روزنامه آفتاب یزد
1396/09/09
استعفا بده
آفتاب یزد - گروه سیاسی: تصمیم بر این بود تا با صورتگری، نقش « کاندیدای ضربه گیر، پوششی و احتیاطی» را در اذهان مردم به تصویر بکشد اما در بزنگاه انتخابات، با شلیک واژهها و بیان حقایقی که سیاستورزان این سامان از گفتن آن امتناع میکنند، طرح دیگری از خود در افکار عمومی کشید به طوری که بسیاری تصور کردند که نقشه تغییر کرده است و «اسحاق جهانگیری» تا پایان بازی در زمین حضور دارد و آمده است که بماند.معاون اول، آن چنان در ایام انتخابات ریاست جمهوری 96 درخشید که رقبای حسن روحانی آشکارا به ابراز ناراحتی از حضور او میپرداختند تا جایی که در نخستین مناظره تلویزیونی، قالیباف با «عجیب خواندن کاندیداتوری جهانگیری» خشم خود را از این حضور نشان داد. در همان برهه زمانی بود که سخن از کاندیداتوری اسحاق جهانگیری برای انتخابات ریاست جمهوری «1400» به میان آمد و مردم و رسانههای اصلاح طلب آن را نه به عنوان یک « پیشنهاد» که در قالب یک« مطالبه » مطرح میکردند.
حال، بحث پیرامون نامزدی معاون اول دولت روحانی همچنان ادامه دارد. با وجود آنکه جهانگیری تاکنون اظهارنظری در اینباره نداشته است اما بسیاری از کنشگران اصلاح طلب سپهر سیاسی ایران از او به عنوان یکی از گزینههای اصلی این جناح سیاسی نام میبرند و درباره چگونگی ورود جهانگیری به وادی انتخابات 1400 و ساز و کارهای پیروزی در آن سخن میگویند. در میان این تحلیلهای گوناگون اما محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر دولت اصلاحات و تحلیلگر مسائل سیاسی از استراتژی متفاوتی برای پیروزی جهانگیری در انتخابات 1400 نام برده و گزینه « استعفا» از پست معاون اولی را برگ برنده او دانسته است. ابطحی در اینباره گفته: «در رابطه با حضور جهانگیری در انتخابات آینده تصور من این است، در صورتی که کاندیداتوری آقای جهانگیری قطعی است اگر از دولت جدا شود و فاصله بگیرد شرایط بهتری برای رای آوردن خواهد داشت.»
از زمان پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 96 تا به امروز بارها شایعه استعفای جهانگیری مطرح شده و هر بار نیز مقامات دولتی و چهرههای حزب کارگزاران به رد آن پرداخته اند. به هرروی، درنگ بر گزینه « استعفا» با توجه به شرایط موجود، آنچنان بیراه هم به نظر نمی رسد.
یک تحلیل انتزاعی
اگر به «کناره گیری» جهانگیری از سمت معاون اولی دولت دوازدهم به عنوان یک راهبرد برای پیروزی در انتخابات بنگریم، شاید به ساده انگاری متهم شده و از سوی عقلای سیاست ورز، سطحی نگر دانسته شویم.
چرا که از یکسو استعفای اسحاق جهانگیری از سمت معاون اولی، حضورش را محدود به شبکههای اجتماعی میکند و قطع به یقین، دیگر در قاب رسانه ملی جایگاهی نخواهد داشت چراکه هم اکنون با وجود برخورداری از یک سمت بالای اجرایی به دلیل پسوند اصلاح طلبی اش، هر از چندگاه به صورت گذرا تصویری از او در صداو سیما به نمایش در میآید. حال در شرایطی که جهانگیری از پست اجراییاش کناره گیری کند، به جرگه دیگر کنشگران اصلاح طلب میپیوندد و توسط صدا و سیما بایکوت میشود و از همین رو، تصویرش در اذهان عمومی رنگ میبازد.
