شورای امنیت سازمان ملل برای چندمین بار در مورد کره‌شمالی تشکیل جلسه اضطراری داد بازی جدید «اون»

شواهد نشان می‌دهد قدرت‌های جهانی، جهت بهره‌برداری از منافع کوتاه مدت در حال بازی کردن با کارت پیونگ‌یانگ هستند
کره‌شمالی شامگاه سه‌شنبه یک موشک بالستیک دیگر را مورد آزمایش قرار داد. این موشک قاره پیما پس از طی مصافتی در حدود هزار کیلومتر، پس از عبور از خاک ژاپن در دریا فرود آمد. طبق اعلام مقامات نظامی آمریکایی نحوه آزمایش این موشک و پرواز 50 دقیقه‌ای آن در ارتفاع بالا نشان از پیشرفت برنامه موشکی پیونگ یانگ دارد. هر چند ژاپنی ها معتقدند که این موشک بر خلاف آزمایش قبلی کره شمالی وارد حریم هوایی این کشور نشده، اما این مساله مانعی برای نگرانی و وحشت مجدد کره جنوبی و ژاپن نشد.
این امر همانند آزمایش‌های قبلی پیونگ یانگ با واکنش‌های زیادی همراه بود به طوریکه آمریکایی‌ها مجدداً از آن به عنوان تهدید علیه جهان و اتحادیه اروپا این پرتاب را نقض غیرقابل قبول تعهدات بین المللی کره شمالی توصیف کرد. در همین رابطه در حالیکه روز گذشته جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل برای چندمین بار در خصوص آزمایش‌های موشکی کره‌شمالی تشکیل شد، خبرگزاری رویترز در گزارشی اعلام کرد، مقامات پیونگ یانگ تاکید کرده‌اند، موشک اخیر به راحتی امکان هدف قرار دادن تمامی نقاط آمریکا را داراست.
پیونگ‌یانگ واقعاً به دنبال چیست؟


آنچه مشخصاً سبب تشدید نگرانی جامعه جهانی از رفتار کره‌شمالی می‌شود، هراس از نوع موشک‌های این کشور در سه آزمایش اخیر است. اواسط تابستان پیونگ یانگ یک بمب هیدروژنی که بسیار قوی‌تر بمب‌های متعارف هسته‌ای است را آزمایش کرد و متعاقب آن در آخرین آزمایش هسته‌ای، موشکی پرتاب شد که علاوه بر سطح ارتقای آن، از لحاظ برد به قول مقامات کره می‌تواند تمامی خاک آمریکا را مورد هدف قرار دهد. در اینجا سوالی که مطرح می‌شود، آن است که به راستی رژیم پیونگ یانگ در چه وضعیتی قرار دارد که این چنین نظم جهانی را به چالش کشیده و سبب بروز بحران در منطقه استراتژیک شرق آسیا شده است؟
اخباری که از این منزوی‌ترین کشور جهان به گوش می‌رسد حاکی از آن است که نظامی مستبد و خشن همه روز در حال ارعاب و وحشت میان شهروندانش بوده و از لحاظ اقتصادی نیز کاملاً ورشکسته است، به طوریکه بدون حمایت‌های خارجی روسیه و چین، قادر به ادامه حیات نیست. با این توضیح معمایی که مطرح می شود این است که چگونه این کشور توانسته اینچنین منطقه ژئواستراتژیک شرق دور را به وحشت بیاندازد و تاکنون نیز اقدامی جدی از سوی جامعه جهانی برای مهار آن صورت نگرفته است؟ آیا روسیه و چین از کارت کره‌شمالی برای کسب منافع استفاده می‌کنند؟ اخبار رسیده از داخل این کشور توام با غرض‌ورزی است؟ یا اینکه شرایط کنونی با توجه به دکترین آمریکا برای حضور در شرق دور، مطلوب این کشور است؟
شواهد حاکی از آن است که روسیه و چین علیرغم کمک‌هایی که به پیونگ‌یانگ می‌کنند و هر از گاهی نیز نگرانی خود را از رفتار این کشور پنهان نمی‌کنند، در واقع داعیه‌ای برای لزوم برخورد با نظام حاکم در کره‌شمالی ندارند. در این میان آمریکا یک پای ثابت بازیگری در منطقه شرق دور ا ست. تقریباً هر هفته یک جنگ لفظی میان رهبران دو کشور در جریان است و این دو از بکار بردن عبارات عامیانه و گاهاً مضحک نیز برای مبارزه جهانی‌شان کوتاهی نمی‌کنند.
