تذکر شرعی به روحانی

گروه سیاسی: با وجود گذشت 10 روز از اظهارات حسن روحانی درباره نقد پیامبر اسلام(ص) و
امام زمان(عج) و همین طور لحن نه‌چندان شایسته‌ای که او درباره ظهور امام زمان(عج) به کار برد، همچنان علما و مراجع نسبت به این اظهارات واکنش نشان داده و درباره آن ابراز نگرانی می‌کنند. به‌گزارش «وطن‌امروز»، روز گذشته آیات عظام نوری همدانی و مکارم شیرازی و همچنین آیت‌الله مدرسی‌یزدی به حسن روحانی هشدار دادند به جای مطرح کردن اظهارات نادرست علیه معصومین، به وظایف و تکالیف خودش در قبال مردم بپردازد. آنان سخنان اینچنینی را یا ناشی از جهل و عدم تعهد یا القائات دشمنان دانستند و بدون اشاره به حسن روحانی به وی توصیه کردند هرچه دیگران به دهان‌تان می‌گذارند تکرار نکنید و هرچه را که در گوش‌تان می‌خوانند باور نکنید.
براساس این گزارش، حسن روحانی ۱۸ دی‌ماه در جمع وزیر و معاونان وزارت امور اقتصاد و دارایی با طرح ادعاهایی درباره امکان نقد به پیامبر اسلام(ص) و امام زمان(عج)، با لحن انتقادبرانگیزی درباره ظهور امام زمان(عج) سخن گفت که این اظهارات با واکنش مستند و مستدل علما مواجه شد. آنان با تعجب از این اظهارات، از حسن روحانی خواستند وقتی سوادی در این زمینه ندارد، اعتقادات مردم را رها کند.  افزایش موج انتقادات به اظهارات روحانی باعث شد دفتر رئیس‌جمهور چند روز بعد از واکنش‌ها، بدون اشاره به فایل تصویری اظهارات حسن روحانی، آن را «تقطیع» و «تحریف هدفمند جملات رئیس‌جمهور» بخواند و مدعی شود «به هیچ عنوان عبارت «امام زمان(عج) هم قابل نقد است» نه در سخنان وی وجود داشته و نه از آن قابل استنباط می‌باشد». اما به رغم تکذیب اظهارات حسن روحانی توسط  دفتر رئیس‌جمهوری، همچنان علما و مراجع نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند. روز گذشته آیات عظام مکارم شیرازی، نوری همدانی و مدرسی یزدی نیز به این اظهارات واکنش نشان دادند.
چکار به معصومین دارید؟


آیت‌الله العظمی ناصر مکارم‌شیرازی پیش از ظهر روز گذشته در جلسه درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، راجع به سخنان اخیر رئیس‌جمهور درباره جواز انتقاد از معصومین علیهم‌السلام گفت: در این هفته گفت‌و‌گو‌های زیادی درباره سخن یکی از مسؤولان مطرح شد که بعداً بخشی از سخنان وی تکذیب شد. در این‌باره نامه‌های بسیاری به دفتر رسید که «شما چرا سکوت کرده‌اید و سخنی نمی‌گویید؟!»
وی با بیان اینکه «صرف‌نظر از اینکه محتوای کلام دقیقاً چه بوده اما معصومین خط قرمز ما هستند»، تصریح کرد: معصوم بودن ایشان از خطا و گناه از مسلمات مذهب ماست. چه ضرورتی دارد وقتی مطلبی را بیان می‌کنید، به زمان معصومین اشاره می‌کنید؟! کار به خط قرمزها نداشته باشید! در این موقع که نیاز شدید به وحدت داریم، سخنانی گفته می‌شود که جامعه را ملتهب می‌کند.
آیت‌الله مکارم‌شیرازی ادامه داد: چکار به وضع معصومین و زمان آنها دارید که دردسر برای خود درست می‌کنید؟! من قبلاً گفته‌ام تضعیف قوای سه‌گانه صلاح جامعه نیست اما گاهی خودشان برای خود مشکل درست می‌کنند و ذهن مردم جامعه را از مشکلات اصلی منحرف و به مسائل حاشیه‌ای متوجه می‌کنند. وی تأکید کرد: شما کار اصلی خود را در 3 چیز خلاصه کنید؛ جلوگیری از گرانی، تولید کار برای اقشار مختلف جامعه بویژه جوانان تحصیلکرده و در دسترس قرار دادن یک فضای مجازی سالم برای مردم.
