هاشمي،هاشمي ماند

آرمان - مطهره شفیعی: «حالا می‌توانم راحت بمیرم». به‌خوبی می‌دانست چه زمانی خواهد رفت و خود را مهیای خداحافظی در 19 دی 95 کرده بود. «صبوری» و «تدبیر» با شخصیت او عجین شده بود؛ شخصیتی که از قبل و بعد از انقلاب تلاش‌های زیادی برای کمرنگ کردن نقش و تاثیرگذاری افکار و اندیشه‌های او بر جامعه صورت گرفت اما هیچ‌گاه موفق نبوده است. حتی اکنون هم که در قید حیات نیست برخی با ذهنی کوچک نمی‌توانند بزرگی او را درک کنند و باز هم درصدد حذف نام و یاد او هستند اما این تلاش‌ها همانند آنچه در زمان حیات آیت‌ا... هاشمی انجام دادند، نتیجه‌ای جز سرشکستگی و طرد شدن از سوی جامعه برای آنها ندارد. آیت‌ا... هاشمی قابلیت حذف شدن ندارد چرا که اگر چنین شود باید سال‌ها سازندگی، آبادانی، رشد اقتصادی، علمی، فرهنگی و... را هم حذف کرد.
تاکید امام
در مبارزات پیش از انقلاب اسلامی، آیت‌ا... هاشمی همیشه در صف نخست مبارزه و در کنار امام خمینی بود. او از سال ۱۳۲۷با امام خمینی، آشنایی و مراوده داشته و خودش نیز متولد ۱۳۱۳ بوده، یعنی از ۱۴ سالگی با امام ارتباط داشت. ترور نافرجام آیت‌ا... هاشمی در خرداد 58 سبب ناراحتی بنیانگذار انقلاب اسلامی شد به نحوی که امام، هاشمی را با شهید مدرس، قهرمان مظلوم دوران رضاخانی مقایسه می‌کند و می‌فرماید: «مدرس حالا هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند.» از نظر امام، هاشمی نیز چون مدرس از مردان تاریخ‌سازی است که تا همیشه زنده خواهد بود. تاکید بر غیرقابل حذف بودن هاشمی در کلامی دیگر از امام هم مشخص است: «بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است». این فرمایشات امام بی‌دلیل نبود بلکه برخاسته از شناختی بود که ایشان از آیت‌ا... هاشمی داشتند و می‌فرمودند: «من آقای هاشمی را بزرگ کردم». امام خمینی اطمینان داشت که هاشمی اسیر فضاسازی‌های سیاسی نمی‌شود و خود را مبرا از انتصاب به یک گروه می‌کند چرا که آگاه است وحدت جامعه در رشد تمام گروه‌هاست.
تیرهای چپ و راست


مخالفان هاشمی از ابتدای انقلاب تا کنون بسیاری تلاش کردند تا دوره‌ای از زندگی او را زیر چتر اصولگرایی و بخش دیگری را همراه اصلاحات معرفی کنند اما بر منصفان و آگاهان هویدا بود که آیت‌ا... هیچ‌گاه خود را محصور در جناح‌های مرسوم سیاسی نکرد بلکه در هر دوره که این گروه‌ها نیاز به کمک داشتند به همفکری با آنان و ارائه راهکارهایی برای خروجشان از مشکلات می‌پرداخت. هاشمی ستون نظام بود و در این موضوع شکی وجود ندارد. مردی که همیشه در مسیر میانه حرکت می‌کرد اما از سوی هر دو جناح سیاسی در زمان‌های خاص موضوعاتی به او نسبت داده می‌شد که با لبخند از کنار آن می‌گذشت چرا که می‌دانست روزی واقعیت عیان می‌شود و آنگاه است که سیاسیون و حتی دلواپسان افسوس روزهای حضور او را خواهند خورد. برخی اما پس از رفتن هاشمی هم او را رها نکردند و با طرح ادعاهایی سعی در آگاه نشان دادن خود داشتند چرا که خیالشان راحت بود آیت‌ا... دیگر نیست تا ادعاهای آنان را رد کند.