در این میان بنا بر اعتراف مقامات آمریکا، سیاست این کشور به خصوص در دوران ترامپ، آمیزه‌ای از ابهام و دوگانگی است؛ در جایی که هم صحبت از مذاکره به میان می‌آید و هم روز بعد صحبت از جنگ تمام عیار و نتیجه آن نیز مشخص است: تمام تهدیدها به تهاجمی‌تر شدن پیونگ یانگ دامن زده است.
سیاست آمریکا در قبال کره‌شمالی
برای روشن شدن گوشه‌ای از معمای پیونگ یانگ در شرق دور و رابطه آن با آمریکا به عنوان سردمدار مبارزه و کنترل این کشور در منطقه شرق دور، بد نیست نگاهی به استراتژی واشنگتن در قبال کره‌شمالی در چند سال اخیر داشته باشیم. از ابتدای دهه 90 میلادی که فعالیت‌های اتمی کره شمالی به عنوان یک بحران مورد توجه جامعه جهانی قرار گرفت، استراتژی‌های آمریکا در قبال این کشور در نهایت منجر به تولید سلاح اتمی توسط پیونگ یانگ و آزمایش‌های پیاپی هسته‌ای توسط دولت این کشور شد. شاید هیچ کشوری به اندازه کره شمالی درگیر موضوعات امنیتی مستمر پس از پایان یافتن جنگ جهانی دوم به این سو نبوده؛ به طوری که مساله کره شمالی به طور قطع یک بحران مستمر در طول نیم قرن اخیر بوده است. با فروپاشی شوروی، کره شمالی تنها کشوری است که در منطقه استراتژیک شرق دور، همچنان با آمریکا در حال تعارض است و همین امر است که باعث شده ساختار امنیتی متحدان آمریکا در این منطقه متزلزل شود. در همین راستا سیاست آمریکا در قبال کره شمالی در طول دوران هشت ساله جورج بوش به شدت بحران حاکم در روابط میان دو کشور افزود. بوش با گنجاندن این کشور در محور شرارت و یکی از اهداف پیش‌دستانه آمریکا برای استقرار نظم نوین جهانی، رهبران پیونگ یانگ را متقاعد کرد که مهمترین راهکار برای مقابله با این تهدید امنیتی، اتخاذ سیاست کسب سلاح اتمی است. این امر در زمان اوباما نیز تغییر محسوسی نداشت و رئیس جمهوری آمریکا هر چند ملایم تر از بوش حرکت کرد، اما سعی داشت تا با ایجاد یک اجماع بین المللی کره شمالی را بیش از پیش در انزوا و تحریم فرو ببرد. در دوران دونالد ترامپ نیز مهار کره شمالی یکی از اساسی ترین اولویت‌های وی در زمان مبارزات انتخاباتی مطرح شد. هر چند سیاست آمریکا در دوران ترامپ به زمان بوش نزدیکتر به نظر می‌رسد، اما تناقض‌گویی‌های عجیبی نیز تاکنون از سوی تیم ترامپ در قبال کره شمالی مطرح بوده است. در این راستا، تحلیل‌گران معتقدند که طی سال‌های گذشته بخش اعظم سیاست خارجی آمریکا در مورد کره شمالی را مواردی همچون اعمال تحریم‌ها، حمله پیش‌دستانه، درخواست مکرر از چین برای افزایش فشار بر پیونگ یانگ و تاکید بر اتمام صبر آمریکا تشکیل داده است. این در حالی است که تاکنون هیچ‌یک از این سیاست‌ها اثری بر پیشرفت صنعت هسته‌ای و نظامی کره شمالی نداشته و این کشور همچنان در حال توسعه صنایع نظامی خود است.