انتقاد از معصومین(ع) بی‌معناست
آیت‌الله العظمی حسین نوری‌همدانی نیز روز گذشته در جلسه درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، با بیان اینکه حوزه علمیه و علما وظیفه اطلاع از همه مسائل را دارند، اظهار داشت: اخیراً بحثی درباره عصمت معصومین مطرح‌شده که می‌توان از ائمه(ع) نیز انتقاد کرد درحالی‌که انتقاد از آنها معنایی ندارد.
 وی با بیان اینکه از ائمه(ع) می‌توان سؤال کرد اما انتقادی از ایشان وجود ندارد و انتقاد معنا ندارد، افزود: در اینجا خلط مبحث شده و انتقاد معنایی ندارد، این مسأله را علما و فضلای حوزه نیز جواب داده‌اند، یکی از موضوعاتی که در جواب آنها عرض می‌کنیم این است که انتقاد به ائمه(ع) معنایی ندارد.
هر چه به دهان‌تان می‌گذارند تکرار نکنید
در کنار این انتقاد مراجع، آیت‌الله سیدمحمدرضا مدرسی‌یزدی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضو فقهای شورای نگهبان در درس خارج فقه خود به صورت مستند و مستدل به اظهارات حسن روحانی پاسخ داد. آیت‌الله سیدمحمدرضا مدرسی‌یزدی در ابتدای درس خارج فقه با طرح موضوعی با عنوان «نقدی بر تجویز نقد معصوم» در انتقاد به افرادی که نقد بر نبی اکرم(ص) و معصومین را مجاز و مفید دانسته‌اند، مطالبی را مطرح کرد. وی در سخنان خود با اشاره به آیات 59، 64 و 80 سوره نسا، 31 سوره آل‌عمران و 36 سوره احزاب که بر پیروی و اطاعت امر پیامبر تاکید دارد، تصریح کرد: در مقابل حکم خدا و رسول خدا، برای هیچ‌کس حق انتخاب نیست، حتی در آنچه مربوط به خودشان است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به آیه 65 سوره نسا که در آن آمده است «به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داورى طلبند؛ و سپس از داورى تو، در دل خود احساس ناراحتى نکنند؛ و کاملاً تسلیم باشند» افزود: می‌فرماید در جان‌شان هیچ سختی و ناراحتی از حکم تو پیدا نشود؛ چه رسد به اینکه مخالفت زبانی کنند و چه رسد به اینکه مخالفت عملی نمایند. کسی فکر بکند که بیاید در مقابل حضرت ایستادگی کند و بگوید من قبول ندارم، خیلی حرف زشتی است.  آیت‌الله مدرسی‌یزدی تصریح کرد: در روایتی از امام صادق آمده است: شما بخوبى دیده‏اید که خداى عزوجل براى هیچ‌کس در مخالفت با ما خیرى قرار نداد، همانا خدای عزوجل می‌فرماید: «پس آنان‌که فرمان او را مخالفت مى‏کنند، باید بترسند از اینکه فتنه‏اى دامن‌شان را بگیرد یا عذابى دردناک به آنها برسد.» (الکافی، ج‏8، ص88)
وی با اشاره به این حدیث افزود: آن‌وقت کسانی بیایند و نقد کردن و مخالفت در حکومت معصوم و در مقابل پیامبراکرم(ص) را که اساس عصمت است تجویز کنند! واقعاً جای تأمل است. چه انگیزه‌ای باعث چنین افکار و سخنانی می‌شود؟ اگر کسی یک مقدار تعهد داشته یا یک مقدار به مسائل اجتماعی توجه داشته باشد، چنین مطلب واضح دینی و مورد قبول عامه- چه رسد به اهل فن و متخصصان در مسائل- را زیر سؤال نمی‌برد، چه رسد به اینکه آن را معکوس جلوه دهد! واقعاً باید تحلیل شود. چرا چنین کاری از کسی سر می‌زند؟ به چه انگیزه‌ای؟ از جهل است؟ از عدم تعهد است؟ از القائات دشمنان است؟ یا ترکیبی از اینهاست؟ علاجش چیست و چگونه باید جبران بشود؟ یک امر واضحی که این همه آیات و روایات درباره‌ آن وجود دارد و امری که مورد قبول همه‌ است، چرا باید معکوس جلوه داده شود؟!
