روزنامه آفتاب یزد
1396/09/05
جمشید میرزایی*
مقدمهزلزله فاجعهبار سرپل ذهاب و دیگر شهرهای غرب کرمانشاه علیرغم اینکه دل همه را به درد آورد، اما بار دیگر موجی از جوش و خروش و حمایتهای مردمی و مشارکتهای داوطلبانه ایرانیان را به نمایش گذاشت. تمام ایرانیان شریف و پاکنهاد به سرعت دست به کار شدند و هرکس در حد توان خود تلاش کرد تا اندکی این جراحت عمیق را التیام بخشد و مرهمی باشد بر زخم هموطنانمان. همه نهادهای دولتی و حاکمیتی مرتبط با موضوع (نیروهای مسلح، ستاد مدیریت بحران، هلال احمر، پایگاه اورژانس کشور و...) همچنین موسسات و نهادهای مدنی یا همان سازمانهای مردمنهاد (N.G.Os) نیز به میدان آمده و به سرعت دست به کار شدند تا علاوه بر رسیدگی سریع به حادثه، امید و زندگی را به مناطق زلزله زده بازگردانند.
روشنفکران و امر طبیعی
در حوادث مشابه در سنوات اخیر، افراد خاص و مشهور و معتمدی از میان هنرمندان و ورزشکاران نظیر استاد محمدرضا شجریان، حاج محمدرضا طالقانی، علی دایی، علی کریمی و...با توجه به حس مسئولیت اجتماعی که برای خود قائل بودند و با توجه به برخورداری از سرمایه اجتماعی و اعتماد مردمی و خوشنامی، پا به عرصه گذاشته و برای فاجعهدیدگان سنگ تمام گذاشتند. اما در جریان زلزله استان کرمانشاه شاهد یک اتفاق جدید بودیم: «روشنفکران و امر طبیعی»، «روشنفکران و بحرانهای طبیعی»، «روشنفکران و بلایای طبیعی» و.... در تاریخ حیات روشنفکری ما، عمدتاً شاهد «روشنفکران و امر اجتماعی»، یا «روشنفکران و بحرانهای اجتماعی و سیاسی» و... بودیم اما کمتر شاهد حضور روشنفکران ایرانی در وقایع و بلایای طبیعی و بحرانهایی از این دست هستیم. زلزله هفته گذشته سرپل ذهاب با تمام درد و مصیبتی که به بار آورد، بارقه امیدی را در دل نشاند و صادق زیباکلام استاد «علم سیاست» دانشگاه تهران و روشنفکرِ اصلاحطلب دست به امری بدیع زد.
در سنت روشنفکری ایرانی و چهرههای دانشگاهی معمولاً چنین حرکاتی را کمتر میبینیم. حرکت زیباکلام سوای ابعاد انسانی و بشردوستانهاش از آنجا حائز اهمیت است که عموماً روشنفکران ایرانی و اساتید دانشگاهی و چهرههای آکادمیسین، متاسفانه غالب انرژی و همّ و غمّ خود را صرف علم و تحقیق و تدریس و پژوهش و نوآوری علمی میکنند و کمتر به بحرانهای طبیعی و فاجعههایی از این دست ورود میکنند.اوج ارزشمندی کار اینجاست که صادق زیباکلام با دادن فراخوان در فضای مجازی و بدون استفاده از هیچ رسانه دیگری، ظرف چهل و هشت ساعت بیش از یک میلیارد تومان (تعمداً ریال ننوشتیم) وجه نقد جمعآوری کرد و همراه با دخترانش، راهی سرزمینهای زلزلهزده شد تا هم از نزدیک عمق فاجعه را ببیند و هم ضمن همدردی با هموطنان کردزبانمان، این امانت را به ذینفعان و نیازمندان برساند. اما زیباکلام – که به گفته خودش کلاملاً اتفاقی درگیر این ماجرا شده ولی میبایست تا انتهای مسیر برود و امانت مردم را به فاجعهدیدگان برساند- بهعنوان روشنفکری از میان خیل عظیم روشنفکران و آکادمیسینهای ایرانی پا به حوزه غیر متعارفی گذاشت و در اولین آزمون نمره ممتازی گرفت.