از دیگر سو اسحاق جهانگیری در ایام انتخابات ریاست جمهوری 96 در نقش حامی حسن روحانی و مدافع عملکرد دولت یازدهم ظاهر شد. در چنین شرایطی کنارهگیری او از پست معاون اولی اش منجر به زیر سوال رفتن دفاعیاتش از دولت یازدهم و حمایتش از حسن روحانی میشود. همچنین ممکن است وجهه خودش را هم مخدوش کند و تبدیل به سیاستپیشهای شود که پایههای سخنانش لرزان است و از همین رو، اعتماد به او سخت میشود.
با اتخاذ این دو نگاه، استعفای جهانگیری بیش از آنکه عملیاتی باشد، غیرواقعی و عجیب مینماید.
پر بیراه هم نیست
اما شاید اگر رویدادهای 9 ماه اخیر در پاستور ، هم چون قطعات یک پازل در کنار هم قرار گیرند ، به کارگیری استراتژی استعفا آنچنان پر بیراه هم به نظر نرسد.
چراکه از یک سو اگر دولت دوم حسن روحانی در چهار سال پیشرو نتواند عملکرد مطلوبی از خود به جای بگذارد و ناتوان از تحقق وعدههایش باشد، این اتفاق به پای جهانگیری نیز نوشته میشود. چه بسا او با به کارگیری استراتژی استعفا میتواند از گزند اتهام در کمکاری و عدم تحقق وعدههای انتخاباتی روحانی در امان باشد.
اما از دیگر سو باید توجه داشت که واژه « استعفا » از همان هفتههای نخست پیروزی روحانی در انتخابات 96، پیشوند نام معاون اول شد و بارها در کنار اسم او قرار گرفت. اما هر بار یکی از اعضای حزب کارگزاران یا یکی از مقامات دولتی به حذف این واژه میپرداخت. نخستین باری که شایعه استعفای جهانگیری مطرح شد تیرماه سال جاری بود؛ زمانی که هنوز گزینه شهرداری پایتخت مشخص نشده بود، بسیاری شایعه استعفای جهانگیری را برای به دست گرفتن شهرداری تهران مطرح میکردند که اطرافیانش به رد آن پرداختند و معاون اول هم همچنان در سمت خود پا برجا ماند.
اما پس از آن نیز چندین بار دیگر سخن از کنارهگیری جهانگیری به میان آمد و عامل آن هم یک نفر در دل پاستور و در دفتر رئیس جمهوری نامیده شد. او کسی نبوده جز محمود واعظی رئیس دفتر حسن روحانی. از آنجا که بنا به گفته بسیاری از پاستورنشینان، محمود واعظی رابطه مطلوبی با اصلاح طلبان نداشته و حتی در یک محفل خصوصی هم عنوان کرده که تنها 500 هزار رای روحانی برخاسته از اصلاح طلبان بوده است، میتوان به چرایی تیره و تار بودن رابطه او با جهانگیری پی برد. البته خود رئیس دفتر روحانی روز گذشته این موضوع را تکذیب کرده و گفته است:« هیچ اختلافی نه در این سه ماه گذشته و بلکه چهار سال و سه ماه گذشته بین بنده و آقای جهانگیری نبوده است و بهترین رابطه را با هم داریم.» اما شواهد و قرائن گواهی میدهند از سردی روابط میان جهانگیری و واعظی.
Z شاهد اول: در روزهای باقی مانده به اعلام فهرست نهایی کابینه دولت دوازدهم ، لیستهایی منتشر میشد که با فهرست نهایی قرابت بیشتری داشت و حاکی از آن بود که وزنه اصلاح طلبان در دولت دوازدهم کاهش یافته است و حتی چهرههایی که در دولت یازدهم کارنامه و عملکرد ضعیفی داشتند هم در آن فهرست دیده میشد. در آن زمان گفته شد که کابینه چیده شده دستپخت محمود واعظی بوده و اسحاق جهانگیری هم از ترکیب آن ناراضی است. حتی او این نارضایتیاش را در محفلی خصوصی اعلام کرده و بنا به گفته یک منبع آگاه به آفتاب یزد، سخن از استعفایش از معاون اولی را نیز به میان آورده بود اما به هرروی، ابقای وی در پست اجرایی حکایت از پشیمانیاش داشته است.
