علل ناآرامی‌ها

هندویی نفت اندازی می‌کرد. یکی او را گفت: تو را که خانه نئین است، بازی نه این است (سعدی). درباره حوادث چند روزه اخیر واکنش‌های رنگارنگی ابراز می‌شود ولی همه در یک نکته ‌اشتراک دارند و آن اینکه نقش مردم جامعه در آن نادیده گرفته می‌شود. چند سالی است که تحصیل‌کردگان بیکار و اخراجی‌های بنگاه‌های اقتصادی لشکر بزرگی از بیکاران فراهم آورده که در هر حرکت اعتراضی جامعه می‌توانند سهم و نقش داشته باشند. از یکسو این تحصیل‌کردگان که نتوانسته‌اند در ساختار اجتماع جایگاه شغلی پیدا کنند و از طرف دیگر بیکارانی که به علت رکود فضای کسب و کار مشاغل خود را از دست داده‌اند، محور اصلی اعتراضات اخیر را تشکیل می‌دهند. در این میان البته بنگاه‌های خبری و رسانه‌های خارجی و گروه‌های مخالف خارج از کشور نیز هیزم خود را به آتش می‌اندازند. رئیس‌جمهور ناکارآمدی در پاسخ به نیازهای عمومی را به گردن جناح مقابل و کانون‌های غیر پاسخگو می‌اندازد و به طور عمده می‌گوید این نهادها نگذاشتند مردم ایران حاصل اقتصادی برجام را برداشت کنند. محور اصلی اعتراضات اخیر بی‌تردید وضعیت نابسامان اقشاری از طبقات متوسط و پایین جامعه است. چند میلیون تحصیل‌کرده بیکار همراه با مالباختگان موسسات اعتباری و فقدان نقدینگی در دولت که نمی‌تواند برای خرید خدمات و تولیدات مورد نیاز پول نقد بپردازد و به جای آن اوراق مشارکت می‌دهد که با 35 درصد کمتر از ارزش اسمی در بازار به فروش می‌رسد، وضعیت بسیار پیچیده فعلی را پدید آورده است. سیاسی شدن تقاضاهای مربوط به فسادهای موسسات اعتباری به سهم خود بنیه دولت را تحلیل برده و در واقع پولی برای کارهای عمرانی باقی نمی‌گذارد. در این میان، کافی بود در لایحه بودجه بهای بنزین گران شود یا بودجه اختصاص یافته به بعضی نهادهای فرهنگی شفاف سازی گردد و نتیجه آن موج اخیر است که البته ریشه‌هایی عمیق‌تر دارد. برخی مسئولان اجرایی ناکارآمدی خود را با بزرگنمایی نقش دولت‌های خارجی و گروه‌های معاند می‌پوشانند. در حالی که نه رهبران عربستان و نه ترامپ و نه نتانیاهو دارای آن اعتبار و وجاهت نیستند که به خواست آنان امواج اعتراضی شکل بگیرد. سرویس‌های امنیتی بیگانه نیز بیکار نیستند.
ادامه صفحه 7