صادق زیباکلام بهعنوان یک استاد دانشگاه و روشنفکر مردمی، همیشه خود را در ارتباط با مردم تعریف کرده و در غالب سخنرانیها و همایشها و نشستها حضور یافته، صدای خود را فراتر از دیوارهای دانشگاه، با مخاطبان بیشتری در میان گذاشته و با گفتگو و تعامل با متن مردم یک پل ارتباطی ایجاد کرده و بر کاهش فاصله روشفکران با متن مردم تلاش کرده است. در ادامه مطلبی را نقل به مضمون، بیان میکنم: «مرحوم شریعتی از مرحوم آل احمد نقل میکند که در یک روز بارانی و در آستانه صحن حرم یا مسجدی بوده و پالتوی خود را روی دست اندخته و در عالَم خودش بوده است. رهگذری از آنجا عبور میکند و میگوید : آقا... این فروشی است؟ چند است؟.... شریعتی این قضیه را به فال نیک گرفته و با استعاره اینگونه تفسیر میکند که روشنفکر ایرانی توانسته است با توده مردم ارتباط برقرار کند و این یک پیروزی بزرگ است.»(نقل به مضمون). در اینجا ما هم (بلا تشبیه و بلا تشبیه) این حرکت زیباکلام را به فال نیک گرفته و آن را نشان از ارتباط روشنفکران ایرانی با متن مردم و کسب اعتماد عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی تلقی میکنیم.
طنز تلخ ماجرا
نکته طنز و تلخ ماجرا این است که زیباکلام در این چند دهه به خاطر کردار، گفتار، اندیشه و اتخاذ مواضعش، در تریبونهای رسمی و غیررسمی از سوی بسیاری، با صفاتی چون سکولار، لیبرال، غربزده، عضوجریان غربگرا، کدخدا باور، جاده صافکن امپریالیسم و نظام سلطه و... نوازش شده است. اینجاست که باید بگوییم وای بر شما که در فاجعهای طبیعی، زیباکلامِ لیبرال و غربزده (به زعم شما) پا به میدان میگذارد، فراخوان میدهد و با چنین استقبال بینظیر، پیشبینی نشده و غیر قابل باوری مواجه میشود و مردم ایران نیز با نهایت اعتماد، این مبلغ فوق تصور را به حساب ایشان واریز میکنند تا صرف امور زلزلهزدگان کند.
سخن پایانی
ما میتوانیم و حق داریم که منتقد دیدگاههای سیاسی صادق زیباکلام باشیم و مواضعش را نپسندیم و انتقاداتش را برنتابیم؛ اما واقعیت این است که وی با این کارش نشان داد که جامعه پیچیده و درهم تنیده ایران، روشنفکران صادقش را شناخته و به آنها اعتماد کرده است. این حرکت زیباکلام قطعاً سرمایه بینظیری به اسم «اعتماد اجتماعی» را نصیب جریان روشنفکری ایران کرده و مناسب میدانیم که با این رخداد و اعتماد ایجاد شده، بگوییم صادق زیباکلام آبروی روشنفکران ایرانی است و صد البته مسولیتش سنگینتر و حساسیت عمومی نسبت به او افزونتر خواهد شد.
جامعهشناس و استاد دانشگاه
پربازدیدترینهای روزنامه ها
پس از انتشار تصاویر ماهواره ای از میزان خسارت ها به پایگاه نواتیم، دیروز نیز تصاویر ماهوارهای پایگاه رامون ارتش صهیونیستی منتشر شد که نشان می دهد علاوه بر آشیانه ها، مراکز تجهیزات نظامی نیز توسط موشک های بالستیک ایران هدف قرار گرفته است (خراسان) امیر واحدی: اینبار با بمبافکن su ۲۴ پاسخ ویرانگر میدهیم / سردار حاجیزاده: صد در صد میزنیم (جوان) جنگ رسانهای در فضای موشکی (کيهان) پیام صریح ایران به جنگطلبان صهیونیست (تجارت)
سایر اخبار این روزنامه
ایران چگونه عراق و سوریه را بازسازی میکند؟
مهدی مطهرنیا = کارشناس بین الملل
صباح زنگنه کارشناس بینالملل
سمانه سعادت*
جمشید میرزایی*
سمانه سعادت*
رضا بردستانی = روزنامه نگار
صباح زنگنه کارشناس بینالملل
اجازه ندادند نماینده زن مجلس هم در ورزشگاه بماند
دلمان میخواست روحانی فشارها را بازگو کند
رابطه ایران با روسیه ربطی به دولتها ندارد؟
افزایش قیمت نان منتفی شد
قدردانی «مطهری» ازنهادهای اطلاعاتی به خاطر برگزاری مراسم فروهرها
اتهام مالی تازه به حمید بقایی
اثربخشی نداشت از لیست بیمه خارج شد!