درختکاری انتخاباتی مثلث احمدی نژاد- بقایی- مشایی

آفتاب یزد- گروه گردشگری: 15 اسفند، روز درختکاری است و همواره در این روز برخی برای حفظ محیط‌زیست به کاشت نهال می‌پردازند. در این بین مسئولان کشوری، لشگری، سیاسی و هنرمندان نیز به این امر اهتمام دارند و روز گذشته خبرها و عکس‌های متفاوتی از مسئولان در حال کاشت نهال منتشر شد. اما در میان این اخبار و تصاویر کاشت نهال توسط محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور سابق به همراه دو تن از یارانش بیش از پیش با واکنش شبکه‌های اجتماعی روبه‌رو شد. کاشت نهالی که
به جای پیام محیط‌زیستی آن، پیام‌های سیاسی را به نمایش می‌گذاشت.
تصاویر و فیلم‌های منتشر شده از کاشت درخت توسط محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور سابق، اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی دیروز به‌طور گسترده در فضای مجازی بازدید شد. ویدئوهایی که بسیاری آن را انتخاباتی دانسته و برخی نیز به وضعیت محیط‌زیست در دوران هشت ساله احمدی‌نژاد اشاره کرده‌اند. بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی هدف از انتشار این ویدئو را نه تبلیغ کاشت نهال که تبلیغات زودرس انتخاباتی برای کاندیدای این جریان دانسته‌اند و برخی نیز با اشاره به کاشت درخت با پیت حلبی معتقد به غلط بودن این روش کاشت بودند و طعنه‌ای به دوران مدیریت احمدی‌نژاد و یارانش در حوزهای مختلف زدند. با این حال معضلات محیط‌زیستی که هر چند حاصل دوره‌های مختلفی است، اما در دوره دولت‌های هشتم و نهم روی دیگری به خود گرفت. خشک‌شدن دریاچه ارومیه، آغاز بحران گرد و خاک در کشور به‌ویژه در خوزستان، آلودگی هوا، کمبود آب، تخریب جنگل‌ها و مراتع در این دوره آغاز شد یا شدت گرفت. دوره‌ای که حوزه محیط‌زیست تبدیل به حوزه‌ای خاص برای دولت شده بود که حتی نیم‌نگاهی به آن نداشت و مسئولان سازمان محیط‌زیست منصوب این دولت در نشست خبری در پاسخ به سوالی درباره اسکله «کاسپین» راجع به «اسپری کاسپین» صحبت می‌کردند. از سوی دیگر رسانه‌هایی که در این دوره سکوت محضی درباره فجایع زیست محیطی اختیار کرده بودند، در دوره ریاست حسن روحانی تاکنون تیترها و گزارش‌های تند و مفصلی راجع به این معضلات نوشته‌اند. هر چند پرداختن به معضلات محیط‌زیست در رسانه‌ها همواره اقدام مفیدی است، اما رسانه‌های خاص از معضلات محیط‌زیست همواره پلی برای تخریب دولت ساخته‌اند، درست شبیه اقدام رئیس‌جمهور سابق و یارانش که کاشت درخت را تبدیل به مراسمی انتخاباتی کردند تا افکارعمومی بیش از پیش به یاد این شعر سهراب سپهری بیفتند: جای مردان سیاست، بنشانید درخت
**چه بر سر محیط‌زیست آمد


توزیع بنزین پتروشیمی و کیفیت هوای تهران: هم آمارهای شرکت کنترل کیفیت هوای تهران که نهادی وابسته به شهرداری تهران است به‌وضوح اثبات می‌کند و همه کسانی که در سال‌های ٩٠ تا ٩٢ در تهران زندگی می‌کردند به یاد دارند که آن زمان در چهار فصل پایتخت به‌ویژه در پاییز و زمستان به دلیل توزیع همین بنزین آلوده، کیفیت هوای شهر تهران به چه شکل بود. تعداد روزهای ناسالم، بسیار ناسالم و اضطراری آن سال‌ها در مقایسه با سال بعد از آن یعنی ٩٣ حتی قابل‌مقایسه هم نیست. این بخشی از آمار مقایسه‌ای سال ٩٣ با سال ٩٢ که هنوز بنزین پتروشیمی در تهران توزیع می‌شد، است: مقایسه میان روزهای پاک، سالم و ناسالم در سال‌های ٩٢ و ٩٣ در کلانشهر تهران نشان می‌دهد در سال ۹۲، ۳ روز پاک، ۲۰۲ روز سالم و۱۶۰ روز ناسالم داشتیم و در سال ۹۳ نیز با ۱۶ روز پاک، ۲۳۳ روز سالم و ۱۱۶ روز ناسالم روبه‌رو بودیم. در واقع در سال ۹۳ مردم ۴۴ روز نسبت به سال ۹۲ کمتر هوای ناسالم تنفس کردند.
دریاچه ارومیه: روند اصلی خشک‌شدن و کم‌آبی دریاچه ارومیه از اولین سال‌های آغاز به ‌کار دولت نهم به ریاست محمود احمدی‌نژاد شروع شد. اولین‌بار در سال‌های ٨٧ – ٨٨ روند عقب‌نشینی محسوس آب دریاچه آغاز شد. در این سال تراز آب دریاچه برای اولین‌بار به پایین‌تر از هزارو ٢٧٢ متر رسید و در سال‌های پس از آن با روندی شتابناک به سمت کمترشدن پیش رفت. در همه سال‌های بعد از ١٣٨٨ تا ١٣٩٢ همه‌ساله تراز آب دریاچه ارومیه روندی کاهشی داشت به شکلی که در سال ١٣٩٢ این تراز به عدد ١٢٧٠,٣٣ رسید، با این حال تنها سالی که در این بین روند آن برخلاف همه سال‌ها افزایشی بود، سال ١٣٩٣ یعنی اولین سال اجرای پروژه‌های ستاد احیای دریاچه بود که در آن زمان تراز آب برخلاف قبل بیشتر شد و به تراز ١٢٧٠.4۴ رسید. البته برای امسال این تراز دوباره رو به کاهش گذاشت و حالا به تراز ١٢٧٠.٠۴ رسیده است.