تدبیر هاشمی
هاشمی هیچ‌گاه از مشکلات نهراسید و عقب نشینی نکرد. دوران حضور او در دولت دوران درخشانی بود که با مدیریت قوی و تدبیر بجا وضعیت کشوری که درگیر جنگ تحمیلی بود به شرایط بحرانی نرسید و پس از آن بود که اداره کشور در دولت هاشمی مثالی برای سوق دولت‌های بعدی به عملکرد مطلوب شد. آیت‌ا... هاشمی تاکید داشت: «در اسناد مذهبی خیلی صریح آمده است که فقر و کفر برادر یکدیگر هستند و وقتی فقری به جامعه رفت، کفر به دنبالش می‌رود» اما او به این جملات بسنده نمی‌کرد و در گام بعدی به بیان تجربیات خود می‌پرداخت: «پس از پایان جنگ و آغاز دوران سازندگی و ترمیم خرابی‌های کشور، نکته مهمی درباره تأمین اجتماعی انسان‌های نیازمند به ذهنم رسید که پس از بررسی‌های اولیه دریافتم که در کشورهای اسکاندیناوی به خوبی جواب داده است». بی‌تردید نباید آگاهی آیت‌ا... در بسیاری از امور را نادیده گرفت که این آگاهی حاصل حضور در بخش‌های مختلف و استفاده از دیدگاه‌های کارشناسان بود به عنوان نمونه زمانی که درباره بیمه بهداشتی همگانی سخن می‌گفت، چرایی بیان لزوم تحقق آن را فراموش نمی‌کرد و تاکید می‌کرد: «در این طرح، تمام نیازها و ضرورت‌های افراد از بدو تولد تا لحظه مرگ از جمله درمان، مسکن، بهداشت، شغل، حقوق و تحصیل که مهم‌ترین راه رسیدن به زندگی بهتر است، تأمین می‌شود».
مرد روزهای سخت
هاشمی مرد روزهای سخت بود و اصولگرا و اصلاح‌طلب به این واقعیت اذعان دارند. چنان‌که مهدی چمران در وصف آیت‌ا... هاشمی می‌گوید: «آیت‌ا... هاشمی مرد طوفان‌ها و بحران‌های قبل و بعد از انقلاب بودند، مردی که در دوران دفاع مقدس و بعد از آن نیز همواره خدمات شایسته‌ای به انقلاب و نظام اسلامی ما کرده بود». سیدمحمدرضا بهشتی هم با ذکر اینکه هاشمی مرد بحران‌ها بود، اذعان داشت: «او در شرایط دشوار کسی بود که به‌دلیل افق بلندی که داشت و نیز به برکت این سعه‌ صدری که خداوند به او داده بود وضعیت ممتازی پیدا کرد که در انقلاب کمتر کسی را همانند او می‌بینیم.» در برهه‌های حساس کشور و زمانی که مشکلی مطرح می‌شد نگاه‌ها به سمت هاشمی می‌رفت چرا که از یک سو از دلسوزترین شخصیت‌ها بود و از سوی دیگر تدابیر مثال زدنی داشت. در شرایطی مانند حوادث 88 هاشمی بود که با هدایت دو طرف ماجرا سبب آرام شدن کشور شد که بر همین اساس در همین اعتراضات اخیر جای خالی او بسیار احساس می‌شد. چرا که او در بهبود وضعیت اقتصادی کشور در سال‌های پس از دفاع مقدس خوش درخشید و توانست سازماندهی اقتصادی خوبی داشته باشد.
اسطوره در روابط خارجی
هاشمی در عرصه بین‌المللی هم اسطوره بود و در تنش زدایی با کشورهای دیگر همتایی نداشت و ندارد. آن طور که کارشناسان عرصه روابط خارجی می‌گویند هاشمی با مشی میانه‌رو و اهل تعامل خویش سیاست و روابط خارجی کشورمان را به گونه‌ای هدایت کرد که تنش‌ها با همسایگان و سایر کشورها به حداقل برسد و در فضایی امن و باثبات، شرایط پیشرفت و سازندگی کشور فراهم شود. بی‌شک به‌دلیل همین ویژگی‌ها و خدمات، نام وی در تاریخ ایران، منطقه و جهان ثبت خواهد شد. حضور ایشان در صحنه‌های خطیر و اصلی نظام جمهوری اسلامی، با وجود انتقادات و جفاهای فراوانی که دید، جایگاه او را در تاریخ با نام نیک و آوازه بلند ثبت خواهد کرد. بسیاری از سران کشورهای صاحب‌نام احترام ویژه‌ای برای او قائل بودند و در تصمیمات خود دیدگاه‌های آیت‌ا... را مدنظر قرار می‌دادند چرا که آنها هم به‌خوبی می‌دانستند مسیر هاشمی جز صلح و تامین منافع مشترک در جهان با رد ظلم و اشغالگری نیست. مسئولان کشورهای مختلف که به ایران سفر می‌کردند ملاقات با آیت‌ا... را در صدر برنامه‌های خود قرار می‌دادند چرا که به تاثیرگذاری او اشراف کامل داشتند.
او رفت
هاشمی رفت و همانند اویی دیگر نیست؛ همانند او که مکتب صبوری و تدبیر و دیانت را به‌خوبی بنا نهاد و از آن طریق کشور را به آرامش و پیشرفت رساند. روحش شاد.