Z شاهد دوم: پس از چینش کابینه باز هم سخن از استعفای جهانگیری از سمت خود به میان آمد؛ زمانی که گفته شد او با قهر، یکی از جلسات هیئت دولت را ترک کرده است و علت هم نارضایتی او از چیدمان تیم اقتصادی رئیس جمهوری عنوان شد. با وجود آنکه الهه کولایی عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان هم به تایید خبر استعفای جهانگیری پرداخته بود اما اعضای حزب کارگزاران آن را رد کردند و محمد عطریانفر هم با صحه بر نارضایتی جهانگیری از وضعیت موجود در کابینه، به رد این کنارهگیری پرداخت.
Z شاهد سوم: پس از تشکیل کابینه رفته رفته حضور جهانگیری در محافل عمومی کمرنگ میشد به طوری که برخی رسانهها این عدم حضور را به «سکوت جهانگیری» تعبیر کردند. اما در همین حال تداوم حضور واعظی در اجلاسها و نشستهای گوناگون حاکی از پررنگ شدن نقش او در دولت دوازدهم بود و بنا به تحلیل کنشگران اصلاح طلب، علت کمرنگ شدن حضورجهانگیری، محمود واعظی بوده است. عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با «آفتاب یزد» ضمن تایید این موضوع اظهار داشته است: «من دلخوری و یا بهتر بگویم این دغدغه را از آقای جهانگیری شنیدهام علیرغم مسئولیتی که در بسیاری از حوزهها در دولت قبلی داشتند، اشخاصی مانند واعظی ورود میکنند، شاید چون ایشان در ایام انتخابات رسما اعلام کرد که من نماینده اصلاحات هستم و با شناختی که از آقای واعظی داریم که ماهیت اصلاح طلبی ندارد و بیشتر به سابقه اصولگرایی و سوابق دهه 60 و 70 تکیه میکند، تردیدی در اینباره وجود ندارد و اما معتقدم که شاید از سوی خود آقای روحانی تصمیمی صورت گرفته تا نقش آقای جهانگیری کمرنگ شود.»
شاید کمرنگ شدن حضور جهانگیری در کابینه و اختلافاتش با محمود واعظی در نهایت منجر خواهد شد تا نتواند به درستی به ایفای نقش خود در دولت دوازدهم بپردازد. از طرفی هم او در صورت کاندیداتوری در انتخابات 1400 خود را معاون اول دولتی معرفی خواهد کرد که مشخص نیست تا آن زمان دستاوردی داشته باشد و بتواند به وعدههایش تحقق ببخشد. از همین روی شاید تانی و تامل بر راهبرد «استعفا» در مقطع کنونی لازمه کار اسحاق جهانگیری باشد که به دامان اصلاح طلبان تعلق دارد.
سایر اخبار این روزنامه
استعفا بده
صادق زیبا کلام = استاد دانشگاه
این چه کاری بود کردید؟!
مصیب نعیمی = کارشناس بینالملل
صادق زیبا کلام = استاد دانشگاه
جعفر بای = جامعهشناس
محافظه کاری یارانهای دولت
اسرائیل و مصر از ما میخواستند ایران را بمباران کنیم
قدم خیر مجلس
بازار داغ اجاره چادر!
در مجمع به احمدینژاد تذکر دادیم، اما سکوت کرد
مراجع با حضور زنان در ورزشگاههامخالف هستند
در قبال احمدینژاد و انتخابات 1400