چندی قبل مجله فارین پالیسی آمریکا طی گزارشی در خصوص سیاست‌های ترامپ در قبال کره‌شمالی گزارش داد: رویکردهای ترامپ عملاً ضد راهبرد است و او تاکنون نشان داده که جهان‌بینی خود را بر فتوحات کوتاه مدت و تاکتیکی بنا نهاده است. علی‌رغم نقش حیاتی سئول در رسیدگی به بحران هسته‌ای کره‌ شمالی که بی‌تردید یگانه مساله‌ امنیت ملی است که در صدر دستورکار ترامپ قرار دارد، رئیس‌جمهوری تهدید به فسخ توافق تجاری دوطرفه‌ی آمریکا با کره‌ جنوبی کرده است و در این راستا سعی کرده تعهد آمریکا به پرداخت بخشی از هزینه سیستم دفاع ضدموشکی تاد را انکار کند.
با چشم بستن بر ماهیت چندبُعدی عرصه‌ سیاست بین‌المللی و انکار ارزش مقابله‌به‌مثل، این یکجانبه‌گراییِ بی‌وقفه موجب می‌شود آمریکا از ابزارهای حیاتی مشارکتی در مقابله با تهدیدات و بهره‌گیری از فرصت‌ها محروم شود. وقتش که برسد، دولت ترامپ احتمالاً موجی از اسناد راهبردی را منتشر خواهد کرد: از نمونه‌ بالادستیِ راهبرد امنیت ملی تا نمونه‌های خاص‌تر مثل بازبینی وضعیت هسته‌ای. این اسناد شاید خیال موقتی یک راهبرد را به ذهن متبادر کنند، اما نمی‌توانند یک حقیقت بنیادین را بپوشانند: تا زمانی که رویکرد سوداگرایی تاکتیکی ترامپ بر شکل‌دهی سیاست‌خارجی آمریکا حاکم است، ایالات متحده محکوم به آن است که هدف تاریخ باشد، نه کارگزار تاریخ. در نتیجه علی رغم واکنش‌های شدید به اقدامات کره‌شمالی از سوی جامعه جهانی و لزوم جلوگیری از تهدیدات امنیتی این کشور، اکنون به نظر
می رسد که اتخاذ سیاست متناقض در قبال پیونگ‌یانگ، بیش از پیش روند استفاده از کارت کره‌شمالی برای پیشبرد منافع کشورهای منطقه و آمریکا را تائید می‌کند. مقامات کره با دانستن این موضوع با خیال راحت تمام تهدیدها را نادیده گرفته و راهبردهای تسلیحاتی خود را اجرایی می‌کنند. کارشناسان معتقدند که قدرت‌های جهانی علی رغم شعارهای تند علیه کره‌شمالی هیچ جدیتی در قبال این کشور ندارند و در جهت بهره‌برداری از منافع کوتاه مدت در حال بازی کردن با کارت پیونگ‌یانگ هستند؛ امری که می‌تواند با تقویت بیش از پیش کره‌شمالی از لحاظ تسلیحاتی در آینده نزدیک، خطر یک جنگ سرد دیگر را برای نظام بین‌الملل در بر داشته باشد.
سایر اخبار این روزنامه
بازار سکه از حباب تخلیه می شود شورای امنیت سازمان ملل برای چندمین بار در مورد کره‌شمالی تشکیل جلسه اضطراری داد بازی جدید «اون» عبدالصمد خرمشاهی در هشتمین سالگرد اعدام «شهلا جاهد» با «ابتکار» به گفت و گو نشست محمد صادق جنان صفت درس آموزی از رنجی که احمدی نژاد به ایران داد در آستانه روز جهانی ویروس اچ آی وی اعلام شد 70درصد مبتلایان به ایدز در ایران شناسایی نشده اند مردم برای حل مصائب زیست محیطی پس از زلزله کرمانشاه پیش‌قدم شدند زباله‌ها مهمترین چالش پس از زلزله «ابتکار» محدودیت‌های موجود بر کارتونیست‌ها را بررسی کرد خط قرمز های بی قرار! آرا روحانی و بخش خصوصی در خصوص رشد صنعت حمل و نقل در تضاد است حرکت به سوی هاب ترانزیتی با سرعت حداقلی واعظی اختلاف با جهانگیری را تکذیب کرد عارف در نشست خبری اعلام کرد کسانی که احمدی‌نژاد را به عرش خدا بردند چرا سکوت کرده‌اند؟ جزئیات دیدار فرماندهان کل ارتش و سپاه زمینه‌های جنگ سرد جدید در حال شکل گیری است ترامپ «غول خفته» را بیدار کرد! رحمانی فضلی در صحن علنی مجلس: موضوع توسعه روستایی در کشور متولی خاصی ندارد