‌هایشان، مردم مالباخته را تنها نگذارد، چرا که تا کنون به مراکز مختلفی مراجعه کرده و نامه نگاری‌های فراوانی انجام داده‌اند و هیچ‌کدام تا کنون به نتیجه دلخواه نرسیده‌اند و اینک تنها راه امید آنان انعکاس خواسته آنان در روزنامه کیهان است.
سرویس گزارش روزنامه کیهان این اطمینان را به مالباختگان موسسات مالی و اعتباری می‌دهد که در کنار آنان خواهد بود و از طریق مسئولان امر پیگیر حصول به نتیجه مثبت در این باره است، چرا که معتقد است چنین مشکلاتی، چه از سوء مدیریت باشد و یا خدای نکرده کلاهبرداری، به هیچ عنوان در شان نظام اسلامی ما نیست و با آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی و راه امام و شهدا و خواسته رهبری معظم انقلاب در تضاد است و مسئولان ذی‌صلاح خصوصا در بانک مرکزی به عنوان متولی اصلی این موسسات مالی و اعتباری باید به هر شکل ممکن اولویت اول را به رسیدگی به مشکلات مردم مالباخته در موسساتی اختصاص دهند که در سردر هر کدام عنوان «تحت نظارت بانک مرکزی» منعکس شده است و همین جمله از یک طرف سبب دلگرمی سپرده‌گذاران بوده تا با اطمینان کامل پول بی‌زبان خود را در آنجا به امانت بگذارند و از طرف دیگر این تعهد را برای بانک مرکزی ایجاد می‌کند که اگر در هر مرحله‌ای از کار، موسسه فوق با مشکلی این چنینی روبرو شد این بانک مرکزی است که طرف حساب مردم و پاسخگوی مشکل پیش آمده است، اما متاسفانه واقعیت غیر از این است و اولین جایی که در برابر تعهدات مالی خود شانه خالی می‌کند همین بانک مرکزی است و هر روز با توجیهی جدید سپرده‌گذاران چنین موسساتی را دلخوش می‌کنند و عملا اقدامی کارساز و موثر انجام نمی‌دهند.  
 از هزاران ميليارد تومان سود اين ماجرا
چه كساني سود مي‌برند؟!
در تماس‌های مکرر مردم با سرویس گزارش کیهان این سؤال اساسی مطرح شده که به راستی از میلیاردها تومان سود سپرده گذاری مردم مالباخته در موسساتی همچون ثامن الحجج، کاسپین، فرشتگان، امید آینده و... چه کسانی سود می‌برند و این سود کلان اینک به جیب چه فرد یا افرادی می‌رود؟
و از همه مهم‌تر مردم تا کی باید سرگردان و بلاتکلیف باشند و سرنوشت این سپرده‌ها چه شده است و چرا بانک مرکزی به تعهد خود در قبال تضمین این سپردها به مردم اقدامی نکرده است؟
یکی از مالباختگان در پیامی تلگرامی به سرویس گزارش کیهان می‌نویسد: «فقط اگر لطف کنید دو موضوع را حتما یادآور شوید:
۱- تابلوهای موسسه ثامن الحجج همگی تحت نظارت بانک مرکزی بوده، آیا همین کافی نیست برای دلگرمی مردم و کشاندن آنان برای سپرده گذاری در چنین موسسه‌ای؟ چون مردم بانک‌ها را با تابلو شناسایی می‌کنند، مثلا بانک ملی هم اگر تابلو نداشته باشد مردم آنجا را یک ملک تجاری حساب می‌کنند، پس اگر موسسه‌ای مجوز نداشته مسئولین بانک مرکزی وظیفه داشتند نگذارند تابلوها زیر نظر بانک مرکزی نصب شود.
  ۲- بابت تقسیم پول مردم با چه قانون و عدالتی یک عده همان اول کل پولشان را به دلیل کم بودن سپرده گرفتند و یک عده را به پارسیان انتقال و امثال ما که بیش از دهها هزار نفر می‌باشیم هنور یک ریال دریافت نکردیم! آن هم به بهانه این که مبلغمان بیشتر بوده! کسی که مبلغ پولش بیشتر بوده مگر مخارج زندگی ندارد؟ و بعد به دروغ به افکار عمومی بگویند 97درصد را تسویه کردیم؟! برخی‌ها فکر می‌کنند اینها راست می‌گویند، در صورتی که کسی که مثلا یک میلیارد تومان سپرده داشته در این16ماه یک ریال هم دریافت نکرده است! »
ورشکستگی یا سوء مدیریت؟
«لطفا به حکم وظیفه خبر رسانی، گزارشی که نوشتید را با ذکر واقعیات اصلاح کنید تا همه مردم بدانند این یک قضیه غیر عادی بوده نه ورشکستگی موسسه ثامن الحجج(ع) تا مردم به اوج تدبیر و امید دولت راستگویان بیشتر پی ببرند.»
این پیام یکی از مالباختگان موسسه ثامن الحجج است که مبلغ کلانی را آنجا سرمایه‌گذاری کرده و در بلاتکلیفی به‌سر می‌برد.
