قدر این آزادی را بدانیم

رهنمودهای دیروز مقام معظم رهبری نشان از بی‌انصافی برخی افراد داشت که بدون پشتوانه منطقی حرف‌های دشمن شادکن زدند. هرچند همواره رهنمودهای ایشان هم جنبه‌های نصیحت دارد و هم تذکر قاطعانه به برخی افراد که مفهوم آزادی و نقد را نمی‌دانند. همان‌طور که می‌دانیم نقد با انتقام متفاوت است. سعی نکنیم با انتقام جایگاه نقد آنهم از نوع منصفانه‌اش را به چالش بکشیم. اگر امروز ما می‌توانیم در نهایت آزادی در زمینه‌های مختلف نقد کنیم به جرات می‌توانیم بگوییم که محصول فداکاری جوانان مومن و انقلابی بوده است که برای سرافرازی ایران اسلامی جانفشانی کرده‌اند. پس قدر این آزادی را بدانیم و تیشه به دست نگیریم و ریشه نقد را نزنیم. اپوزیسیون شدن افتخار نیست بلکه عملکرد قابل قبول افتخار است. مطمئنا نقد عامل پویایی و تبلور تمامی مسئولان برای بهتر شدن و بهتر کار کردن است و این موضوع بر کسی پوشیده نیست. اما برخی فکر می‌کنند روزهایی که مطرح بودند، فاقد هرگونه عیب و نقص بودند و امروز می‌خواهند خودشان را ناجی مردم و منجی عدالت طلبی معرفی کنند. بارها گفته شده که نقد دولت‌های گذشته و سوء مدیریت شرایط فعل مدیران و منتسب کردن ضعف‌های مدیریتی خودشان به دولت‌های قبل می‌تواند به مثابه خودزنی و به ریشه زدن کارآمدی نظام تلقی شود. درواقع سوءمدیریت‌ها را در شرایط فعل به دولت‌های قبل منتسب نکنیم که اگر بخواهیم ناکارآمدی خودمان را به دولت‌های قبل و بعد منتسب کنیم درحقیقت تیشه زدن به کارآمدی نظام را نشان می‌دهد. درهرصورت هر دولتی در حد خودش کار و تلاش کرده است و دولت‌های بعد باید نقاط ضعف دولت‌های گذشته را به قوت تبدیل کنند. یعنی این نباشد که نقاط ضعف گذشته را به گونه‌ای نشان دهیم که کارآمدی نظام زیر سوال برود. هنر مدیران در مقطع حال این است که نقاط ضعف گذشته به قوت و عملکردهای مثبت را تداوم دهند. اما پرده دری کردن، از روی عصبانیت حرف زدن و تحقیر کردن همدیگر کاری از پیش نخواهد برد و بدبینی را به جامعه تزریق می‌کند. هیچکس منکر ضعف‌های اجرایی در عرصه‌های مختلف کشور نیست و همه می‌دانیم که ضعف‌هایی وجود دارد. ضمن اینکه کارشناسان هم عوامل ضعف را به خوبی می‌دانند اما نکته اینجاست که آیا در کشورهایی که ادعای توسعه یافتگی وجود دارد، ضعف وجود ندارد؟
ادامه صفحه 3