باید به مثل این افراد، نصیحت کرد که هرچه دیگران به دهان‌تان می‌گذارند تکرار نکنید و هرچه را که در گوش‌تان می‌خوانند باور نکنید.
آیت‌الله مدرسی‌یزدی با اشاره به حدیثی از امام حسن مجتبی(ع) که می‌فرمایند: شگفتا از کسى‌که در آنچه می‌خورد فکر نموده و می‌اندیشد اما در آنچه باید بفهمد و بداند نمی‌اندیشد؛ پس همانا شکمش را از آنچه به آن اذیت و آزار می‌رساند بازداشته و دور می‌گرداند، و سینه‏اش را می‌سپارد به آنچه آن را هلاک و تباه می‌سازد (بحارالانوار، ج‏ یک، ص218) گفت: شگفتا از کسی‌که در خوردنی‌های خودش فکر می‌کند که آیا عاری از باکتری مضر و سموم مضره هست؟ و... اما آنچه به ذهنش القا می‌کنند، بدون برآورد و بررسی دقیق و کارشناسانه بپذیرد و بعد طوطی‌صفت، تکرار کند. وقتی در یک مسأله‌ مهم و اساسی در اسلام چنین واقعه‌ای اتفاق می‌افتد آن وقت ببینید در مسائلی که این حساسیت را ندارد چه خبر است؟ در مسائل سیاسی، حقوقی، اقتصادی و در روابط بین‌الملل، چرا آدم این نقدی را که باید برای مصالح مردم و بویژه در مقابل بیگانگان به کار ببرد نابجا به کار ببرد؟ ‌آیا بهتر نیست به جای اینکه تجویز نقد حکومت زمان معصوم و تجویز نقد پیغمبر بکنیم یک مقدار هم به طور جد، تجویز نقد لائیک‌ها و سکولارها کنیم؛ نقد افکاری که از ماورای مرزها به روش‌های متعدد القا می‌شود را تجویز کنیم. آن هم تجویزِ به جد، نه صوری و نمایشی. وقتی تجویز جدی کنیم باید یک مقدار هم در اعمال و گفتار و تصمیمات‌مان اثر بگذارد. اگر بناست ما فقط نقد را تجویز کنیم اما هیچ اثری نداشته باشد و نه پاسخ درست و نه عمل درستی طبق نقد داشته باشیم، آن‌وقت چه می‌شود؟
اگر ما گوش شنوایی نسبت به نقد داشتیم و همه باید نقد بشوند، آیا واقعاً در این اجتماع ما ناقدی خبیرتر، دلسوزتر و عالم‌تر از مقام معظم رهبری دام‌ظله سراغ داریم؟‌ چقدر در سال‌های اخیر و نیز قبلش در زمینه‌های مختلف، دلسوزانه، مشفقانه و عالمانه نقد و نصیحت کردند و مشورت دادند. چقدر به این نصیحت‌ها و راه‌حل‌ها عمل شد؟‌ چقدر آنها در رفتار ما تأثیر داشت؟ آیا به اندازه‌ کافی تأثیر داشت؟ ‌اگر تأثیر داشت چرا باید مقام معظم رهبری در آن بیان‌شان اشاره بفرمایند که بیش از اینکه علنی تذکر داده‌ام تذکرات و اوقات تلخی‌ها در مجالس خصوصی بوده است؟ کسی‌که واقعا استوانه‌ حلم، تحمل و صبر است، چرا باید تذکری را که همراه با اوقات تلخی باشد بدهد؟ یعنی به آن تذکرات، ترتیب اثر داده نشده است.
شعار اینکه نقد باید باشد و دلسوزانه باید باشد و گوش شنوا باید باشد، اثرش کجاست؟ ‌این همه نقد دلسوزانه‌ای که مراجع و حوزه‌های علمیه و جامعه‌ مدرسین و آحاد مردم داشتند، چقدرش عمل شد؟ و چقدرش هباء منثورا شد؟