وی در ادامه همین پیام آورده است:
«برای شفافیت بیشتر باید عرض  کنم معاون بانک مرکزی(آقای ک) در اقدامی خلاف قانون و اخلاق و در حالی که دهها موسسه شبیه ثامن الحجج در کشور وجود دارد در یک برنامه تلویزیونی - خبر بیست و سی شبکه دوم سیما - در تابستان سال 94 از موسسه ثامن به عنوان غیر مجاز نام برد! در حالی که این موسسه سال‌ها است که درست روبروی بانک مرکزی شعبه دارد و حتی چندین تقدیر نامه هم از بانک مرکزی دریافت کرده است (به‌دلیل همکاری در ادغام 20 موسسه مشابه دیگر). این معاون بانک مرکزی این اقدام را با حربه تبلیغات انجام داد که البته چندان موثر واقع نشد. تا اینکه در اواخر آبان94 چند خبرگزاری وابسته به دولت به دروغ گزارش دادند که شعبات موسسه ثامن در استان البرز به دستور دادستانی تعطیل شده است! به دنبال انتشار این خبر مردم برای گرفتن پول هایشان به شعبات این موسسه هجوم آوردند و هنگامی که چند روز بعد و با تاخیر (!!!) دادستان آن شایعه را تکذیب کرد، دیگر دیر شده بود!
حال شما تصور کنید اگر همین برنامه را برای هر بانکی پیاده کنند و مثلا بگویند بانک ملی مجوز قانونی ندارد یا فلان شعب آن تعطیل شده مردم هجوم خواهند آورد و هیچ بانکی مخصوصا در این شرایط اقتصادی نمی‌تواند پاسخگوی حجم گسترده سپرده‌های مردم باشد.
به‌دنبال این قضایا مردم به دادگستری و بانک مرکزی شکایت کردند و آنها هم که نقشه شان گرفته بود این شکایات را بهانه کرده و اینطور جلوه دادند که موسسه ورشکسته شده! و با ادعای صیانت از حقوق مردم پول‌های سپرده گزاران خرد ( که تعدادشان زیاد بود) را از طریق بانک پارسیان پرداخت کرده و عده‌ای را با گرفتن اقرارنامه خلاف قانون در بانک پارسیان و با وعده‌های 14 و 17 ماهه کمی آرام کردند و بقیه هم که اکثرا تمام زندگی خود را در این موسسه سپرده گذاری کرده بودند بلاتکلیف گذاشتند و هر روز به وعده و وعیدی دلخوش می‌شوند. اما در این میان برخی از همین سپرده‌گذاران بیچاره بیمار شده و سکته کردند و برخی دیگر حال و روز خوشی ندارند.»
این مالباخته ادامه می‌دهد: «در مردادماه سال 95 بدون طی هیچ روال قانونی موسسه را منحل کردند و دو ماه بعد! خبرش را رسما اعلام کردند. در حالی که تاکنون هیچ مدرکی مبنی بر ورشکستگی موسسه ارائه نشده و در این صورت هم طبق قانون، قبل انحلال باید با تسویه حساب سپرده گذاران انجام می‌شد. اکنون هم ماه هاست مردم را با وعده تشکیل هیئت تسویه سرگرم کرده‌اند و هیچ اقدامی انجام نمی‌دهند.»
وی در ادامه همین بحث تصریح می‌کند: «جالب آن است که کارخانه‌های متعلق به موسسه ثامن الحجج در حال کار و تولید و فروش هستند و معلوم نیست این درآمد به کجا می‌رود؟! و چرا از طریق فروش یا درآمد همین کارخانه‌ها سپرده‌های مردم را نمی‌دهند؟
خیلی از محل‌های شعبات و املاک مرغوب موسسه هم اکنون معطل است و برخی می‌گویند پنهانی به فروش می‌رسد. در صورتی که باید لیست اموال و چگونگی فروش آنها به‌طور شفاف مشخص باشد.»
مالباختگان و سؤالات متعدد بی‌پاسخ!
و باز هم سؤالات دردناک فراوان از سوی مالباختگان موسسات مالی و اعتباری:
 آیا اگر بانک مرکزی با مدیران موسسات ورشکسته و به بن بست رسیده رابطه خوبی نداشت و یا آنها واقعا خلافکار، متخلف یا غیر مجاز بودند، باید مردم سپرده‌گذار تاوان این بی‌تدبیری را بپردازند؟ و چرا تاکنون هیچ فردی دستگیر نشده؟
آیا نمی‌شد مدیران نالایق چنین موسساتی را به طریق قانونی و قضایی برکنار و افراد صالح دیگری را جایگزین کرد که طبق دستورالعمل‌های بانک مرکزی عمل کنند؟!
 آیا مسئولان بانک مرکزی باید حتما زندگی مردم را تباه می‌کردند تا به هدف خود برسند؟
این است تدبیر؟
این است امید؟
و حکایت همچنان باقی است...