تالاب‌ها‌مون: وضعیت تالاب‌ها‌مون که زمانی عنوان بزرگ‌ترین تالاب آب شیرین ایران را بر خود داشت، یکی از غمبار‌ترین بحران‌های زیست‌‌محیطی ایران است. این تالاب از ١٨ سال پیش به این‌سو تا بهار سال ١٣٩٣ تقریبا به‌صورت کامل خشک شده بود و هیچ‌گاه فرصت نشد که دوباره آبی به لب‌های تشنه‌اش برسد. محل تامین آب مورد نیاز این تالاب، رودخانه هیرمند است که از ارتفاعات شمال افغانستان سرچشمه می‌گیرد و درنهایت به‌ها‌مون می‌ریزد. در همه سال‌های گذشته دولت‌های مستقر در افغانستان، چه دولت طالبان و چه دولت‌های حامد کرزی به دلیل ناکارآمدی یا نداشتن تمایل و توانایی به درخواست‌های ایران برای دادن حقابه تالاب‌ها‌مون وقعی نمی‌نهادند. با این ‌حال، با شروع به کار دولت روحانی، هم مسئولان دیپلماسی و هم رئیس سازمان محیط‌زیست به‌صورتی جدی وارد مذاکراتی با مسئولان افغانستان در این‌ باره شدند.
محیط‌بان‌ها: پیش از شروع به کار دولت یازدهم، براساس خبرهای رسمی منتشرشده در رسانه‌ها دست‌کم ٩ محیط‌بان به دلیل درگیری‌هایی که منجر به قتل یا مصدوم‌شدن شکارچیان متخلف شده بود، در زندان بسر می‌بردند و بیشتر آنها حکم اعدامشان صادر شده بود. با این‌همه با آنها کار دولت جدید حل مشکل این محیط‌بانان به‌صورتی جدی در دستورکار قرار گرفت و در همین مدت همه آن محیط‌بانان به‌جز دو نفر که در زندان مرکزی شهر یاسوج، مرکز استان کهگیلویه ‌و بویراحمد هستند، از زندان آزاد شدند. تلاش‌ها برای آزادکردن این دو محیط‌بان زندانی که هر دو نیز حکم قصاصشان (اعدام) صادر شده است، ادامه دارد، اما به دلیل خواسته‌های خانواده‌های مقتولان پرونده آنها که هرکدام یک‌ میلیارد تومان برای دادن رضایت طلب کرده‌اند هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده است. این در حالی است که همه این محیط‌بانان در زمان دولت گذشته به دلیل انجام وظایفشان در قبال حفاظت از طبیعت و حیات‌وحش ایران به زندان افتاده بودند.
ریزگردها: پدیده‌ها و بحران‌های زیست‌محیطی بحرانی‌هایی نیستند که به‌صورت یک‌باره رخ بدهند و یک‌باره هم بتوان مشکل آنها را حل کرد. ریزگردها به‌ویژه در استان‌های غربی و جنوب غربی کشور نیز ازجمله مواردی است که وقوع آنها در فصل‌هایی از سال حداقل در ١٠ سال گذشته بارها به وقوع پیوسته است. منشا بخش زیادی از این ریزگردها، مناطق خشک و بی‌آب‌ و علف‌شده کشورهای همسایه یا دیگر کشورهای منطقه مانند عربستان یا حتی شمال آفریقاست. بخش دیگری از ریزگردها نیز منشا داخلی دارد و از مناطق بیابانی‌شده استانی مثل خوزستان بلند می‌شود. علاوه ‌بر این یکی دیگر از منابع تولید این ریزگردها بخش‌هایی از تالاب بزرگ هورالعظیم در مرز ایران و عراق است که در سال‌های دولت گذشته به دلیل اقدامات وزارت نفت و عقد قرارداد اکتشاف نفت با چین در میدانی که در محل همین تالاب قرار دارد خشک شد. چینی‌ها برای اکتشاف راحت‌تر نفت، از مسئولان ایرانی خواستند در محل‌هایی که کارگاه‌های آنها برپا می‌شود نباید آب وجود داشته باشد؛ برهمین‌اساس هم وزارت نفت جلو رسیدن آب به همه قسمت‌های تالاب را – از قسمت شمالی تالاب به قسمت جنوبی آن در مسیر معروف به جاده «شط‌علی» – گرفته بود که همین قضیه منجر به خشک‌شدن بخش‌های زیادی از تالاب شد. با این حال با شروع ‌به‌ کار دولت یازدهم، سازمان محیط‌زیست این موضوع را پیگیری کرد و با همکاری وزارت نفت دولت جدید، قسمت‌هایی از زیر جاده «شط‌علی» را برای رسیدن آب به همه بخش‌های تالاب باز کرد. با این اقدام بار دیگر آب به قسمت‌های خشک‌شده تالاب رسید تا دست‌کم جلو بخشی از منشاهای داخلی مهم تولید ریزگرد گرفته شود. با این همه عامل ریزگردهای به‌وجودآمده در این منطقه از کشور بسیار فراتر از اینهاست و باید برای حل آن اقداماتی اساسی‌تر و بزرگ‌تر صورت گیرد.